قصهء عشق
( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه مؤرخ ۱۹ عقرب (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
من نشستم به صفِ باز آی خونین جگران
من نشستم به صفِ باز آی خونین جگران
خاکِ وطن
این قطعه را برای روز تدفینم سروده بودم
که بر سر مزارم قرائت کنند.
دوستان ترک شما گر بکنم در غـــربت
کفـنـم کرده بخــاک سیهـــم بسپــــارید
تا که روحم زشمیـم وطنــم شـــاد شود
قدری خاک وطنم زیر سـرم بگــــذارید
بهرآمـرزش این بنــدهء هجــــران دیده
ســورهء حمـد ودعائــی نثـــــارم دارید
بنویسیــد به لــوح سـرقبــــرم ازمــــن
مُردم باعشق وطن، دردل خــاکــم دارید
چه شودگـرعزیـزان،زرهء لطف و کـرم
نــازبــوئی وطنــم بـرسرقـبــرم کــارید
هــرزما نی اگرآئیـــد، بسـرتربـت مـــن
لاله ازیــاد شهـیــــدان به مــزارم آرید
گــذرتان شـود گــربســوی میهـن مــان
داغهـــای دل من قصـه به مـــامم دارید
مــادرم را بگوئیــــد ز من ازروی نـیـــاز
پسـرت هـجـــرتوبس دیده،دعـایم دارید
درشب جمعـه اگـرسورهء یاسین خوانید
“حیــدری“را طلــب عفـو، زغفّارم دارید
پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
۱۵ مارچ ۲۰۱۱
سیدنی – آسترالیا
قصیده دردسرهای جنگ
به هر سو شعلهی آتش زبانه زد، وطن لرزید
دل مادر ز داغِ کودکش، چون شمع، پرپر دید
پدر با چشمِ خونبارش، به دنبال نجاتی بود
ولی در کوچهها جز دود و خاکستر نمیپرسید
به جای نان، صفِ موشک، به جای صلح، آتش بود
کسی از حالِ همسایه، دگر پرسش نمیپرسید
تورم شد بلای جان، ویرانی آمد از هر سو
نه امیدی به فردا ماند، نه لبخندی که دل خندید
جوانان را به جای علم، به میدانِ نبرد آورد
کجا شد مدرسه، آن خانهی دانش که میبالید؟
زنان با اشکِ خاموشی، به شبها قصه میگفتند
که روزی صلح خواهد شد، ولی فردا فقط جنگید
کودک با چشمِ بیفردا ، به دیوارِ شکسته خُفت
نه آغوشی، نه لالایی، نه دستی که به او خندید
صدای بمب، صدای درد، صدای گریهی شبها
به جای نغمهی گنجشک، فقط آوار میپیچید
طبیعت هم ز غم پژمرد، درختان بیثمر گشتند
بهار از خاکِ خونآلود، دگر رنگی نمیپاشید
دلِ سرباز در آن سنگر، پر از اندوهِ مادر بود
که در هر تیر، آهی بود، که از دلهای پاک رنجید
کجاست آن عشق انسانی؟ کجاست آن صدای صلح؟
که در طوفانِ نفرتها، به خاکستر بدل گردید
و فائز با قلم میگفت: «بهار از خون نمیروید»
اگر این خاک، جز نفرت، ز دل چیزی نمیرویید
خلیل الله فائز تیموری
شورِ ملی
اتحاد و همدلی با همدگر باید نوشت
پیروی از مهر و الفت، سربسر باید نوشت
در دیاری کِه گُسَسته اعتماد و همدلی
واژگانِ احترام ، بر لوحِ زَر باید نوشت
نقشِ اخلاص و صفا را زنده باید ساخت باز
درسِ انساندوستی را بیشتر باید نوشت
تا نمانَد بیخبر نسلِ جوان از عشق و صلح
نامهٔ صلح و وفا را در سَحَر باید نوشت
درس و تعلیم ومدارس، افتخار بخشد به ما
نامِ دانش را به هر دیوارِ شهر باید نوشت
شورِ ملّی، ضامنِ آرامشِ هر کشور است
بر درختِ دوستی ، رنگِ ثمر باید نوشت
از تعصّب و نفاق ، هرگز نخیزد حاصلی
ننگ و نفرینِ ابد، بر هر شرر باید نوشت
نیست چیزی بهتر از وحدت میانِ مسلمین
مهربانی، ای بشیر شیر وشکر باید نوشت
بشیر شیرین سخن
مخمس بر غزل مهدی جوینی
شاعر معاصر ایران
هر چه گویند ازحقیقت لیک نشنیدن خطاست
گر به معنی پی بری در لفظ پاییدن خطاست
گر نمی دانی سخن گفتن نه پرسیدن خطاست
رنج فهمیدن به من آموخت فهمیدن خطاست
روز و شب دائم سوال ازخویش پرسیدن خطاست
در دهانت دُرِ دندان داری بعد از آن بخند
آزموده مرد را هرگز دوباره دل مبند
عشق را در بند خود آور نگهدارش کمند
مثل مردم بی تفاوت باش و چشم ات را ببند
ساده دل در سرزمین کور ها دیدن خطاست
لطف و قهر دوستانم درد ها را می بَرند
مهربانی کینه و غم را ز دل ها می کَنند
عاشقان آخر به لذات نهایی می رسند
تا که می رنجیم اَنگه زود رنجی می زنند
زود رنجاندن روا و زود رنجیدن خطاست
هر که در راهِ وفا جان داد نامی گشت و مُرد
عشق را چون خونِ دل در سینه ات باید سپرد
دل اگر از مهر و جان خالی شود خواهد فسرد
گاه گاهی پیک های لطف را باید شمرد
بی حساب از بادهی احساس بخشیدن خطاست
خاطراتی در روند روزگاران دیده ام
رمز و رازی از دل شبهای روشن چیده ام
دوست دارم هر که را با ساز او رقصیده ام
مثل باران بودم و این روزها فهمیده ام
روی خاک خشک و بی محصول باریدن خطاست
عاشقان از فرط هجران بسکه غمگین میشوند
باغ ها از جلوه ی معشوق رنگین می شوند
غصه ها در خلوت دل گاه سنگین میشوند
گاه تلخی ها به لطف صبر شیرین می شوند
میوه های کال را از شاخه ها چیدن خطاست
سید جلال علی یار
ملبورن – استرالیا
سایت ۲۴ ساعت از دید
همکاران قلمی اش
اخیرآ گفتگو هایی داشتم با تعدادی از همکاران قلمی ما و نظرشانرا در مورد سایت۲۴ ساعت و آغاز همکاری شان جویا شدم که با محبت و پیشانی باز هریک پاسخ ارائه دادند. ضمن عرض سپاس و امتنان از یکایک این عزیزان و آرزوی بهترین ها برای شان اینک این نظریه ها خدمت خوانندگان گرامی پیشکش می گردد .
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا
نهم نوامبر ۲۰۲۵
سایت وزین ٢۴ساعت غنیمتى است بزرگ و دستاوردى ارزشمند درنشر فرهنگ ناب پارسى و پرتو افکنى در عمق وزوایا ى تاریک ارتباطات جمعى جامعه ى به خون خفته ى ما.
در رابطه با بخش دوم سؤال شما باید بگویم که من از چندین سال بدینسو همکاری ام را با سایت ۲۴ ساعت اغاز نمودم.
سایت ۲۴ ساعت عزیز، از رسانه های با سطح بالا، دارنده وسعت نظر و با تحمل دیدگاه های متفاوت است. از همین رو می توانم بگویم از زمان آغاز نشرات سایت ۲۴ ساعت همکار بوده ام. پیام هایم به مناسبت سالروز حیات نشراتی آن، یا در کتاب از هر چمن سخنی از آن موید این ادعا است.
سایت ۲۴ ساعت را مرکزی برای بهره بردن فرهنگیان از همدیگر و ابراز ناگفتنی های دل می دانم.
در سایت ۲۴ ساعت کمتر از یک سال می شود که به لطف شما دوست عزیز جناب بشیر هروی عضو هستم.
سایت ۲۴ سایت جهانی و ملی است که شاعران و دانشمندان بزرگ حوزهٔ ادبیات را بدور از هر گونه تعصب به معرفی می گیرد.
در مورد بخش دوم سوال شما ، من همکاری خود را با سایت وزین ۲۴ ساعت از سال۱۴۰۲ خورشیدی آغاز نمودم.
سایت ۲۴ ساعت تنها یک سایت نیست، این یک گنجینۀ است که همه روزه در ارزش آن اضافه می شود. وقتی زیادی نمی شود که من با سایت ۲۴ ساعت همکار هستم، ولی در این مدت کم هم می توانم به صراحت بیان کنم که یک سایت ادبی و هنری ارزشمندی است و من بابت همه چه، از تمام مسئولین سایت ۲۴ ساعت تشکر نموده و از رب العالمین توفیق و توانایی بیشتر را برای شان خواهانم.
سایت ۲۴، یگانه چراغ روشن برای بانوان سخنسراست ، جایی که صداهای پرتوان زنان در آغوش ادب و فرهنگ پرورده میشوند. این سایت، با تلاش سختکوشانه و پشتکار بیوقفه، نه تنها از حقوق و جایگاه بانوان سخن میگوید، بلکه پاسدار زبان و فرهنگ ناب پارسی است؛ پلی میان اصالت و نوآوری، میان گذشته و امروز، جایی که هر واژه با عشق و هر مقاله با شعور نوشته میشود و هر بازدیدکننده، قدم در دنیای خرد و زیبایی میگذارد. ۲۴ساعت، مظهر همدلی، دانش و پایمردی در مسیر ارتقای فرهنگ و هنر زنان سخنسرا است.
اولاًصمیمانه ترین تبریکات و قدردانی خود و همه اعضای فامیل ام را خدمت استاد بزرگوار آقای مهدی بشیر رئیس و مؤسس سایت وزین ۲۴ ساعت و شما برادر مهربان آقای استاد قیوم بشیر هروی که فعلاً به حیث سرپرست سایت ۲۴ ساعت میباشید تقدیم نموده و آرزوی صحت و صحتمندی وجود مبارک شان را از بارگاه خداوند توانا آرزومندم، واقعاً جای خیلی خوشی و مسرت است که این سایت نازنین از زمان تأسیس تا کنون از لحاظ شکل محتوا و انجام دادن خدمات رسانه ای خود در عرصه های مختلف روز تا روز به سوی پیشرفت و ترقی گام برداشته و در دل های خوانندگان خود جاه پیداکرده است و دایماً در راه پیشرفت بوده و یک توانایی و استفامت شکست ناپذیر را دارا میباشد به گفته شاعر پشتون ما رحمان بابا که گفته:
لکه ونه مستقیم په خپل مکان یم
که خزان را باندی راشی که بهار
مورد تحسین و تمجید زیاد از هموطنان و شخصیت های آزاده و با احساس قرار گرفته، به امید موفقیت های هرچه بیشتر شما!
خدمت تان به عرض برسانم که سایت وزین فرهنگی، ادبی ، اجتماعی ، و علمی ۲۴ ساعت که همیشه در خدمت تمام قلم بدستان ، شاعران ، نویسندهگان گهر آفرین ما بوده و مطالب شان را بدون هیچگونه تبعیضی بدست نشر میسپارد.
از برادر گرانقدر جناب محترم مهدی بشیر و جناب شما آقای قیوم بشیر هروی گرامی اظهار سپاس و قدردانی مینمایم و به همچو شخصیت ها مانند شما افتخار میکنم.
موفقیت های بی پایان ، سلامتی و سعادتمندی شما را از خداوند منان آرزومندم،
موفق وسرفراز باشید .
سایت ۲۴ ساعت را دریچهای ارزشمند برای تبلور اندیشه و فرهنگ میدانم. از حدود چند سال است در استرالیا علاقه مندی خود را آغاز نمودم و همواره از این فضا برای پیوند ادبی و فرهنگی استفاده کردهام.
سایت ۲۴ ساعت در تنویر اذهان و روشنگری جامعه طی سالیان دراز نقش برجسته یی داشته است. محترم مهدی بشیر هروی در این راه زحمات فراوانی کشیده اند که درخور قدردانی است و حالا شما این راه را ادامه می دهید. فکر می کنم سالیان طولانی است که اشعار و دیگر آثارم در این سایت وزین به نشر می رسد.از لطف تان جهانی سپاس.
سایت ۲۴ ساعت یک سایت بسیار زیاد مفید و مثمر بوده که در دیار غربت برای هموطنان و اهل ادب و فرهنگیان زمینه را مساعد ساخته تا مطالبشان را با همدیگر به اشتراک بگذارند و این سایت و گردانندگان محترم آن بدون در نظر داشته کدام تبعیض ویا نفع شخصی این مسئولیت را پذیرفته و بسیار به نیکی از عهده آن برامده اند.
همچنان جا دارد تا از برادر عزیز ما محترم مهدی بشیر که طى سالیان متمادی این سایت را راه اندازی می نمودند اظهار سپاس و امتنان نمایم و همچنان کارهای شما قیوم بشیر هروی عزیز هم در خور ستایش میباشد و برای تان موفقیت آرزو می نمایم.
سایت ۲۴ ساعت دریچه ای است که نور از آن وارد می گردد . شاعران به چنین دریچه ها نیازمند اند و ۲۴ ساعت به خوبی این نیازمندی را مرفوع کرده .
از حدود بیشتر از یک سال به این طرف با این سایت همکاری دارم و اخلاصمندانه مدیون زحمات شما جناب قیوم بشیر هروی ، شاعر وارسته ء دیار ما هستم .
من از سال ۲۰۱۰ میلادی همکاری ام را با سایت وزین ۲۴ ساعت این مشعل رخشان فرهنگی اغازیدم و تا کنون با این سایت همکاری دارم . سایت ۲۴ ساعت از جمله سایت های فرهنگی و بدون تعصب و تصرف است.
فکر کنم از سال ۲۰۰۸ با سایت وزین ۲۴ ساعت همکاری ام را آغاز کردم. سایت ۲۴ ساعت همیشه اصالت ادبی و هنری و فرهنگی را حفظ نموده و بدون تعصب همیشه فعال بوده و بسا از شاعران نو را معرفی کرده و به شهرت رسانیده ، با انتشار یاداشت ها و مضامین ادیب بزرگ کشور زنده یاد استاد علی اصغر بشیر هروی همیشه صفحات این سایت آراسته شده است. فعالیتهای بیحد مهدی بشیر و جناب شما قیوم بشیرهروی باید قدردانی شود.
قابل ذکر است که از طریق سایت ۲۴ ساعت من با شاعرانِ خوبی آشنا شدم.
قابل یاد اوریست که سایت ۲۴ ساعت مانند آفتاب در تاریکی های بدور مانده از فرهنگ وطن، درکشورهای میزبان برای وطنداران مان روشنی بخش بوده که علاقه مندان و دوستداران خود را به سوی سپیده ها کشانده با مطالب آگاهی دهنده ، مضامین دلچسپ،آشعارناب، مطالب ارزنده ، اخبار ازجهان، معرفی بزرگان ادب،بسیج نمودن فرهنگیان دریک حلقه وووو که هرقدر بگویم کم است و شخصاً خودم از آوان تأسیس آن بدینسو افتخار دارم که دراین سایت عضویت دارم و از مسوولین ان جناب محمد مهدی بشیرشخصیت علمی و فرهنگی وجناب شما تشکر میکنم که مطالب و سروده های ارسالی همکاران قلمی سایت را بزودترین فرصت بدسترس نشر سپرده وبه خرسندی مان افزوده اند که خداوند همیشه شماها را سلامت و موفقیت های بیشتری را نصیب تان گرداند.
سایت ۲۴ ساعت به دلیل نداشتن تعصب و بیطرفانه بودنش، بدون در نظر داشت قوم و زبان و نسل و نژاد و همچنان زنده نگهداشتن میراث فرهنگی واقعی کشور غم دیده ونگون بخت ما برایم بسیار با ارزش است. این تنها سایتی است که فریاد حقیقی ما را با چشم ها آشنا می سازد. بیشتر از دوسال می شود که با این سایت پر محتوا همکاری دارم.
در حقیقت، رهبری فرهیخته و مدیریت مدبّرانهی سایت وزین ۲۴ ساعت که زیر نظر و هدایت استاد گرانمایه جناب استاد محمدمهدی بشیر هروی و همراهی ارزندهی جناب استاد قیوم بشیر هروی اداره میشود، زمینه ساز آشنایی من با جمعی از فرهیختگان عرصهی ادب و فرهنگ در نخستین روزهای تأسیس این رسانه گردید.
بهواسطهی تلاشهای دلسوزانهی این بزرگواران، افتخار آن را یافتم تا با شماری از شاعران بلند پایه و اندیشمندان عرصهی سخن آشنا شوم؛ از آنجمله میتوان نام برد از:
شاعر نغزگوی خوشبیان، قیوم بشیر هروی
شاعر شورانگیزِ عشق و گداز، محمدنعیم جوهر
شاعر میهندوست، حسنشاه فروغ
شاعر شیرینکلام، رسول پویان
شاعر وارسته و فهیم، اسدالله حیدری
شاعر فصیحگویِ عاشقپیشه، نذیر ظفر
شاعر وطنپرست، حنیفه بهنام
شاعر واژهپردازِ اندیشهور، امان قناویزی
شاعر خوشخلق و آرامسخن، محمداسحاق ثنا
شاعر نکتهسنج و نیکبیان، همایونشاه عالمی
شاعر خوشبیان، محمدعزیز عزیزی
شاعر متفکر و ژرفاندیش، محمدنعیم کریمی
شاعر زیباسخن و نیکو، بانو صالحهجان وهاب
شاعر دلآگاهِ عشق و معنا، بانو زهرهجان صابر هروی
شاعر گرانقدر و پُرمایه، حشمت امید
شاعر خلاق و رنگآمیزِ اندیشه، عزیزه عنایت
و دیگر سرایندگان فرهیختهای که هر یک، بهسان ستارگانی تابناک، آسمان ادبیات معاصر ما را روشنایی بخشیدهاند.
این نهال نوپای فرهنگی، امروز به همت این بزرگان، هر روز ریشهدارتر، پربارتر و اثرگذارتر میگردد و به سوی بالندگی و شکوفایی روزافزون ره میپوید.
من از سالهاى قبل همراه با سایت ٢۴ همکارى دارم ، جا دارد که با استفاده از فرصت از مهدى بشیر عزیز و بعداً از جناب شما بشیر عزیز اظهار سپاس و قدردانى نمایم.
سایت ٢۴ ساعت آینه ى قدنماى بوده که در آن تمام افغانهاى خارج از کشور صرف نظر از اینکه در کدام گوشه ى دهر قرار دارند بدون در نظر داشت زبان ، سمت و قوم خود را یکسان در آن دیده و در پخش و اشاعه فرهنگ و ادبیات مردم ما در خارج از کشور از هیچگونه سعى و تلاش دریغ نکرده و دست اندرکاران آن که شما دوبرادر باشید قابل قدرو عزیز براى همه بخصوص براى فروغ اید.
خدمت عرض شود که سایت وزین ۲۴ ساعت همیشه در خدمت قلم بدستان و هنرآفرین ها بوده و مطالب شانرا بدون سانسور با ترتیب ، تزیین و دقت تمام به اسرع وقت نشر میکنند که من با کمال احترام و ارادت از جناب آقای مهدی بشیر هروی و شما دوست عزیز، رفیق و شفیق ام جناب آقای قیوم بشیر هروی ابراز قدردانی و تشکر میکنم ، موفقیت های بیشتر تانرا در راستای اهداف فرهنگی و ادبی زبان فارسی دری از بارگاه ایزد منان تمنا دارم پیروز و سربلند باشید.
من سایت وزین ۲۴ ساعت را مانند باغی پرازگلهای رنگا رنگ دانسته وخدمات این سایت را برای فرهنگیان وطن عزیز ما نهایت مفید میدانم و از دومین سال افتتاح آن در زمره همکاران این سایت وزین می باشم.
این کار شما باعث افتخار همه ی قلم بدستان، فرهنگیان و پژوهشگران آست.
صادقانه بگویم از فرزندان بشیر بزرگ روحشان شاد ویاد شان گرامی انتظار چنین کار سترکی می رفت، که
باید انجام شود، که شد.
سایت ۲۴ را دریک جمله می توانم خلاصه کنم، زیباترین، پربارترین و سابقه دارترین سایتی است که من درآن شرکت دارم و سالهای زیادی است که با آن همکاری دارم.
امیدوارم سایت ۲۴ تداوم داشته وهمیشه پُر رونق باشد وهمکاران محترم آن پاینده وصحتمند باشند.
شاعر: مرحومه پروین اعتصامی – فرستنده : پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
این قطعه را زنده یاد پروین اعتصامی
برای سنگ مزارخود سروده بود.
ایـنکه خاکِ سیهـش بالـیـن است
اخـتـر چـرخِ ادب پـرویــن اســت
گــرچـه جــز تـلخـی ایــام نــدیــد
هرچه خواهی،سخنش شیرین است
صـاحـب آنهــمــه گــفـتـار، امــروز
ســائـلِ فــاتـحــه و یــاسـیــن اســت
دوسـتـان بــه، کـه زوی یــاد کـنـنـد
دل بـی دوسـت،دل غـمگـیـن اسـت
خاک در دیـده،بسی جان فـرسـاست
سنگ بـرســینه،بـسی سنگـیـن است
بـیـنـد ایـن بـســتـروعـبـرت گــیــرد
هرکـه را چشـم حـقـیـقـت بیـن اسـت
هـر کـه بـاشـی و ز هــرجــا بــرســی
آخــریـن مـنـزلِ هـستـی، ایـن اسـت
انــد ر آنـجــا کـه قـضــا حـملـه کـند
چــاره تـسـلیم واد ب تـمکـیـن اسـت
زادن وکــشــتــن وپــنــهـــان کــردن
دهـر را رســم و رهِ دیــریــن اســت
خــرّم آنـکس کـه درایـن محـنـت گاه
خـاطـری را، سـبـب تـسکـیـن اسـت
ارسالی :
پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
۸ نوامبر ۲۰۲۵
سیدنی – آسترالیا
فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار – شاعر : زنده یاد استاد صابر هروی
هوا دار عشق
غزال غزل آفرینم تویی
دل آرایی و دلنشینم تویی
به جان و دل ای سرو آزادهٔ من
کشم ناز تو ، نازنینم تویی
هوا دار عشق و وفای تو هستم
تسلای قلب غمینم تویی
ز روی تو روشن شب تار من
بت گل رخ مه جبینم تویی .
صابر هروی
رنج فراق دوست
اشکم روان ز دیده و رخسار پر نم است
فواره می زند ز دلم، خون مگر کم است؟
عیبم مکن ز گریه و اشک روان ز چشم
این آب چون به رنج و غم و زخم مرحم است
گفتی که یاد تو ز دل و خاطرم رود !
عکس تو در دو دیده و یاد تو هر دم است
روزم سیاه مثل غمت گشت این چنین
این حال زار بر سر ما آه ! دمادم است
از دوری همه که ندارد فغان دلم !
رنج فراق دوست کجا کم ز ماتم است ؟
هوش از سرت پرید کدامین طرف،”امان” ؟
چشمت فقط به راه و بدل ماتم و غم است
امان قناویزی
درست بنویسیم تا درست بفهمند
نام کتاب زیباییست که توسط دوست عزیز و همکار گرامی ام محترم رحیم الله جرمی روزنامه نگار ، نویسنده و پژوهشگر فرهنگی در کشور ناروی برشته تحریر در آمده و اخیرآ توسط پست بدستم رسیده است .
این کتاب در ۲۳۳صفحه با قطع و صحافت زیبا و پشتی رنگه به زیور چاپ آراسته شده و شامل :
یاداشت نگارنده و فهرست مطالب بوده و دارای دو فصل است:
– فصل اول : دیدگاه ها وابراز نظر ها
– فصل دوم : واژه ها میباشد .
بنده ضمن عرض تبریک به جرمی عزیز بخش هایی از آنرا نشر میکنم و شما را به مطالعه آن دعوت مینمایم امیدوارم این کتاب زیبا را هرچه زود تر بدست آورده و آنرا به دوستان و عزیزان تان توصیه کنید.
با عرض حرمت
مهدی بشیر
هالند
جناب جرمی در قسمتی از یاداشت نگارنده چنین نوشته :
« نوشتن درست متن ها در واقعیت ، مفهوم ادای احترام به خواننده را افاده می کند ، زیرا نویسنده ی خوب خواننده را کمک می کند تا نوشته هایش را به سادگی و راحتی بخواند و بفهمد .
درست نویسی در پهلوی اینکه پروسه ی معیاری سازی نگارش یک زبان را تقویت می کند ، برای رشد و انکشاف زبان نیز یاری میرساند . به بیان ساده تر ، یک نویسنده ی خوب و توانمند می تواند به زبانی که می نویسد کمک و یاری برساند و شکی هم نیست که یک نویسنده ناتوان و بی توجه به زبان نوشتاری خود زیان و آسیب می رساند .
با توجه به نکات یاد شده و به منظور گذاشتن گام کوچکی در راه خدمت به زبان فارسی ، «از راه یاری رساندن به امر تعمیم درست نویسی»،نگارنده ی این رساله بر این شد که شماری از اشتباهات و چالش هایی را که در نوشته ها و گفتار روزمره ی فارسی گویان و فارسی نویسان به ملاحظه می رسند، فهرست نماید و در حد توان، راه های رفع این اشتباهات املایی ، دستوری ، معنایی و نگارشی را به دوستان پیشنهاد کند. »
«عده ای از دست اندرکاران عرصه ی فرهنگ و ادبیات فارسی ، ژورنالیستان و نویسندگان معتبر ، در رابطه با بهتر سازی ، دقیق و کامل شدن این متن ها نظریاتی را ارائه داشته اند که اهم این پیشنهادات ، راهنمایی ها ، اصلاحات و انتقادات در این رساله گنجانیده شده اند .
در ضمن سعی گردیده است تا برای فهم بیشتر و بیان بهتر واژه ها ، اصلاحات متنوع و پر کار برد زبان فارسی ، ریشه های تاریخی و معادل های انگلیسی هریک از این ها دریافت و در متن جا داده شوند .»
در اخیر چند سطری از این کتاب زیبا رابطور مختصر انتخاب و تقدیم شما عزیزان مینمایم
«فارسی» بگوییم درست است یا «پارسی»؟
خیلی ها در گفته ها و نوشته های روزمره شان واژه ی «فارسی» را به کار می برند و عده ای هم «پارسی» میگویند. این ها بعضی اوقات یکدیگر را به غلط گویی و اشتباه نویسی متهم می کنند .
در این حالت پرسشی به وجود می آید که ، پس کدام یک از این ها درست میگویند و درست می نویسند و کدام یک اشتباه و نادرست است .
پاسخ این است که واژه های «فارسی» و «پارسی» به عنوان نام یک زبان هر دو یکی اند.
به این دلیل که ،این دو واژه یا دو اسم ، در اشعار و نوشته های شاعران و نویسنده گان قدیم و جدید این زبان ، به عین معنا و عین تعریف به کار رفته اند.
بگونه مثال؛ «پارسی» در شعر حافظ شیرازی «۷۳۲- ۷۹۰ میلادی» چنین آمده است :
در باغ عشق دل نگران من است
زبان فارسی بیانگران من آست
صد ها سال پیش ، حافظ شیرازی در این بیت خویش زبان فارسی را ، به عنوان وسیله ای برای بیان دلگرمی و ارتباط با عشق آورده است.
و اما ، واژه ی پارسی :
استاد احمد شاملو ، مشهور به شهریار «۱۹۲۵ – ۲۰۰۰» واژه ی پارسی را در شعر خود چنین به کار می برد :
زبان پارسی گفتی آفرین
دستانم را زیر پایت خستم
من آمدم از کنج تاریخ
تا رویای آزادی را ببینم
استاد در این شعر خود ، بخوبی از وجدان ملی و ارتباط عمیق اش با زبان و فرهنگ پارسی خبر میدهد . او با افتخار و تحسین به زبان پارسی اشاره میکند و تمایل به رویارویی با تاریخ و آزادی فرهنگ را بیان می نماید.
حالا زبان فارسی یا پارسی ، هرچه اش که شما می خوانید ، یکی از زبان های هخامنشی «۵۳۳ – ۵۴۸ میلادی » بوده و از گروه زبان های هند و اروپایی بشمار می آید .
این زبان ۲۵۰۰ سال پیشینه داردو در حال حاضر حدود ۱۱۰ ملیون گوینده دارد .
زبان فارسی یا پارسی ، یکی از ۵۰ زبان بزرگ جهان است . بسته کردن این زبان به پای ،ایران ، افغانستان و یا تاجیکستان کنونی ، کار درستی نیست . چون تاریخ این زبان نشان می دهد ، وقتی که این زبان وجود داشت ، کشور هایی تحت نام ایران ، افغانستان و تاجیکستان ، در جغرافیای منطقه و جود نداشتند.
این را هم باید بگوییم که ، در جهان کنونی تقریبا ۷۰۰۰ زبان وجود دارد .این زبان ها شامل زبان های بومی ، زبان های رسمی کشور ها ،زبان های قومیت ها ، زبان های محلی و زبان های اقلیتی میگردند .
بهار
۱۱۸ الف
شاعرا فصل بهار است حمل را بسرا
آسمان خود غزلی است غزل را بسرا
این نمکدان چه قشنگ است نمک را مشکن
۱ شکر و شیر بده قند و عسل را بسرا
تا ابد خانه خورشید همان نورانی
از ازل نیز همین بود ازل را بسرا
زندگی یک گذری است پر از چون و چرا
آیت آمدن وقت اجل را بسرا
شکیبا شمیم (رستمی)
لوحِ بصر
باشد گهى چو یار ز دردم خبر شود
مرهم به زخم دل ز پى نیشتر شود
باشد گهى که درک کند درد سینه را
وز سینه درد دل بزداید ثمر شود
باشد گهى که روشن از الطاف او دو چشم
وز مهر او چو آینه لوح بصر شود
عمریست در خیال محال وفاى او
خوش باورانه سر همه شام و سحر شود
عمریست مرغ دل شده پر پر ز خواهشش
باشد تفقدش چو به بى بال و پر شود
من در امید و حسرت آن دم به انتظار
باشد گهى چو یار ز دردم خبر شود
شیبا رحیمی
در ادامهِ گفتگو با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت
اینک صحبتی داریم با محترم
علی احمد زرگرپور
شاعر شیوا بیان و هنرمند مینا کار
مقیم آلمان
که خدمت خوانندگان
گرامی پیشکش میگردد.
پرسش :
جناب آقای زرگرپور گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده و بفرمایید دارای چند فرزند میباشید ؟
پاسخ :
با عرض سلام و احترام محضر محترم جناب قیوم بشیرگرانمایه و تمام همکاران محترم سایت ۲۴ ، علی احمد زرگرپور فرزند حاجی محمد، متولد هرات باستان و دارای دوپسر و یک دخترمی باشم.
پرسش :
لطف نموده در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی انداخته و همچنین بفرمایید در حال حاضر مصروف چه فعالیت ها هستید؟
پاسخ :
بعد از دوره ِ متوسطه و هم در دوران تحصیل و بعد از فراغت از آن به مغازه پدرم، رشته مینا کاری را روی طلا و نقره به طورحرفه ای آموختم.
بعد از دوره پناهندگی، هفده سال درهامبورگ کارشخصی داشتم ” دکانداری “
پرسش :
علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال ناگزیر به ترک وطن شدید و در حال حاضر در کدام کشور زندگی می کنید؟
پاسخ :
مانند سایر هموطنانم در آخر سال ۱۳۵۹ خورشیدی نظربه مسایل سیاسی از وطن هجرت نمودم و در سال ۱۳۷۰ در آلمان پناهنده شدم.
پرسش :
جناب زرگرپور ، صاحب چند اثر می باشید ، نام گرفته بفرمایید که کدام آثار تا بحال به زینت چاپ آراسته شده اند؟
پاسخ :
پنج اثر دارم، سه اثر چاپ شده به نام های نشان پای ذوق، سرود سرامد، زبام حنجره پروازآواز
پرسش :
در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟
پاسخ :
دردوره مکتب ابتدایی، به حفظ کردن شعر، ذوق داشتم . چهارده یا پانزده سال بیش نداشتم که به سرودن شعرآغازکردم .
بیشتردرقالب کلاسیک و نیوکلاسیک و گه گاهی هم درقالب های نیمایی وآزاد و سپید دست یازیده ام.
پرسش :
آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی و اجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟
پاسخ :
همیشه درکانون ها و محافل فرهنگی و ادبی با مناسبت های مختلف شرکت کرده ام.
پرسش :
شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟
پاسخ :
به نظرمن شعر زبان احساس و بیان اندیشه است، هم دل را لمس می کند هم ذهن را .
شعری که ازاحساس سرچشمه می گیرد، رنگ عاطفه دارد، زودتر به دل می نشیند و شعری که ازاندیشه می آید بیشتر به فلسفه ومعنا و هستی شناختی می پردازد . در شعرهای ماندگار، احساس واندیشه هردو باهم استند .
شاعرخوب کسی است که نظربه شرایط زمان و مکان، ویژگی و شرایط ذکرشده را داشته باشد.
پرسش :
اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟
پاسخ :
شاعران ماندگار قابل قدر می باشند، متقدم و متأ خر، شعرشان هم درخور پسند من است.
پرسش :
نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:
پاسخ :
سایت ۲۴ را دریک جمله می توانم خلاصه کنم، زیباترین، پربارترین و سابقه دارترین سایتی است که من درآن شرکت دارم و سالهای زیادی است که با آن همکاری دارم.
پرسش :
برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه های دارید؟
پاسخ :
۱ – ” زگهواره تا گور دانش بجوی “
۲ – برای پیشبرد فرهنگ وادب زبان فارسی هم باید کوشا باشند.
پرسش :
در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.
پاسخ :
امیدوارم سایت ۲۴ تداوم داشته وهمیشه پُر رونق باشد وهمکاران محترم آن پاینده وصحتمند باشند
با عرض حرمت و ارادت علی احمد زرگرپور
بشیر هروی:
جناب زرگرپور گرانقدر از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از لطف شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.
نالهِ چوپانی
چهلوهفت سال گذشت از پریشانیِ ما
از پریشانی و مسکینی و حیرانیِ ما
چهلوهفت بار، خزان آمد و بیدادِ زمان
بار بار، رختِ سفر بست شادیِ انسانیِ ما
همه گفتند که فردا وطن آباد شود
بسکه در بندِ خیال ماند دلِ قربانیِ ما
دستِ تقدیر چه آورده در این خاکِ پریش
که زِ آغوشِ بهار زرد شود باغِ گلستانیِ ما
من ندیدم که خیزد زِ خاکسترِ غم
مرغِ چمن یا پری ذوق گشاید گلِ بُستانیِ ما
جورِ گردون زده بر پیکرِ امیدِ تَرَک
غرقِ خون گشته نفس هایِ هراسانیِ ما
نالهها کرده بسی خاک، از این جورِ مَهیب
ذره عَرَق نکرد صورت و پیشانیِ ما
صَد هزار شاعرِ دانا، سرود نغمهٔ غم
کس نخواند، بشیر ، نالهٔ چوپانیِ ما
بشیر احمد شیرین سخن
میدانِ بز کشی
از ما ربوده اند به کلی قرار ما
ماییم و چرت و فکر و غمی روزگار ما
از دستِ ماست ! این همه انبوه درد و رنج
هر کس نموده طعنه و توهین نثار ما
داریم، چون حریص که از بخل و غم پر است
ما چشم روی کار تو، تو روی کار ما
از بسکه سرنوشت نوشتهست زشت و بد
جز غم کسی نمانده به ولا کنار ما
بدبختیست روز و شبی زندگی، رفیق
تقدیر کرده ، آه… الاغانه بار ما
ما را شبیه آدم و حوّا، در این جهان
نفرین نموده است خداوند گار ما
دلسرد گشتهایم از این روزگار تلخ
چون تلخ گشته است کلا روزگار ما
از آه و ناله خیر سر انجام بگذریم
آیا اجل کشیده شبی انتظار ما؟
هرکس به فکر کشمکش و نوبت خود است!
میدان بزکشیست همین مرغزار ما…. .
#محرابی_صافی
پاییز
ازتندبا حادثه ای دختران باغ
دیگرکنون خزانِ
فنامیرسدزراه
برگهای زرد رنگ درخت ها
لغزد زشاخها
افتدبروی خاک
عریان درخت ها
می لرزد ازنسیم
می ترسدازخنک
فصل خزان رسید
بالشکرو سپاه
گلبن به خاک خفت
بلبل سخن نه گفت
سرزیربال برده درین آشیان زغم
درمرگ گاشن است
دیگر بهار نیست !
عبدالقیوم « لبیب »
ازمجموعه غوغای دل
پاییز ۱۳۵۵
صدا
صدام می پیچد
در دره های دور
در آغوش کوه های
پر از غرور
و فریاد می زند
تنهایی را
و نام ترا در گیسوان باد
رها میکند
صدام می پیچد
در دره های دور
و عشق را
تلاوت میکند
در دامان بیشه های سبز
و در کناره های جویباران زلال
در سپیده گاهان
پر انتظار
صدام می پیچد
در دره های دور
که نی لبک چوپان
نغمه ی دوست داشتن را
در گوش بره ها
می دمد
و نماز عشق را
در نماز خانه ی دل
می سراید
آری صدام می پیچد
در دره های دور
که بوی ترا
هنوز بیاد دارد
و هنوز می سراید
و هنوز می سراید
و هنوز می سراید
هما طرزی
نیویورک
۱۴ فبروری ۲۰۲۵
The Voice
My voice echoes
in distant valleys
in the embrace of mountains
full of pride,
and cries out
, leaving loneliness
and your name
in the hair of the wind.
My voice echoes
in distant valleys,
reciting love
in the lap of green groves
and on the banks of clear streams
in the dawns full of expectation.
My voice echoes
in distant valleys,
where the shepherd’s reeds whisper
the song of love
into the ears of lambs
and sing the prayer of love
in the prayer house of the heart.
Yes, my voice echoes
in distant valleys,
where your scent still remembers,
and still sings,
and still sings,
and still sings.
Homa Tarzi,
New York,
February 14, 2025
ببار ای باران رحمت
ای بارانِ رحمت، تو کجایی؟ ای نجات
کز تشنگیِ خاک، شده دلها پرِ آهات
این دشتِ تهیجان، ز عطش بیتاب شد
باغِ غمزده پژمرده شد از بیثبات
کوهان همه در ناله و فریاد و شرر
از سوزِ فراقِ تو شدهاند پرِ نجات
جویان همه خشکیده و دریا بینفس
فریاد زنند از غمِ تو ، بی ثبات
ای ابرِ عطوف، بر سرِ این خاک ببار
بر دیدهٔ مشتاقان، بیفشان نور و نجات
خورشیدِ فلک، ز غمِ تو در تاب و تب
ماهِ رخَت از ما شده پنهان، ز حکمت
این خاکِ تهیجان، به تمنایِ تو شد
سبزه به امیدِ تو شده در خاک دفن
شاخه همه خم گشته ز اندوهِ فراق
مرغان همه بینغمه و بیروح و بیذات
ای باد، رسان نالهٔ ما را به سما
کز دوریِ او، جانِ ما شد پرِ آفات
ای طاووسِ افلاک، بگشا پرِ امید
تا بارشِ لطف آید و گردد نجات
یا رب، به عزتت قسم، ای مظهرِ نور
بی لطفِ تو این خاک ندارد هیچ نجات
بر خلقِ خود از رحمتِ بیحد ببار
تا شاد شود دل ز تو، ای اصلِ ثبات
بارانِ کرامت بفرست از آسمان
تا سبز شود هر چه ز غم گشته پژمرد
در سینهٔ خسته، برویاند گلِ عشق
تا بلبلِ جان ساز کند بربامِ صلات
ای بیکرانِ لطف، تو دانی حالِ ما
درمانکن این دردِ زمین را ز عنایت
بگشا درِ فضلت ، بفشان نورِ کرم
تا تر شود این خاک، ز بارانِ هدایت
فائز به دعا آمد و گفت از دلِ پاک:
«ای بارشِ رحمت، ببار از عرشِ نجات»
تا شرمنده نباشد ز تو این بندهٔ زار
باشد که قبول افتد این زارِ صلات
خلیل الله فائز تیموری
سوختم
نه دلی مانده به من تا که به نالم به درت
نه سری مانده به من تا که گذارم به سرت
تا سحر خیره نشستم به در و کوی شما
که خدا خواهد اگر – بر منِ شیدا نظرت
لرزه افتاده به تن نیست مرا تاب و توان
بس که آتش زده بر من لبِ همچون گهرت
سایه وار آمده ام تا که نباشد اثر ام
تا ندانند حریفان که شدم خاک درت
سوختم در تبت آن شب که نظر کرده بمن
که خدا داند و من دانم و تیرِ نظرت
عمر خود خاک درت سرمه نمودم و عجب
کور گشتم به درت لیک ندیدم ثمرت
شعر ها می چکد از چشمِ منِ خانه خراب
همه بیت و غزلم باد فدای هنرت
ماه رخسار تو زد بر دلِ شیدا چه کنم
یک همین سر که بمن مانده بقربانِ سرت
رمقی نیست که آیم به درِ خانه ی تو
که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرت
یا که خاموش نما شعله ی آتش ز دلم
یا بسوزان مرا تا که شوم شعله ورت
جان برآمد ز تنِ طاهرِ شیدا چه کنم
بیت آخر که سرودم به لبِ پر شکرت
سیدآصف طاهری
نیدرزاکسن-آلمان
۲۳ می ۲۰۲۵
دامنِ سرخ
غارت بکن ای شوخ تمامی وطنم را
بیرون بکش از خانهی تاریک تنم را
تسلیم دو فرماندهی بی رحم توام، گر
با بوسه تصاحب بنمایی بدنم را
تا جاذبهاش بیشتر از پیش بگردد
گاهی تو بگو با لب نازک سخنم را
از نام تو جاری شد و با نام تو باقیست
باور بکنی یا نکنی ، انجمنم را
هم لاله و هم سنبل و پروانهی من باش
با آمدنت آر بهاری چمنم را
تا اینکه نگویند شهادت نرسیدش!
قیچی بکن از دامن سرخت کفنم را …. .
محرابی _ صافی
فارغ زکفر و دینم
از جور روز گاران افسرده و غمینم
بگذشتناز و نعمت امروز ره نشینم
دارم دراین گذرگاه فریاد وناله و آه
در انتظار یاری بنشسته در ڪمینم
چون برگ زرد پاییز در معبر تعشق
از شاخه ی محبت افتاده بر زمینم
جزعشق او نباشد درسر مرا خیالی
نقشاو میتراشم تا روز وا پسینم
با اینکه شیخ و زاهد دارد زمن تنفر
دلداده گان عاشق، گو یند و آفرینم
نه ازخدا بریدم نه شیخ و را مریدم
عذری بود جنونم فارغ زکفر و دینم
هرکس رسید از راه بردن متاع مارا
آن ڪرد غارتِ دل این باور و یقینم
تو فیقکن رفیقم یارب تو با رشیدی
کز مزرع بزرگان یک خوشهی بچینم
چمن علی رشیدی
۱۴۰۴/۸/۱۱
شاعر : زنده یاد استاد صابر هروی – فرستنده: محترمه ادیبه صابر صادقیار
نداشت
هرکرا دیدم جز بر خویشتن پروا نداشت
هر کجا رفتم امن و عافیت ماوا نداشت
وا نمود هر کس برویم دیدهٔ ظاهر فریب
بود بینا ، لیک ، اصلن دیدهٔ بینا نداشت
ابر می بارید جای آب ، آتش بر سرم
رعد می غرید ، لیکن مثمری اصلن نداشت
ماه می پاشید هر شب آهک غم بر رخُم
صبح می خندید مشرق ، خنده اش معنا نداشت
آفتاب هر روز ، جای گرمی و نور و صفا
بر من آشفته سامان جز تب و سودا نداشت
می وزید، هردم شمال یأس و نومیدی بمن
غیر ازین چیزی گمانم همرش گویا نداشت
در کتاب زندگانی هر چه باب و فصل بود
جستجو کردم ، بجز مفهوم استهزا نداشت .
صابر هروی
کابل – افغانستان
قوس ۱۳۴۶ خورشیدی
تحلیل روابط اقتصادی و سیاسی جهان با
طالبان از تحریم ها تا همکاری پنهان
چکیده:
پس از تسلط طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱، نقض گسترده حقوق زنان بهویژه در حوزه آموزش، اشتغال، و مشارکت اجتماعی، واکنشهای جهانی را برانگیخت. این مقاله به بررسی اقدامات قانونی و تنبیهی نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، ایالات متحده، و سازمانهای حقوق بشری علیه طالبان میپردازد. همچنین اثربخشی این اقدامات و چالشهای اجرایی آنها مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.
مقدمه:
تحولات سیاسی افغانستان در سالهای اخیر، بهویژه بازگشت طالبان به قدرت، نهتنها معادلات داخلی بلکه روابط بینالمللی را نیز دگرگون کرده است. در حالی که طالبان بهطور رسمی از سوی کشورها به رسمیت شناخته نشدهاند، شواهدی از همکاریهای اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی با این گروه وجود دارد. این مقاله تلاش دارد تا با بررسی مستندات و گزارشهای معتبر، ابعاد پنهان و آشکار این روابط را تحلیل کند.
بدنه مقاله:
۱. نقض آشکار اسناد بینالمللی توسط طالبان:
کنوانسیون رفع کلیه تبعیضات علیه زنان ( CEDAW ) : طالبان با ممنوعیت آموزش دختران و حذف زنان از اشتغال، مفاد ماده ۱۰ و ۱۱ این کنوانسیون را نقض کردهاند.
منشور سازمان ملل متحد: طالبان اصل برابری و کرامت انسانی زنان بهطور سیستماتیک زیر پا گذاشته شده است.
اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق آموزش، آزادی بیان، و مشارکت اجتماعی زنان افغان نقض شده است.
۲. اقدامات تنبیهی سازمان ملل متحد:
تحریمهای مالی و ممنوعیت سفر: بر اساس رژیم تحریمهای ۱۹۸۸، داراییهای دهها مقام طالبان مسدود شده و از سفرهای بینالمللی منع شدهاند.
تحریم تسلیحاتی: هرگونه فروش یا انتقال سلاح به طالبان ممنوع اعلام شده است.
تمدید مأموریت تیم نظارت: شورای امنیت مأموریت تیم نظارت بر تحریمها را تا سال ۲۰۲۶ تمدید کرده تا موارد نقض را مستندسازی کند.
مواضع کشورها :
۱. ایالات متحده آمریکا
از خروج نظامی تا ارسال کمکهای مالی:
پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، گزارشهایی منتشر شد ، مبنی بر ارسال هفته وار (۴۰ )میلیون دلار کمک بشردوستانه به افغانستان توسط آمریکا .
این کمکها از طریق نهادهای واسطهای انجام شده است،
اما طالبان عملاً کنترل توزیع آنها را دراختیاردارند.
تجهیزات نظامی باقیمانده در افغانستان پس از خروج آمریکا، بهدست طالبان افتاده و موجب تقویت توان نظامی این گروه شده است.
برخی تحلیلگران معتقدند که ساختار وابسته دولت پیشین و سیاستهای ناکارآمد آمریکا زمینه بازگشت طالبان را فراهم کردهاند.
تحریم دو مقام طالبان: در واکنش به سیاستهای زنستیزانه، آمریکا تحریمهایی علیه مقامات طالبان اعمال کرده است.
موضعگیری دیپلماتیک: نماینده آمریکا در شورای امنیت تأکید کرده که ادامه تحریمها به رعایت حقوق زنان وابسته است.
۲. اتحادیه اروپا و بریتانیا
کمکهای بشردوستانه و تعامل غیر رسمی:
تحریم سه مقام ارشد طالبان ، بهدلیل نقض حقوق زنان، اتحادیه اروپا تحریمهایی علیه مقامات طالبان اعمال کرده است.
بررسی بستههای تحریمی جدید: در نشستهای آتی، تحریمهای گستردهتری در دستور کار قرار دارد.
اتحادیه اروپا بیش از ۲۴۵ میلیون دلار کمک بشردوستانه به افغانستان ارائه کرده است.
این کمکها با هدف حمایت از مردم افغانستان انجام شده، اما طالبان کنترل اجرایی آنها را در اختیار دارد.
گزارشهایی از تعاملات غیررسمی بریتانیا با طالبان منتشر شده، اما هنوز بهطور رسمی تأیید نشدهاند.
۳.چین
خواستار معافیتهای محدود برای سفر برخی مقامات طالبان جهت تسهیل گفتوگو شده است.
چین با استخراج معادن و تأمین مالی غیرمستقیم
و با امضای قراردادهای استخراج معادن لیتیوم، مس و طلا در افغانستان، منابع مالی قابل توجهی در اختیار طالبان قرار داده است.
به گفته برخی منابع، چین در پایگاه هوایی بگرام نیز فعالیتهایی دارد که از سوی دونالد ترامپ مورد اشاره قرار گرفته است.
این همکاریها در قالب پروژههای زیرساختی و سرمایهگذاری مستقیم انجام شدهاند، بدون الزام طالبان به رعایت حقوق بشر یا آزادیهای مدنی .
۴. روسیه
« از تعامل دیپلماتیک تا حمایت علنی»
روسیه ،با برخی جنبههای تحریمها مخالفت کرده و خواستار بازنگری در آنها شده است.
و در نشستهای منطقهای مانند «فرمت مسکو» از طالبان دعوت رسمی به عمل آورده و با وزیر خارجه طالبان دیدار دوجانبه داشته است.
روسیه با به رسمیت شناختن طالبان بر همکاریهای امنیتی و اقتصادی تأکید کرده است.
و خواستار پایان سیاستهای تقابلی غرب با طالبان شده و از کمکهای بشردوستانه بدون شرط سیاسی حمایت کرده است.
۵. هند
«تعامل اقتصادی و دیپلماتیک»
وزیر خارجه طالبان در سفر رسمی به هند با مقامات این کشور دیدار کرده و درباره همکاریهای اقتصادی و امنیتی گفتوگو نموده است.
هند سفارت افغانستان در دهلینو را به نمایندگان طالبان سپرده و دیپلماتهای این گروه را پذیرفته است.
نقد و بررسی کوتاه ، دیدگاههای پژوهشگران
پروفسور مارشا فریمن (دانشگاه مینهسوتا): «تحریمها باید هدفمند و مؤثر باشند. تحریمهای نمادین بدون پیگیری اجرایی، تنها به مردم آسیب میزنند نه به ساختار قدرت طالبان.»
دکتر شاهرخ احسانی (پژوهشگر ایرانی): «تحریمها باید با حمایت از جامعه مدنی افغانستان همراه شوند تا زنان بتوانند از درون مقاومت کنند.»
«جامعه جهانی باید بین کمک به مردم افغانستان و تقویت طالبان تمایز قائل شود. در غیر این صورت، بحران انسانی تشدید خواهد شد.»
سازمان دیدهبان حقوق بشر: «تحریمها باید شامل محدودیتهای دیپلماتیک، اقتصادی، و رسانهای باشند تا طالبان را وادار به تغییر رفتار کنند.»
دکتر احمد رشید (تحلیلگر پاکستانی): «کشورهایی که طالبان را تحریم میکنند، همزمان با آنها تجارت میکنند. این دوگانگی، مشروعیت جهانی را زیر سؤال میبرد.»
پروفسور لیلا احمد (دانشگاه هاروارد): «کمکهای مالی بدون نظارت، طالبان را تقویت میکند و زنان را بیشتر به حاشیه میبرد.»
نتیجهگیری:
اقدامات قانونی و تنبیهی نهادهای بینالمللی علیه طالبان گامی مهم در واکنش به نقض حقوق زنان افغانستان بودهاند، اما اثربخشی آنها به دلیل ملاحظات سیاسی، امنیتی، و انسانی محدود بوده است. برای تأثیرگذاری بیشتر، این اقدامات باید با حمایت عملی از زنان افغان، تقویت نهادهای مدنی، و فشار دیپلماتیک مستمر همراه شوند. جامعه جهانی باید از سطح بیانیهها فراتر رفته و با رویکردی چندجانبه، از حقوق زنان افغانستان دفاع کند.
روابط کشورها با طالبان پس از ۲۰۲۱، تصویری پیچیده و متناقض از سیاست جهانی ارائه میدهد. در حالی که تحریمها بهعنوان ابزار فشار مطرح شدهاند، همکاریهای اقتصادی و دیپلماتیک با طالبان در حال گسترش است. این دوگانگی نهتنها مشروعیت نهادهای بینالمللی را زیر سؤال میبرد، بلکه موجب تقویت ساختارهای اقتدارگرایانه و تضعیف حقوق بشر در افغانستان میشود. جامعه جهانی باید با شفافیت، نظارت، و مسئولیتپذیری بیشتری در تعامل با طالبان عمل کند.
منابع و مآخذ:
۱. مقاله پژوهشی: راهبرد چین جهت گسترش همکاری با طالبان پس از خروج آمریکا
نویسندگان: سیدعلی منوری، محسن کشوریان آزاد، مبارکه صداقتی .
۲. مقاله پژوهشی: آیندهپژوهی روابط ایران و افغانستان پس از ظهور مجدد طالبان در سال ۲۰۲۱
نویسنده: حمیدرضا سهرابی، استادیار علوم سیاسی، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
۳. تحلیل سیاسی: ایران به روابط خود با طالبان رسمیت میبخشد
نویسنده: آرون وای. زیلن
منتشر شده در: فصلنامه روابط خارجی، دانشگاه خوارزمی، تهران
— — — —
نویسنده و گردآورنده: خلیل الله فائز تیموری
فعال مدنی و پژوهشگر حقوق بشر.
دوبیتی ها
اگـر با شـیـم در ایـن دنیا هزار سال
به آخرجـای مـان ، درقـهـرگـوراست
چـه بهـتــرتـا که با اعـمـــال نـیـکـو
شویم راهی عقبی، چون سوال است
……..
خزان رفت و دلم دریای خـون است
ب ملکم فقر وفاقه ، بیحدفـزون است
خـداونـدا! رسـانی روزی کـه بـیـنـم
ستمگاران همه در خاک وخون است
……..
بتـاب ای مه امشب به افغـان ستان
که از مـاســت آنـجـــا روح و روان
زجــور زمـان ، نمـودیـم تـرک وطـن
الهـی! رسانی خصم خاکم ، به نیران
……..
من نگویم که ز بند آزادم کنید
خواهم رها ، ز ظلم شدادم کنید
حالِ من دور از وطن بس ناگوار
نوکران غیر نابود ، خوشحام کنید
……..
ای خدا! این بنده ات عاقل نما
باقـ ی عـمرش بخـود مـایل نما
مرانش این حـقیـر ، از درِ خود
کـشـتی بشکسته اش ، ساحل نما
……..
ای قـادر تـوانـا و بی مثـل جـهـان
وی سرورِسروران و دانای جهـان
از شـاه رگِ گردنـم بمـن نزدیکی
دورم زخودت مران، مولای جهان
……..
دردوری مـادرم نـدارم جــزغـم
نباشد راحتم ، هـیچگاهـی جزغـم
از یـاد جــوانـی و دامــان وطـن
غم ها فـزون شـده،نـدارم جـزغـم
……..
شــده آلام مــا ، نـــا ســور یـــا رب
هـمـه ثـروت زمــلکم، چـور یـا رب
زمستان پیشروست از لطف خاصت
نمــائـی دشـمـنــا ن درگــور یــا رب
پوهنوال داکتراسدالله حیدری
۳ نوامبر ۲۰۲۵
سیدنی – آسترالیا
با الهام از غزل زیبای حضرت لسان الغیب
خواجه حافظ شیرازی
با این مطلع
گل در بر ومی در کف و معشوق بکام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است
در طلب یا ر
عشقی که دلم خواست، همه کام به کام است
چون مطرب و معشوقه و می، بر سرِ جام است
دل در طرب و دیده ، پُر از اشکِ نشاط است
جان در طلب یا ر ، گرفتارِ مرام است
مخمورِ نگاهش شدهام ، مستِ حضوری
کز زلفِ پریشانِ ویام ، شام به شام است
هر پردهی سازِ دلِ من ، نغمه ی او شد
آن عشق، چه نغز ، با دلِ دیوانه خرام است
گر شعله فتد در دلِ عالم ز نگاهش
بی داغِ رُخش ، آتشِ ما نیز حرام است
خواهی که بدانی چه خبر با دلِ تنها؟
هر بیتِ من از نامِ تو ، سرشار پیام است
با مهر و وفایش ، شده دل سخت گرفتار
در بندِ محبت بشیر لایقِ دام است
بشیر احمد شیرین سخن