( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه 19 عقرب ( آبان ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 9 نوامبر ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
به سلسله معرفی فرهیختگان و قلم بدستان سرزمین ما
اینک یادی میکنیم از زنده یاد شهید غلام شاه سرشار شمالی ،
شاعر ، نویسنده ، روزنامه نگار و مترجم برجسته کشور .
قابل ذکر است که این یادنامه چون در فیسبوک نیز همزمان به نشر میرسد در سه بخش جداگانه پیشکش میگردد:

یادی از زنده یاد شهید غلام شاه
سرشار شمالی (روشنی)
قیوم بشیر هروی
نهم نوامبر 2024
ملبورن – استرالیا
قسمت اول :
شهيد غلام شاه سرشار روشنی ( شمالی) فرزند مرحوم ملا بابه صاحب درسال ۱۳۰۹ خورشیدی در شهر كهنه چاريكار مركز ولايت پروان پا بعرصهء وجود نهاد٬ پدرش نظر به ارادت عميقی كه به شاه ولايت مآب ( حضرت علی مرتضی (ع) ) داشت ٬نام غلام شاه را برایش برگزید. در آوان کودکی نسبت هوش و ذکاوتی که داشت تحت تربیت پدر قرار گرفت و به فرا گیری قرآن ، ترجمه و تفسیر آن پرداخت.
و ره یابی به دنیای شعر را مرهون توجه و رهنمایی های مادرش می دانست که او را به خواندن اشعار حافظ و گلستان سعدی تشویق می نمود.
تعلیمات ابتدایی و متوسطه را در لیسه نعمان شهر چاریکار به اتمام رسانید و سپس شامل دارالمعلیمن عالی کابل گردید.
زنده یاد غلام شاه سرشار شمالی پس از پایان دارالمعلمین جهت ادامه تحصیل شامل دانشکده ادبیات دانشگاه کابل گردید و باوجود همه استعداد و علاقه مندی که داشت نظر به مشکلات اقتصادی و شخصی نتوانست تحصیلاتش را ادامه دهد و ناگزیر به عنوان معلم ریاضی شامل کار شده و مدت نه سال را به شغل مقدس معلمی در مکاتب مختلف پروان ، قطغن و کابل پرداخت و همزمان به سرودن شعر آغاز نمود و دیری نپایید که بعنوان یکی از شاعران بنام در جامعه شناخته شد.
اشعارش از پختگی خاصی برخوردار بود که از لابلای آن حس وطن پرستی و مردم دوستی نمایان بود و کلامش زبان گویای دردها و آلام هموطنانش گردید.
شهید غلام شاه سرشار شمالی در دوران حاکمیت سردار داود تخلص (روشنی) را برای خود برگزید.
او شاعری بود آزاده ، نویسنده یی بود وارسته ، روزنامه نگاری بود صادق و آموزگاری بود دلسوز که در جهت تربیه اولاد وطن صادقانه تلاش می نمود.
قلم شیوا و زبان تند و تیزش همواره برایش مشکل ساز بود ، چنانچه در بسا موارد با برخورد نا پسند مقامات روبرو میشد ، اما هراسی نداشت.
اکثر اشعار و مقالاتش در روزنامه ها، مجلات و جراید مختلفه مرکز و ولایات کشور به نشر می رسید.
شهید سرشار روشنی از سال ۱۳۳۸ خورشیدی شامل کار در وزارت اطلاعات و فرهنگ وقت گردید و به حيث عضو تبليغات گرزندوی و بعداء عضو اداره جوايز و نشرات ایفای وظیفه نمود ، اما با گذشت مدت کوتاهی بعنوان مدير مسئول روزنامه پروان مقرر گردید.
ودر جهت بهبود کیفیت این روزنامه تلاش بسزایی نمود و موفق شد در اسرع وقت آنرا با کیفیت بهتر بدسترس خوانندگان قرار داده و علاوتآ نویسندگان ورزیده و خوبی را توانست در این روزنامه بدور هم جمع نماید.
همین امر باعث شد تا زنده یاد استاد خلیل الله خلیلی شاعر نامور کشور ذریعهء نامه ای عنوانی مدیر مسئول روزنامه پروان که متن آن بتاریخ 6 حمل سال 1339 خورشیدی در یکی از شماره های پروان منتشر شد
سرشار را شاعر شيوا بيان خوانده از كار نشريه تمجيد نموده و وعده همكاری های مداوم را به مدير روزنامه بدهد..
كه اين خود گواه بر این مدعاست که در آن زمان روزنامه پروان توانسته بود توجه شاعر و نويسنده يی چون استاد خليلی را بخود جلب نمايد.
در این قسمت شعر آزادی را برای شما برگزیدیم
آزادی
زندگی در بندگی مرگيست مرگ
كاروان بندگی بی ساز و برگ
بندگان را بنده بودن كافريست
با اسارت ساختن بی داوريست
ای بسا آزاد تن محبوس جان
وی بسی تن زنده اما بی روان
از شكم پروردگی در بند تن
گردنش در قيد صد تار و رسن
آه از تن پرور بی عقل و هوش
زندگانی نزد او شد خورد و نوش
آه از بيچاره ای دل باخته
از دیانت با اسارت ساخته
آنكه از دل فارغ افتد يك قلم
زندگی باشد به نزدش بيش و كم
صرف خورد و خواب دست و پاست او
بر خمار چرس خود شيداست او
وای آن قوميكه باشد اين چنين
زندگانی را نداند جز همين
زندگی نبود بجز آزادگی
مرگ بهتر كز خودی افتادگی
باخود آنكس كه او آزاد زيست
نيكنام و عاقل و دلشاد زيست
صد هزاران آفرين آزاده را
حيف و حسرت زندۀ افتاده را
نزدمن هركس كه آزاد است او
مالك ملك خداداد است او
ميتواند مر خدا را بندگی
با شرافت می نمايد زندگی
ميشود(سرشار) صبهای حيات
تا ابد نبود باو راه مما ت
چاريكار –۱۳۳۴
منابع دربخش آخر ذکر میگردد.
ادامه دارد ….