نویسنده: admin

  • هودج گل ؛ کاروانی از عطر وطن در ادبیات مهاجرت

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر :  یکشنبه  ۱۹ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۱۰  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

     

    هودج گل ؛ کاروانی از عطر وطن

    در ادبیات مهاجرت

    به مناسبت انتشار تازه ترین دفتر شعری استاد محمد اسحق ثنا

    درگسترهء پرشکوه تاریخ و فرهنگ آریانیا بزرگ ، شهر کهن اندخود (انوخویی) چون نگینی درخشان بر سینهء جغرافیای دانش وادب می درخشد.    

     این شهر از دیرباز خاستگاه عالمان ، عارفان و سخنوران بزرگی بوده است ، از ابویعقوب یوسف اندخودی (اندخویی) و امام شمس الدین سیدالافاضل محمود اندخودی ( اندخوبی) در قرون ششم هجری ، تا شاعران و ادیبان نامدار سده های نهم ، دهم و یازدهم ، و نیز اندیشه وران و نویسندگان برجستهء روزگار معاصر . تداوم این سنت دیرین ، امروز نیز در سیمای ادیبان و شاعران نسل مهاجرت جلوه گر است ، نسلی که بار رسالت پاسداری از زبان و فرهنگ را در غربت بر دوش می کشد.                                                                           

    در این میان ، استاد محمد اسحق ثنا ، شاعر ئو ادیب شناخته شدهء دو زبان فارسی دری و ترکی ازبیکی ، یکی از چهره های شاخص این کاروان فرهنگی است . تاره ترین اثر او با عنوان « هودج گل » ، در تیر / سرطان ۱۴۰۴ خورشیدی ( جولای ۲۰۲۵ میلادی ) در ولایت بلخ ، با ویراستاری پوهنوال دکتور سید محمد عالم لبیب و دیباچهء پرمایهء استاد دکتور صالح محمد خلیق به زیور چاپ آراسته شده است . این دفتر ، همچون کاروانی آکنده از گل های یاد و اندیشه ، فضای ادبیات مهاجرت افغانستان را بار دیگر با رایحهء وطن معطر ساخته است استاد محمد اسحق ثنا،فرزندحاج محمد نبی،درسال ۱۳۲۸ خورشیدی درشهرستان اندخوی ولایت فاریاب دیده به جهان گشود . آموزش ابتدایی و متوسطه را در دبیرستان ابومسلم اندخوی و دبیرستان نادریهء کابل گذراند و در سال ۱۳۴۷ خورشیدی ، هم زمان با فراغت از دارالمعلمین عالی کابل ، در دبیرستان غازیکابل به آموزگاری پرداخت.                                             

    او سال ها در وزرات معارف افغانستان در بخش های تفتیش ، تألیف و ترجمه فعالیت داشت و تا سال ۱۳۷۱ به تدریس ادامه داد. سپس به پاکستان مهاجرت کرد و ۱۳ سال در اسلام آباد به آموزش پرداخت . در سال ۱۳۸۴ خورشیدی رهسپار کانادا شد و از آن زمان تا کنون در شهر ونکوور اقامت دارد.                     

    استاد ثنا از سال ۱۳۴۳ خورشیدی تاکنون در دو زبان فارسی دری و ترکی ازبیکی طبع آزمایی کرده و اشعارش اغلب مضامین اجتماعی ، غنایی و میهنی دارند.آثار او بابیانی روان ، زبانی صمیمی و درعین حالل استوار ، پیوندی میان سنت و تجربهء شخصی برقرار می کنند. اشعارش در روزنامه ها و مجلات معتبر کشور به چاپ رسیده و در دل نسل های گوناگون مخاطب یافته است.       از جمله آثار منتشر شدهء او می توان به دفتر های « ناله هاش شب » ، « در انتظار سحر » ، « دردها  سوزها» ، « یادِوطن» ، « زیبا وطن » ، « برگ های سبز » ، « شگوفه های احساس » ، « زمزمه های دل » ، « یاد آشیان » ، « سخنی با گل سوسن » ، « باران و باور » و « کشت زار آرزو » اشاره کرد.

    افزون بر این ، گردآوری و نشر آثاری چون « صد پند سودمند خوشحال » و مجموعهء « اندخوی کیمه سی شعر دینگیزیده » نیز بخشی از کارنامهء اوست. 

    « هودج گل » را می توان عصاره ای از تجربهء زیستهء شاعر در سه اقلیم معنوی دانست:                                                                           

    ۱ – وطن با همهء رنگ ها ، صدا ها و خاطراتش؛

    ۲ – غربت با اندوهِ فاصله و حسرتِ بازگشت ؛

    ۳ – انسان با آرزو ها ، عشق ها و دغدغه هایش .

    این مجموعه با زبانی شفاف و تصاویر زنده ، هم یادنامه ای برای خانه و خاک است و هم آیینه ای از حال و روز مهاجر  افغان در دیاسپورا .                     

    عنوان « هودج گل » خود تمثیلی شاعرانه است ؛ هودجی که گل های وطن را در غربت بر دوش می کشد و به نسل های بعد می رساند.                        

    ادبیات مهاجرت افغانستان در دو دههء اخیر ، گواه شکل گیری صداهایی تازه است که ریشه در خاک دارند ، اما در اقلیم های دیگر می رویند. استاد ثنا با وفاداری به دو زبان مادری ، هم در پاسداری از زبان فارسی دری و هم در زنده نگه داشتن ادبیات ترکی ازبیکی ، نقشی پر ارزش ایفا کرده است .« هودج گل » نمونه ای روشن از این وفاداری و تداوم است .                                       

    انتشار « هودج گل » تنها افزودن یک دفتر شعر به کتابخانهء ادبیات افغانستان نیست؛ بلکه تداوم یک سنت کهن در ستایش وطن ، مردم و ارزش های انسانی است . این اثر ، به نسل امروز و فردا یادآوری می کند که حتی در دورترین کرانه های جهان ، می توان هودجی از گل های وطن بر دوش کشید و راهی کاروان شعر و عشق شد.                                                               

    از صمیم قلب این دفتر شعری هودج گل را برای استاد ثنا گرامی و برای همه قلم بدستان و علم و ادب پروران تبریک میگویم و برای ثنا صاحب بزرگوار صحت و سلامتی و عمر طویل از درگاه یکتا تمنامندم.                         

     باعرض ادب و حرمت

    دکتر عزیزالله فاریابی

    ۸ آگست ۲۰۲۵ میلادی

     

     

  • غزۀ خونین

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۹  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    غزۀ خونین

    غـزه که  جهـنـم  زمین   گردیدست

    از کینۀ شـیطـان  لعین  گردیدست

    درقحطی دایمی همه خواهندمرد

    عدالت  امریکا  چونین  گردیدست

    *******

    در  غرب  ز  خوردن   زیاد  میمیرند

    از چـاقی و الکل و فـساد میمیرند

    در غـزه جلـو  آب  و نان  را بستند

    مـردم ز گـرسـنگی حـاد میمیرند

    *******

    بس ظلم و شکنجه و عذاب آوردند

    برطفل نحیف وشیخ وشاب آوردند

    در جـای غـذا و  آب  و  نـان و دارو

    خمپاره و بمب و اضطراب  آوردند

    *******

    دوکان و سـرا  و  مدرسه  ویران گشت

    هست وبود مردم بخاک یکسان گشت

    کودک کُـشی گـردیـده به ظالم تفریح

    حیوان نکـرد آن  چه  بـر انسان گشت

    *******

    نزدیک دوسال چشم  خود  را  بستند

    دردا که ظالـمــان هـمـه هـم دستند

    هر  فیصله  را چو   امریکا  ویتو  کرد

    با حیله و فن سـران به آن پیوستند

    *******

    جنگی که تجاوز به حریـم  دیگر است

    کـودک کُـشـی و قتل عـام بـشـر است

    موضوع گراوگان وحماس تنها نیست

    نـابـودی سـرزمیـن و ارث پـدر است

    *******

    همسایه به خاک کوچـه همسر کردید

    بنگرکه چه بر کودک و   مادر   کردید

    آن ظلمی که هیتلر زمانی به تو کرد

    صد مرتبه امروز تـو  بـیـشتر کردید

    *******

    داد و فـغان و ناله را  کـس نشنید

    در پهنۀ این جهـان دادرس نشنید

    فریاد  سکوت  کودکان  غوغا کرد

    قاتل بکُشت و لیک عسس نشنید

    *******

    امروز  زمین  که   دو  هوایی  دارد

    دوزخ  و  بهـشت   ماجـرایی  دارد

    ظالم بهشت  غز ه را   دوزخ  کرد

    مظـلـوم فـقـیر هـم خـدایی دارد

    *******

    گویند که روز  محشری  فردا هست

    حساب و عـدالتی در آن پیدا هست

    درغزه بیا  ببین که  محشر برپاست

    شیطان شده جلاد و خدا تنها هست

    *******

    از ظالـم   بی  رحم   حمایت  نکنید

    با  عـامـل  کـشـتار   رفاقت   نکنید

    گرحامی مظلوم وستمدیده شدید

    با ظلـم  بجنگید  و  شکایت  نکنید

    *******

    آزاده و سـربلند و  با  وجـدان باش

    در کشور پهناور  دل  سلطان باش

    تسلیم به زوروزرشدن نامردیست

    با داشته بساز و واقعاً انسان باشد

    *******

    قحطی وگرسنگی  و جنگ   آوردند

    بـا شـدت مـرمی و  تـفـنگ  آوردند

    دیگر چه کنند؛ آنچه داشتند کردند

    انسـان و خـدا را که  بتنگ  آوردند

    *******

    آن نقشه که سرّی ونهان پیدا شد

    در غـزۀ خونین   عـیان   رسوا شد

    سـوز دل   مادران کودک  سوخته

    داغ  دل  دنیای  پـر از  غـوغـا شد

    *******

    این جنگ بـرای ایـده و  مذهـب نیست

    از بهـر دموکـراسـی  و مکـتـب نیست

    بر حـرص و  خیال  امریکا  می چرخـد

    جزغصب سرزمین دیگرمطلب نیست

    *******

    تا یک  نفــر  در  غـزه   زنـده     بُود

    حمــاسـۀ  تاریــخ  فـروزنـده    بُود

    هرگزکسی خاک به دشمن ندهد

    اشغالگر وحشـی سـرافکنده بُود

    *******

    در غـزه  عـدالـت  جهانی  را بین

    کوری  سران  خبر پرانی  را بین

    این است مگـر مرام حقوق بشر

    در جنگل گیتی  زندگانی  را بین

    *******

    گویی جهان جنگل وحشت شده است

    دیـو ودد درّنـده حـمــایـت شده است

    آهـو بـره را بــه گرگ وحشی دادند

    آزادی و امـنـیــت غـارت شده است

    *******

    افراطیت و جنگ  و  ترور آوردند

    با نفرت و نفرین  به  زور آوردند

    بنیاد جوامع را چو  غارت کردند

    نه زندگی؛ تابوت و  گور آوردند

    *******

    توهین به وجدان و   عدالت کردند

    نفرین به انسان و  شرافت کردند

    در مقـدم شـیطان خـدا را کُـشتند

    بی پرده  خیانت  و  جنایت کردند

    رسول پویان

    ۸ آگست ۲۰۲۵ 

  • گفتگویی با محترم نذیر احمد ظفر شاعر و ژورنالیست ژرف نگر

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۹  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    در ادامهِ گفتگو  با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

    اینک صحبتی داریم با شاعر و ژورنالیست ژرف نگر 

    جناب محترم نذیر احمد ظفر که حضور

    خواننده گان محترم پیشکش میگردد.

     

     

     پرسش:

     جناب نذیر جان ظفر گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده در مورد فعالیت های قبلی تان در افغانستان روشنی بیاندازید و بفرماییدکه  صاحب چند فرزند میباشید ؟

    پاسخ :

    درنخست اداى احترام دارم به همه خواننده گان سایت وزین ٢۴ ساعت این مشعل درخشان فرهنگى و سپاس بیکران از مؤسس مدبر آن جناب مهدى جان بشیر و خود تان جناب قیوم جان بشیر هروى شاعر درد اشنا وطنم..

    خرسندم از اینکه  اولین بار است  شاعرى با من مصاحبه میکند که تمام حالات شاعرى را ازمون نموده است.

     

     (احوال دل سوخته ، دل سوخته داند  – از شمع بپرسید احوال دل ما)

    من بعد از ختم تحصیلات عالى در رشته ژور نالیزم به درجه ماسترى ، در سال ۱۹۶۵ به وطن عودت نمودم و به رادیو تلویزیون ملى به حیث گزارشگر بر نامه هاى خبرى ایفاى وظیفه کردم و بعدآ به حیث دایرکتر نشرات مستقیم در مدیریت تداوم و ارزیابى توظیف گردیدم که پس از یک سال در پهلوى دایرکت شبانه ، در طول روز نیز در دفتر مطبوعاتى صدارت عظمى منحیث کارشناس رادیو تلویزیون مقرر گردیدم.  در زمانی که مرحوم فضل الحق خالقیار صدر اعظم بودند در مجموعه شب یلدا که سوانح من منظوم است درین مورد چنین نوشته ام:

     

    سالى چندى  در صدارت  بهر کار

    خدمتى    گشتم    خلاف   انتظار

    بُود صدر اعظم در ان  پای   زمان

    فضل الحق مرد شریف و مهربان

    با همه خوش مشرب و عیار بود

     در  ره  حق  بود  و  خالقیار  بود

    مطبوعاتى  دفتری  را  ساختیم

    طرح   کار   نو در   ان   انداختیم

    با فعال  و حیدری  کوشا شدیم

    از امور   مطبوعات   آگاه شدیم

     

    پرسش :

    علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال وارد امریکا شدید و در حال حاضر در کدام شهر زندگی می کنید؟

     

    پاسخ :

     بعد از ورود به اصطلاح مجاهدین که جنگ هاى داخلى به شدت اغازگردید و قتل ، چور ، چپاول و تعصبات زبانى و قومى ، مذهبى و محلى شیون مینمود و شهر پر أشوب شده بود مجبور شدم ترک وطن کنم .

    با  تغییر   دولت    از    وضع     جهان

     اتش جنگ شعله  زد در   هر  مکان

     کوچه کوچه  آتش جنگ  پیش شد

     مردم از  قتل و   تعب   دلریش شد

     هر کى شد از ترس جان پا در فرار

     من شدم مانند  شان محمل سوار

    و چنین بود که در سال ١٩٩٣ از وطن مهاجر شدم و در سال ٢٠٠۴ نظر به لزوم دید ملل متحد به امریکا أقامت حاصل نمودم و تا کنون با سه فرزندم و خانمم در شهر ورجیناى امریکا إمرار حیات داریم.

     

    پرسش  :

     لطفا بفرمایید تا بحال چند اثر از شما به زینت چاپ اراسته شده ، نام بگیرید و بفرمایید که خوانندگان محترم چگونه و از چه طریقی میتوانند آنها را بدست بیاورند؟

     

    پاسخ :

    من تا کنون دارای ۴ اثر شعری و یک اثر نثری استم:

    مجموعه جلوه گاه مهر در سال ۱۳۷۱ در مطبعه کابل به نشر رسید، مجموعه شام غزل در سال ۱۳۸۱در کابل در مطبعه شخصی چاپ گردید ، مجموعه شب یلدا در سال۱۳۹۱ در استانبول ترکیه به زینت چاپ آراسته شد ، مجموعه آرا درسال ۲۰۲۴ در بنکاک تایلند اقبال چاپ یافت و بانوی قلم فرسا که تالیف من است همچنان در سال ۲۰۲۴ در بنکاک تایلند چاپ گردیده است که همه را انشاالله در کمپیوتر در خدمت هموطنان قرار خواهم داد.

     

    پرسش :

    در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟

     

    پاسخ :

    در سال ۱۳۵۲ خورشیدی اولین قریحه شعری خود را در تایمنی وات کابل زیبا آزمون کردم و تا کنون الحمد الله این ودیعه الهی نوازشگر ذهنم است و در قالب های غزل ، مثنوی ؛مستزاد ، دو بیتی ، تر کیب بند و رباعی سروده های دارم و بیشتر غزلسرا استم.

     

    پرسش :

    آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی و اجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟

     

    پاسخ :

    بلی من با رسانه های تصویری محلی و صوتی و سایت های افغانستانی همکاری فرهنگی دارم و در مر کز امام مهدی عجل الله فرجه الشریف مجری برنامه های مذهبی و مناسبتی استم.

     

    پرسش :

    شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟

     

    پاسخ :

    شعر را کسی تا کنون تعریف نکرده است و فقط وفقط هر کس ابراز نظر نموده است و من ابراز نظر محترم رضا شفیعی کد کنی را بیشتر می پسندم که گفته اند:

    (شعر گره خورده گی عاطفه و تخیل است که در زبان آهنگین شکل گرفته است)

    شاعر خوب به نظر من همان شاعر است که درد زمان اش را بیانگر باشد و وابسته و جانبدارانه هیچ گروه سیاسی و غیر سیاسی نباشد بی تعصب و مردانه وار بسراید و نهراسد.

     

    پرسش :

    اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟

     

    پاسخ :

    من به اشعار همه شعراى همزبانم علاقه وافر دارم ، اما بیشتر از شهید سید إسماعیل بلخى و مرحوم صوفى عشقرى را خوانده ام.

     

    پرسش :

    نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:

     

    پاسخ :

    من از سال ۲۰۱۰ میلادی همکاری ام را با سایت وزین ۲۴ ساعت این مشعل رخشان فرهنگی اغازیدم و تا کنون با این سایت همکاری دارم . سایت ۲۴ ساعت از جمله سایت های فرهنگی و بدون تعصب و تصرف است.

     

    پرسش :

    برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه ها ی دارید؟

     

    پاسخ :

    به جوانان نازنین توصیه من این است تا زبان و فرهنگ و عنعنات پسندیده شانرا در هر جغرافیه که متوطن اند، حفظ  نموده و  در نگهداری تلاش  نمایند و آن عده از جوانان عزیز که قریحه شعری دارند باید قالب های شعر را مطالعه نمایند و صنایع لفظی و معنوی را بلد شوند تا چیزیکه مینگارند بدانند چه نوشته اند .

     

    پرسش :

    در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.

     

    پرسش :

     پیشنهادم به شما مسئولین محترم  سایت وزین ۲۴ ساعت این است تا جوانانی را اموزش دهید که متضمن آینده نشرات این سایت باشند.

    و در اخیر از شما دوست معزز ، قلم بدست و شاعر درد آشنای وطنم قیوم جان بشیر هروی اظهار سپاس میکنم،  با عافیت باشید و عمر تان دراز و قلم تان نویسا باد.

     

    بشیر هروی :

    جناب ظفر عزیزاز اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.

     

     

     

               

  • بذر روشنایی

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۹  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    بذر روشنایی

     

    ای خاک زخم‌ خورده!

    ای کوهسار ایستاده در تندباد!

    ای زن،

    که آفتاب

    از دامن‌تو

    طلوع می‌کند!

    صدای تو

    در هیاهوی گلوله

    ترنمی‌ست

    که تاریخ را

    از نو می‌نویسد

    دستت را به من بده،

    ای گیسوی رها در باد !

    تا در شبی چنین

    با ستاره‌ای

    که از چشم‌هایت می‌تابد،

    راه را

    روشن کنیم

    این لشکر‌ تار

    هرچند

    سایه بر جهان افکنده،

    اما

    بذر روشنایی

    در دل تو

    جوانه زده است

    و نسیم آزادی

    از پیراهن‌خسته‌ی این دیار

    خواهد گذشت

    و قاصدک‌ها،

    بر دیوارهای سکوت

    فریاد خواهند نوشت:

    آ

    ز

    ا

    د

    ی .

    میترا وصال

    لندن – انگلستان

    هشتم اگست ۲۰۲۵

     

  • سخندان روزگار

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۹  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    ای وای آن درخت شگوفان (شکست و ریخت)

    کاج    بلند   ز آفت  طوفان    شکست  و ریخت

    آن  شهسوار    پهنه‌ی   شعر  و   ادب  گذشت

    تیر و کمان شعر به  میدان  شکست  و  ریخت

    فرهیخته      مهندسِ         کاخِ        سخنوری

    رفت آه،  قصرِ شعر ز بنیان شکست و  ریخت

    از    رفتن     ( خلیق )       سخندان     روزگار

    دل‌ های شاعران و  ادیبان شکست  و ریخت

    او  رفت  و   بوستان ِ   سخن   بی  بهار   شد

    بید و چنار و سرو  خرامان  شکست و  ریخت

    از واژه   واژه ی     سخنش     می چکید   دُر

    افسوس و آه گوهر  غلتان شکست و ریخت

    آثار ِ   نغز   و   ناب    ازو     ماند    به   یادگار  

    آن پاسبان دانش و عرفان شکست و ریخت

    در ماتم  ( خلیق ) ،   (  ثنا )  خون  گریستم

    هر قطره‌ی سرشک به دامان شکست و ریخت

    محمد اسحاق ثنا

    ونکوور – کانادا

    ۷ آگست ۲۰۲۵

     

     

     

     

     

     

     

  • عالمِ هجران

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر :  شنبه  ۱۸ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۹  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

     عالمِ هجران

     

    شب کوچ  کرد و عالم هجران شروع شد

     اندوه  و  درد و  رنج  دلِ مان  شروع شد 

    شب رفت و غم دوباره کلِ شهر را گرفت

     بیچاره‌گیِ این همه انسان  شروع  شد 

     شب با تمام دار و ندارش به  سر رسید

     امروز هم به ناله و   گریان  شروع  شد 

    شب رفت و فقر عزّت این جمع را  ربود

     آهی یتیم و گریه‌ی طفلان شروع  شد 

     بیچاره یوسفِ که  غم و  داغ و  ناله‌ای

     چاهش نرفته بود، که زندان شروع شد 

    از گریه خیس، خیس شدم، بخت بد ببین!

    بیرون زدم ز خانه که باران  شروع شد 

    ماندم به کوچه زیر  رد  و  برق  روزگار

    مویم سفید گشت، زمستان  شروع شد 

    یک متر برف روی زمین فرش گشته بود

     پایانِ ما رسید، بهاران شروع شد . . .

     روحم اسیر این همه کابوس بود، که_

     آذان و قتقتازَکِ مرغان شروع شد….

    ۱۵ اسد ۱۴۰۴ خورشیدی

    محرابی_صافی

     

  • پیامِ نور

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : جمعه  ۱۷ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۸ آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

          پیامِ نور

     

     بگذار شاخه گلی

    روی گیسوی سیاهم و بزن

     لبخندی

    که شبِ تیره به پایان برسد

     نرم و آهسته بتابد

    خورشید

     لاله ها رقص کنان

     سر برآرند به صحرا و دَمَن

     و نشیند شبنم

     روی برگِ گلِ نسرین و

     اقاقی به چمن

     تو بخند تا گاهی

     غنچه ها باز شوند

    و کبوتر بگشاید پر و بال

     نورِ مهتاب بتابد همه شب،

     اختران شاد شوند

     همه از بندِ غم آزاد شوند

     در نفسهای خوشِ بادِ صبا

     قاصِدک باز بیارد پیامی از نور

     دلِ شوریدهُ ما سخت کند

     بیتابی

     با خبر های خوشی از رهّ دور

     

          مریم نوروززاده هروی

        سوم آگست ۲۰۲۵ میلادی

           از مجموعهُ  ” پاییز “

                   هلند

  • زیبای من

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : پنج شنبه  ۱۶ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۷  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    زیبای من

    گه آسمانِ صاف  و   گهی ابر   می‌شوی

     طاووس می‌شوی و گهی ببر می‌شوی

     زیبای من چمن به چمن  می‌کشی مرا

    در باغ دل قشنگ ‌ترین “صبر” می‌شوی

    تحمیل می‌کنی به سرم عشق و شوق را

     ای شعر عاشقانه‌ی من، جبر می‌شوی

     بی‌صبر   می‌شوم   که   ترا  باز بنگرم

    تو شعر می‌شوی به دلم صبر می‌شوی

     نیّت  نمودی   آب  کنی   سینه‌ای مرا

    باران نمی‌شوی و فقط ابر می‌شوی…

    محرابی_صافی

     

     

  •  “عجب صبرى خدا دارد”

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : پنج شنبه  ۱۶ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۷  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

     “عجب صبرى خدا دارد”

    که بیند

     ظلم ظالم را بر مظلوم

    ! ولى خاموش بنشیند!

    یکى بیند

     سرگردان دیگر از داغها نالان

     یتیمان

     گوشه ى پنهان

     برهنه پا بدون نان

     عجب صبرى خدا دارد

     خداوندا!

    نمى بینى؟

     و یا ظلم و ستم بینى

     نشسته بر عرش خود

    عدالت را تو مى بینى؟

     ندانیم ما تو

     مى دانى

     که تو حضرت سبحانى

     تو خالق باشى ما

     مخلوق

     به کار خود

     تو مى دانى

     که تو حضرت

     سبحانى!!!

    امان قناویزی

     

     

     

  • دوری میــــــهـن

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : پنج شنبه  ۱۶ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۷  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    دوری میــــــهـن

    دوریـت ای میـهـنــم،ازدل عـذا بــم  کــرده اسـت

    آ تـش هـجــرا ن تو، آخِــرکـبــا بـم  کــرده اســت

    دشـمـن دنــیــا ودیــنــت، صــا حـبــا ن قـدرتـنـد

    جوردورا ن  بر  عـزیـزا نت،  عـقـا بم کـرده است

    مـن ندانــم ا یـن مـظــا لـــم، تــا بکــی دارد دوام

    ســرخی خـون شـهـیـدانـت، خــرابم کــرده است

    دوسـتـانـت هــرطـرف، در  غـربـت و بیـچـارگی

    قـدرت اهـریــمنـان، چـشــم پـرآبـم کــرده اســت

    یکــزمـا ن داما ن مهــرت منــزل و مـأ وای مـن

    عا قـبـت بخـت بـدم، پـرت وعـتا بـم کـرده اسـت

    ازسـرشــب تـا سـحــر، رؤیـای مـن میهـن توئی

    حیدری رؤیا یت آ خِـر، چون سرابم کـرده است

    پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

    ١۵ اگست ۲۰۰۵

    سیدنی – آسترالیا

     

     

  • حمله قلبی، چیست؟

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : چهار شنبه  ۱۵ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۶  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    بسم الله الرحمن الرحیم

    حمله قلبی، چیست؟

    ? What is a heart attack

     

    سکته قلبی عبارت از یک نوع  درد ناگهانی شدید میباشد و زمانی نزد مریض بوجود می آید که یک منطقه از عضله قلب یعنی میوکارد به علت نرسیدن خون و آکسیژن کافی که باعث مسدود شدن شرایین کرونیر قلب گردیده باشد بوجود می آید که در نتیجه آن وظایف همان قسمت عضله قلب از نظر وظایف خود به طور دائمی محروم میگردد.

    به عبارت دیگر سکته قلبی عبارت از یک محراق اکسیمی عضله قلب میباشد که در اثر بند شدن یکی از شرایین کرونیر قلب بوجود می آید. این حادثه بطور ناگهانی بوقوع می پیوندند،  بناً ماهیچه های عضله میوکارد قلب نسبت انسدادی که در آن بوجود آمده وظیفه مهم خود را که انقباض قلب میباشد، کاملاً از دست میدهد.

    اگر این انسداد یک مدت کمی دوام داشته باشد حجرات نسجی عضله میوکارد تخریب شده و نکروزه می گردد و تدریجاً به طرف مرگ سوق داده می شود.  درد سکته قلبی معمولاً در حدود اضافه از ۵ تا ۱۰ دقیقه دوام می کند و شدت آن لحظه به لحظه افزایش میابد که مریض مصاب  به درد غیر قابل تحمل می باشد و احساس میکند که کسی با خنجر بران به قلبش ضربه وارد می کند. درد به صورت ناگهانی بوده و مترافق با دلبدی، استفراغ،عرق سرد، پریده گی رنگ رخسار و زیادتر در ناحیه وسط سینه و قفس صدری، جناق،بازوها،شانه،گردن ،فک و دندان انتشار دارد. ضربان قلب سریع و نامنظم بوده ،  مریض احساس یک سنگینی بالای سینه خود می کند.  ضمناً نفس تنگی،لکنت زبان،سرگیجی داشته و فشار خون آن اضافه میباشد.

    مریض با گرفتن ادویه های ضد درد،نیترو گلیسرین در زیر زبان، آسپرین و ادویه های ضد اسید معده برایش کمک نمی نماید. مریض وضع خراب و کشنده دارد بناً در همچو موارد لازم است  توسط آمبولانس عاجلاً به شفاخانه برده شود زیرا انزار وخیم در قبال دارد.

    عواملی که سبب بوجود آمدن این نوع حمله می گردد عبارت اند از: تصلب شرایین،فشار خون،سابقه کلسترول و ترایگلیسراید، بلند بودن کلسترول خراب یا (LDL) و کم بودن کلسترول خوب یا (HDL)، وراثت های فامیلی،چاقی و اضافه وزن بودن،تراکم مواد شیمی بالای شکم،نداشتن برنامه های معین ورزشی یومیه،پرهیزنکردن از غذاهای چرب و شیرین،محدود کردن نمک در غذاهای یومیه،استفاده از مواد مخدره،الکول،سکرت،کنترول نکردن وزن که باید نرمال باشد، نداشتن خواب و استراحت کافی و دوری نکردن از استرس همه در این مورد ذیدخل میباشند.

    نوت:

    یک نوع دیگر حملات قلبی که گاهی نزد مریضان بوحود می آید عبارت از آنژین قلبی میباشد که ضمناً این نوع قلبی از نوع انسدادی شریان کرونیر فرق شود.آنژین قلبی هیچگاه به صورت ناگهانی نزد مریضان واقعات آن دیده نشده، شدت درد آنژین آنقدر زیاد و کشنده نمی باشد و شدت درد آن تا اندازه برای  مریض قابل تحمل است.

    با استراحت،گرفتن ادویه های مسکن و آسپرین مخصوصاً ادویه های ضد اسید معده و نیتروگلسرین شدت درد بهبودی حاصل مینماید. این نوع درد بعد از چند دقیقه محدود بهبودی حاصل مینماید چون خون رسانی و آکسیجن کافی موقتاً به عضله میوکارد قلب نمی رسد. خوشبختانه که صدمه دائمی به قلب نمی رساند.

    در شروع درد مریض از ناحیه صدری خود شکایت دارد ضمناً مریض مشکل تنفسی داشته ضربان قلبش غیر منظم و گاهی سریع میباشد. ضمناً یک درد در قفس صدری و احساس سنگینی مینماید و گاهی عرق سرد میداشته باشد بعد از کمی استراحت بهبودی حاصل مینماید. نقاط مهم و ارزشمندی که در مورد حملات قلبی و آنژین قلبی مداخله دارند برای جلوگیری از وقوع آنها و وقایه از پیشرفت آنها در قسمت تشکل انسداد شریان کرونیر در آینده یک اندازه معلومات مختصر ارائه میگردد که خالی از مفاد نمی باشد.زیرا حملات انسدادی قلب ضربه دائمی به قلب می رساند و حملات آنژین صدمه مهم به قلب نمی رساند و درصورت عدم تداوی اساسی امکان یک حمله حاد و ناگهانی قلب محتمل شده و خطر مرگ را در صورت عدم تداوی عاجل  زیاد می گرداند.

    مریضانی که یک دوره حمله آنژین را گذشتانده اند باید بدانند که در صورت عدم تدوای اساسی و کنترول ننمودن رژیم غذایی خود را به خطر زیاد مواجه می کنند. البته نه تنها برای کسانیکه حملات آنژین میداشته باشند برای همه خصوصاً آن دسته اشخاصیکه رژیم غذایی چرب و شرین،نمکی،استفاده از موادمخدر،الکول،سگرت،غذاهای فست فود و بازاری که از آن به صورت دایمی استفاده می نمایند،اضافه وزن داشته و بالای شکم شان خود چربی های زیادی دارند. ضمناً در معاینات لابراتواری کلسترول و ترای گلیسراید بلند میداشته باشند ضمناً  هیچ گونه فعالیت جسمی و تحرکی ندارند، بیشتر مصاب میشوند نسبت به دیگران. بناً لازم است که بعد از گذشت هر ۶ ماه یک بار معاینه خون نمایند و فشار خون شان دایماً تحت کنترول باشد،ضمناًخواب کافی و استراحت داشته و استرس و اصطراب را از خود دور نمایند اگر این موضوعات را مراعات نمایند و رژیم غذایی خود را تحت کنترول داشته باشند میتوانند زندگی خوبی را در آینده داشته باشند. در رژیم غذایی از خوردن غذای های چرب،شرین و نمکی تا اندازهئی خود داری نمایند. خوردن ماهی های چرب مانند: سالمون،ساردین و دیگر انواع آن اقلاً در هفته ۲ تا ۳ بار استفاده نمایند.ضمناً از روغن زیتون،آفتاب پرست  و کانولا استفاده شود. خوردن آواکادو،چهارمغز،بادام،شیر،ماست و دیگر مرکبات آن که اقلاً ۲% چربی داشته باشد استفاده نمایند.خوردن گوشت گوسفند و گاو بدون چربی،مرغ بریان بدون پوست،برنج قهوه ئی، نان های سبوس دار،جو دوسر،بادنجان رومی،بادرنگ و نوشیدن آب کافی روزانه،چای سبز،شیر سویا و بادام، گرفتن ویتامین (D)، قطع الکول،سگرت و موادمخدر همه سودمند میباشند.برنامه پیاده روی اقلاً ۲۰ تا ۳۰ دقیقه،آببازی،بایسکل سواری بسیار مفید میباشد. هیچگاه ادویه فشار خون که از طرف طبیب معالج برای شان داده میشود خود سرانه قطع ننمایند و یک زندگی خوش را ادامه دهند،خاطر جمع باشید که دارای طول عمر طولانی خواهید بود.

    به امید صحت و سلامتی هرچه بیشتر شما،عزیزان!

    با احترام:

    داکتر علیشاه جوانشیر

    متخصص امراض داخله

    سدنی – آسترالیا

    ششم آگست ۲۰۲۵ 

     

    ۲۴ ساعت : جناب داکتر صاحب جوانشیر گرامی از مطلب بسیار ارزنده و مفید تان جهانی سپاس ، آرزومندم خوانندگان محترم نکاتی را که درین مقاله بیان شده جدی بگیرند تا خدای ناکرده چنین واقعه ای برای شان رخ ندهد.

    باعرض حرمت

     

     

  • گفتگویی با محترم سید همایون شاه عالمی شاعر نکته سنج .

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : چهار شنبه  ۱۵ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۶  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

     

    در ادامهِ گفتگو  با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

    اینک صحبتی داریم  با شاعر  نکته سنج و  با درک   

     جناب سید همایون شاه عالمی که حضور

    خواننده گان محترم پیشکش میگردد.

    پرسش  :

    جناب عالمی گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی کنید و بفرمایید صاحب چند فرزند میباشید ؟

    پاسخ :

    من متولد شهر کابل هستم.  هنوز تحصیلاتم را در رشتۀ فارمسی به اتمام نرسانیده بودم که مجبور به ترک کاشانۀ عزیزم افغانستان شدم، متعاقباً در سال ۱۹۸۲ م به ایالات متحده رسیدم ، انگلیسی را در مونتگامری کالج مریلند و درسهای کمپیوتر را در گیلفورد کالج هایپاینت کارولینای شمالی فرا گرفتم و دروس ( مدیریت املاک

    Property Management) را  در مکتب دانمور گرینزبورو ( نارت کارولینا) به اتمام رساندم.

     من با خانمم و یگانه دخترم در ورجنیا زندگی می کنم.

    پرسش  :

    لطف نموده در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی انداخته و همچنین بفرمایید در حال حاضر مصروف چه فعالیت ها می باشید؟

    پاسخ :

    اکثرآ من شغل های آزاد داشتم. در اوایل در کار فرش بودم، زمانی رستورانت داشتم. حالا نیز برای خودم کار می کنم و موسم تقاعدی ام نیز نزدیک است.  

    پرسش  :

    علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال ناگزیر به ترک وطن شدید و در حال حاضر در کدام کشور زندگی می کنید؟

    پاسخ :

    در سال ۱۹۸۰م که در پوهنتون کابل درس هم نبود و از سوی دیگر پدرم به پاکستان مهاجر شده بود از ما خواستتند تا وطن را ترک نموده به پاکستان برویم. در اوایل در شهر پشاور مقیم شدیم و من شامل ینورستی شدم  تا در رشتۀ هنر نقاشی درس بخوانم، اما تغییری آمد و از لحاظ مالی سپانسر شپ ما کنسل شد و در شهر راولپندی رفتیم و از آنجا به امریکا آمدیم.

    پرسش  :

    در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟

    پاسخ :

    اولین سروده من در سال ۱۳۵۲ خورشیدی در جریده مکتب سید جمال الدین افغان نشر شد که صنف ششم مکتب بودم. بعد ها در بعضی از مجلات ، بعضی از  سروده های من نشر می شد. اما مصروفیتهای مکتب از یکسو ،رفتنم در کورسهای نقاشی صنایع مستظرفه از سوی دیگر مرا وقت نمیداد تا شعر بسرایم. من ۳ سال کورسهای نقاشی را ادامه داده و فراغت حاصل نمودم.

    اولین قصیدۀ من بنام ( عقاب حاکمیت) در سال ۱۹۸۰ از رادیوی پاکستان نشرشد. و ممکن در حدود ۵۰ سروده در راولپندی سروده باشم. بعد غزل های در امریکا نیز سرودم.

     در سال ۲۰۰۰ در ایالات ورجنیا پروگرام شعر و موسیقی برگزار میشد که بنام (شامِ عرفان) معروف بود و اولین مثنوی خود را در محفل شام عرفان خواندم و در اثر تشویق دوستان گران ارج و هموطنان عزیز به این کار ادامه دادم و هر ماه از کارولینای شمالی تا ورجنیا آمده و شعرم را می خواندم و مورد پسند دوستان واقع میشد. جناب حامد نوید ، جناب ولی پوپل ، برادرم ولیشاه جان عالمی و خانمم کریمه جان عالمی از جمله مشوقین خوبم بودند و هستند. بعد ها با صدای امریکا آشنا شده و اشعارم را می خواندم. تا اینکه سایت های انترنتی ایجاد شد و همکاری ام را با سایت های آریایی، فردا و ۲۴ ساعت آغاز کردم . سایت ۲۴ ساعت به مدیریت جناب مهدی بشیر یک سایت وزینی بود و اشعارم را بلاوقفه نشر می کرد که تا هنوز ادامه دارد. من در قالبهای قصیده، رباعی ، دوبیتی، مثنوی و غزل شعر سروده ام و یگان شعر نیمایی و سپید نیز دارم اما خودم را نمی توانم شاعر بگویم ، زیرا شاعر یک نام بزرگی است و شعر سرودن من بدین معنی نیست که من خودم را شاعر قلمداد کنم.

    پرسش  :

    آیا مجموعه هایی از اشعار شما تابحال بصورت مستقل به زینت چاپ آراسته شده یا خیر ؟ اگر شده بفرمایید که چند مجموعه است .

    پاسخ :

    در سال ۲۰۰۵ برای نشر اشعارم به وزارت اطلاعات و فرهنگ مراجعه کردم جناب سید مخدوم رهین (وزیر وقت آن وزارت) بیحد لطف کردند و نظریات شان را ارائه دادند. اما براستی هنوز خیلی زود بود ، اما در سال ۲۰۱۳ م دیوان اشعارم را جناب فهیم هنرور با دیزاین عالی نشر کردند که ممنون احسان شان هستم.

     از سال ۲۰۱۳ تا بحال اشعارم بصورت پراگنده نشر می شود. من مصاحبه های  نیز با صدای امریکا، رادیو بیان و اخبار آزادی داشته ام.

    پرسش  :

    آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی و اجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟

    پاسخ :

    بلی من با افغان اکادمی که مقیم ورجنیا است همکاری داشته ام و مهتمم کتاب کابل قدیم نیز بودم که به ابتکار جناب هاشم رایق نشر شد.

    همچنان من و دوستانم با جناب نذیر دقیق همکاری نمودیم و سوانج بیشتر از ۱۵۰ شاعر را نشر کردیم. این کتاب بنام ( خنیاگران قلم) نشر شد. همچنان در سال ۲۰۰۷ من مسئول و مؤلف کتابی بنام ( میثاق قوانین مدنی افغانستان) بودم

    که چاپ اول آن به تیراژ ۴۰ هزار جلد به چاپ رسید. بعدآ با همکاری وزارت عدلیه و ریاست تألیف وزارت معارف آنرا به کتاب درسی متعلمین مبدل کردیم ….. اما چه فایده.

    پرسش  :

    شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟

    پاسخ :

    شعر پدیدۀ فطری انسان و احساسی است که بصورت خودجوش متبلور می گردد و این مظهر را شاعر در قالب نظم درآورده ، صیقل داده و به دیگران ارایه میدارد.

     شاعر خوب کسی است که شعر نمی سازد بلکه احساس را برای ذهن خود انعکاس میدهد و ذهن آنرا به نظم می کشاندو نمیتوان شعر را به چند واژه و کلمه و جمله تعریف کرد. شعر همانند کوه بزرگی است که نمیتوان آنرا با یک چراغ کوچک روشن ساخت و تا به امروز چنان آفتابی پدید نیامده است که این کوه بزرگ را بصورت کامل روشن کند.

    پرسش  :

    اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟

    پاسخ :

    شعر مولانا را بیحد دوست دارم، شعر حافظ ورد زبانم است ، از سعدی بسیار زیاد آموخته ام،  بیدل را بالاتر از سویه ام یافتم، صائب تبریزی را می پسندم، اشعار عنصری ، منوچهری، فرخی، انوری ابیوردی نغز و قشنگ هستند. وحشی بافقی زیبا سروده است، از مثنوی سرایان بازهم به مولانا و نظامی علاقه فراوان  دارم،  اما هفت اورنگ جامی نیز یکی از شهکار های شعری برایم بوده است.

     از شاعران معاصر نیز اشعار ، خلیلی ، بیتاب ، قاری عبدالله، شایق جمال و عشقری را دوست دارم. رباعیات خیام نیز شهکار است. استادان سخن رودکی و سعدی مورد پسند من هستند. شاعران امروزی را نیز همه شان را دوست دارم .

    پرسش  :

    نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید؟

    پاسخ :

    فکر کنم از سال ۲۰۰۸ با سایت وزین ۲۴ ساعت همکاری ام را آغاز کردم. سایت ۲۴ ساعت همیشه اصالت ادبی و هنری و فرهنگی را حفظ نموده و بدون تعصب همیشه فعال بوده و بسا از شاعران نو را معرفی کرده و به شهرت رسانیده ، با انتشار یاداشت ها و مضامین ادیب بزرگ کشور زنده یاد استاد علی اصغر بشیر هروی همیشه صفحات این سایت آراسته شده است. فعالیتهای بیحد مهدی بشیر و جناب شما قیوم بشیرهروی باید قدردانی شود.

    قابل ذکر است که از طریق سایت ۲۴ ساعت من با شاعرانِ خوبی آشنا شدم.

    پرسش  :

    برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه های دارید؟

    پاسخ :

    در دیار غربت انسان دو گزینه دارد؛ یا  باید خودش را محصور ساخته و در یک گوشه ای غم وطنش را بخورد و هیچ چیزی هم از دستش نبراید و یا هم از موقف ها و موقعیت ها استفاده کند ، خودش را با جامعه وفق داده و راه ترقی و پیشرفت را باز کند و برود تا به قله های موفقیت برسد، ناامید نشود وفرهنگ و عنعنۀ خودش را نیز حفظ کند.

     جوانان بدانند که هیچ کار مشروعی شرم نیست اما کوشش کنند که یک کسب بیاموزند، می بینم که اکثر تازه واردین  به دریوری و تکسی رانی مشغول می شوند .  بدون شک عیب نیست اما چندان آینده ای هم ندارد. باید کسبی را فرا بگیرند چه تخنیک موتر باشد یا سافت ویر کمپیوتر و یا ترمیم ایرکندیش و غیره. اما باید کوشش کنند که زبانهای اصلی وطنی خود را فراموش نکنند.

    پرسش  :

    در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.

    پاسخ :

    در پایان معذرت مرا بپذیرید که بسیار مصروف بودم و نتوانستم  زود تر در این گفتگو شرکت جویم ، مؤفق و مؤید باشید.

    من  ذره ی  از   کتاب   شعرم

    احساس درون حجاب شعرم

    در بحر مگو  که قطره ام من

    با عمری کمی حباب ِ شعرم

     

     

    بشیر هروی :

    همایون جان عزیز وگرانقدر از اینکه در این گفتگو سهم گرفتید و به  سؤالاتم پاسخ دادید از لطف  شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.

  • سپاسنامه و تقدیرنامه

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : سه شنبه  ۱۴ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۵  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    سپاسنامه و تقدیرنامه
    ——————————
    نوشته ی ولی شاه عالمی
    به‌نام خداوند قلم و آگاهی
    با درود و احترام به همهٔ ژورنالیستان، نطاقان، برنامه‌سازانِ رسانه‌ای افغانستان؛ از روزگاران دههٔ ۴۰ تا امروز، شما پرچم‌داران آگاهی، صدای مردم و روایت‌گران حقیقت بوده‌اید. شما در روزگار خاموشی، فریاد زدید؛ در میان تاریکی، چراغ برافروختید و در میدان‌های پرخطر، صداقت و شجاعت را معنا بخشیدید.
    از پیشکسوتان عرصهٔ رسانه، مهدی ظفر، داکتر صادق فطرت (ناشناس) پروگرام اردو،نیک محمد قایل، ظاهر هویدا، شفیق‌الله شریفی، داکتر صدیقه حریر، شفیقه حبیبی، سعیده محمود، غوث زلمی (ژورنالیست ورزیده و برنامه‌ساز بسیار فعال)، کریم روئینا، لطیفه کبیر سراج،کریمه طهوری ، صایمه مقصودی، زرغونه پژواک، عصمت‌الله نایب خیل، عنایت شریف، محمد حسین انوش، شفیقه محمود حبیبی، پروین علی، مستوره هاشمی، فوزیه وهاب زاده، لطیفه ناطق، ویاند ابراهیم خیل، جان‌آغا الوکوزی، عمر خطاب ،نیازی سنگر، ثریا خادم، اسمعیل توخی، انیسه لطیف، عبدالله شادان، فاروق اروگزی : ژورنالیست، برنامه‌ساز و دایرکتر رادیوی (کلید صبح) با همکاری نطاقان ورزیده: اوگی ایم، روبینا، همدرد شینواری و آمنه مایار. سیما شادان، نبی پاکتین، داوود فارانی فرید شایان، عظیم گران، فریده عثمان انوری، فریده فاروق انوری، ملیحه توره باز، مستوره یوسفی، غطی خاوری، فوزیه شهاب، زهره رهگذر، تورپیکی خادم، صایمه اکبر، ظاهر طوطی خیل، دُرمحمد نوری، اسلام الدین معارج، برگان، سلام جلالی، عارف همدم، حامد نوری، لطیفه قریشی، سهیلا اصغری، فوزیه میترا، ذکیه کهزاد، نبیله رایی، نبیله همایون، نهیره همایون راهی، نذیره کریمی، قیوم جبارخیل، احمد شاه پاکتین،( ژورنالیست و برنامه‌گذار)، حبیبه طرابی، رابعه مقصودی، مینه بکتاش، جلالی، سهیلا اصغری وردک، لطیفه قریشی، حسنیه عثمان، لیلما احمدی، حسنا رحیمی، وهاب شادان، عبدالله فهیم، شکریه رعد (ژورنالیست ورزیده، برنامه‌ساز رادیو صدای امریکا و مدیر مجله ژوندون).
    نطاقان معاصر:
    لشکری، نستوه نادری، حفیظ محمدی، بکتاش سیاوَش.
    تلویزیون ملی و برنامه‌سازان پس از جنگ (دههٔ ۸۰ و ۹۰ خورشیدی):
    عبدالکریم فطرت، حمید مبارز، عبدالروف بیژن، فریده کوهستانی، رحیم الهام
    رسانه‌های خصوصی پس از ۲۰۰۱ (طلوع، آریانا و…):
    لطف‌الله نجفی‌زاد، یما ناشر، ادریس ستار، فرشته فروغ، زرمینه کاکر، طاهر قادری، وحید نوری، بشیر بختیاری
    رادیوهای بین‌المللی (بی‌بی‌سی، رادیو آزادی، صدای امریکا):
    لینا روزبه (Lina Rozbih): سردبیر ارشد و مجری ارشد بخش دری VOA، فعال در تولید اخبار و مصاحبه‌ها در واشنگتن،  
    نجیب خلیل، محمد صادق نبی‌زاده، عزیز امینی، داود صدیقی، احمد تکل، عنایت قاسمی، تمیم اسلام زاده، حمیرا هراتی
    نسل نو رسانه‌ای و فعالان سوشال‌مدیا:
    سمیرا حمیدی، ذبیح‌الله جهانمل، حمید شینواری، فاطمه دولت‌آبادی، زهرا جویا (مؤسس Rukhshana Media)، حمیده امان (مؤسس Radio Begum و Begum TV).
    شهدای عرصه رسانه:
    سردار احمد (خبرنگار AFP و مؤسس Pressistan)، صبوون کاکار (خبرنگار و تصویربردار رادیو آزادی)،یما سیاوَش، مهارّام درانی (برنامه‌ساز رادیو آزادی)، شیما رضایی (نخستین مجری موسیقی تلویزیون طلوع).

     

     

  • چراغ دل

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : سه شنبه  ۱۴ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۵  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    چراغ دل

    ســیـرت  نیکـو  چـراع  دل را  روشـن کند

    صـورت زیبا گلی  افـزون  در  گـلـشن کند

    عشق دردل ریشه می‏گیردوگل دربوستان

    بـاغـبــان از بهـر سـودا  میـل گلچیدن کند

    حـرمـت  روح  کرامـت  را   نگهـداری  کنید

    آن‏که پـوشــاک  نجـابـت  را  زیـب  تـن کند

    سنت  جبر  حجـاب  و لختی  بی‏حـد و مرز

    جنگ و دعوا برسر  هر کوچه  و  بزن کند

    روزگاری  جامۀ انسان  اگر  بُود موی تن

    باز گویی عصر  وحشی پاره  پیراهن کند

    حــــقـۀ  ســـــوداگـران  مُــد  در  بـازار آز

    دم بـه دم عـریانی و کـوتاه  تر دامـن کند

    سوز سرما تابش خورشید سـوزانـد بدن

    درطبیعت گر تعادل  را کسی  غدغن کند

    ارزش انسان با عقل و کمال و دانشست

    جامـه را شـایستۀ تـن تار و  پـود فن کند

    هرکسی تابندۀ اخلاق و وجدان خودست

    عشق در جان سـلیم و پاکـدل مأمـن کند

    گر طلسم جهل و افراط  و تعصب بشکند

    از  می حـق  برابر  کیـف  مـرد  و  زن کند

    دانش وعشق وخردراگر به  اعجاز  آورید

    کوه سنگین را  بالا  بـر نوک  سـوزن کند

    غیرت گُرد آفـریـد  و همت  رخـسانـه باز

    دلـبــران گل‏بدن را  گُـرد  شـیرافکـن  کند

    خاطرات   نوجـوانی   چنگ  بر دل می‏زنـد

    لب خموشست وغزل رویا را چنگزن کند

    آشیان آتش گرفت وخانه ام ویران گشت

    عشق جانان درحریم شهردل مسکن کند

    گر وطن دربند افراط و ستم افتاده است

    وحدت مردم رها از دیو و  دد   میهن کند

    گوش گرچه محرم رازست در دنیای دل

    صد شنیدن کی کار لحـظـه ‏یی دیـدن کند

    امتحـان واقـعی را در  عمل بایـد گـرفت

    اختلاط رو  بـه  رو گـشاده   تر روزن کند

    حرف بسیاراست اما  پند دانایان بجاست

    در عمل یک گام کار  چند صد گفتن کند

    رسول پویان

    ۳۰ می ۲۰۲۵

     

     

  • مهم است!

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : سه شنبه  ۱۴ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۵  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

             مهم است !

     مهیّا کن برایم  کار ،  مُهم است

     ایجادِ حرفه دربازار،  مُهم است

     به نسلِ   تشنهٔ  تعلیم   و دانش

     وجودِ مکتب  و پرگار ،  مُهم است

     نه تنها حرف ،  باید  کار باشد

     وطن را رونقِ بسیا ر، مُهم است

     به‌جای وعده‌های پوچ و خالی

    عمل، با همّت و ایثار، مُهم است

     جوانان بی‌هدف، بیکار و بیمار

     به کاریابی فقط کردار، مُهم است

     میانِ فقر و  بیکاری و غربت

    طلوعِ صبح فقط بیدار مُهم است

     تو حاکم باش و من باشم رعیت

    ولی انصاف در رفتار، مُهم است

     اگر ما صلح می‌خواهیم به کشور

     به‌ دور از کینه‌ها، این کار مُهم است

     قلم  باید   شود  شمشیرِ  فردا

     در این عرصه، فقط افکار، مُهم است

     جهان در جُست‌وجویِ علم و فن است

     در این خطّه، هنر بسیار، مُهم است

     نباشد چیزی از  تقوا   مُهم‌ تر

    به تقوا، رکنِ استغفار، مُهم است

     رعایت کن، بشیر! وزنِ عروضی

     که بر هر چامه، این ابزار، مُهم است

           بشیر احمد بشیر شیرین سخن

  • همه برباد گشت و رفت و گذشت ؟

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : سه شنبه  ۱۴ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۵  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    همه برباد گشت

    و رفت و گذشت ؟

    مگر ان برق و رعد و صاعقه ها، همگی باد گشت و رفت و گذشت؟

    تخم  طوفان  نکاشته  گم شد ، همه برباد گشت و رفت و گذشت ؟

    دود   در  سر    بنام     اندیشه   ،  درد    در    دل    بسان   خاکستر

    دست ها بسته بود و صرف دهن، لب فریاد گشت و رفت و گذشت؟

    «  سی سکه نقره ی یهودایی » * ، عشق را  با ز بر صلیب کشید

    تا که میخ سکون فرود آید، پنجه  بگشاد  گشت  و  رفت و گذشت؟

    تا  بشیر   تولدش    آمد  ، آسمان    و      زمین     شکوفه     کشید

    آنکه با زاد او جهان می زاد ، نسل نازاد  گشت و  رفت و  گذشت؟

    در طلوعی   که   آفتاب   نهاد  ، سجده ی   مرگ   بر  غروب   خود

    دار   بیگانگی  به گردن کرد  ، از خود آزاد گشت  و رفت  و گذشت

    مرهم   آفتاب  هم  نرسید  ، گرچه   بر   زخم ، خون  چکان  سحر

    لیک یک بارقه امید شگفت، عشق بنیاد گشت  و رفت و گذشت

    سوی دیگر،  نهال  و  خزه  و  خار،  پیش  هر  باد  سر فرو  کردند

    یک تنی

    خم نشد،

    شکست ولی

    کاجی از یاد گشت و رفت و گذشت

    فاروق فارانی

    مارچ ۲۰۲۵

    ——–

    * از جمله حواریون مسیح، «یهودای اسخریوطی» در برابر ۳۰ سکه نقره که از دشمنان دریافت کرده بود ، با بوسه نهادن بر صورت عیسی او را به دشمنان اش شناساند و بدینگونه به عیسی خیانت کرد.

    هنوز خیانت زیر نام ها و چهره های دیگر و با بدست آوردن «سی سکه نقره» های نوع معاصر جریان دارد.

    گرامی ترین چیز ها از اندیشه و وطن و مردم گرفته تا آرمان ها فروخته می شوند.

    وطن وطن گفتن حامیان و حاملان تجاوز ناتو و امریکا که وضعیت کنونی ماحصل آن است، در واقع همان بوسه های یهودایی بر صورت زخمی وطن می باشد.

    امروزه خیانت یهودایی، در لباس های توجیه افکار نیو لیبرال ، شایع ترین نوع آن است.

    همانطور که خیانت یهودایی در خدمت «روم» و ملا های یهود بود، اکنون نیز خیانت یهودایی نیو لیبرالی در خدمت روم سرمایه و امپریالیسم جهانی و دولت موساد است.

     

     

  • امیدوار

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : سه شنبه  ۱۴ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۵  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    شاعر: زنده یاد استاد صابر هروی .  فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار

    امیدوار

    دل داده ام ترا  که دل  آرام من شوی 

    یعنی که ای رمیدهٔ من رام من شوی 

    از جان گذشته ام که بجانم کنی قبول 

    آزام   رام   خاطر   نآرام   من   شوی 

    ترسم  غبار  غم  بنشیند  به خاطرت

    واقف اگر ز تیرگی  شام  من  شوی 

    خود را زدم بدام چو مرغ شکسته پر 

    معروف نا امید خود و دام من شوی 

    صابر امیدوار  تو شد  تا به  یک نگه

    تسکین درد و محنت و آلام من شوی . 

     صابر هروی    

  • قناری عاشق

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : دوشنبه  ۱۳ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۴  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

     قناری عاشق

     

                             به دلم

    فاصله ی من با خورشید

                       همان شبنم صبحگاهیست

                                                  که عطر ترا 

    در بسترم پخش میکند

    هوای اتاق

    آهنگ عشق را زمزمه میکند

     

    در امتداد یک روز

    یا در دوام یک شب

    هردو حیرانیم

    و تنها قناری عاشق

    زبانم را میداند

    و به حرفم گوش میدهد 

    هما طرزی

    نیویورک

     ۱۲ مارچ ۲۰۱۳

     

     

  • در رثای پدر

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : دوشنبه  ۱۳ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۴  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    در رثای پدر،

     

    مرحوم   استاد    مسعود نوابی

    آن نور که از مهر درخشید ، پدر بود

    آیین   خرد ،  مکتب  امید  ،  پدر بود

    در مدرسه‌ی عشق، به تعلیم نشستم

    آموخته‌ی  علم  و   نوید  ،  پدر بود

    فرهنگِ من و عزتِ من از  پدرم بود

    آن چشمه‌ی پر فیض و سپید، پدر بود

    نامش سند فخر من و اصلِ شرافت

    در هر قدم و راه   و   پدید، پدر بود

    مسعود نوابی، گهر دانش و بینش

    بر گنج گهر گر  چه  کلید  ، پدر بود

    با سایه‌ی او بود دل  و   جانم آرام

    چون رفت، دل از دیده رمید، پدر بود

    هاکان نوابى 

    ۴ مى ٢٠٢۵ میلادى

    ادمنتن – البرتا، کانادا

  • قلب آسیا

     

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : دوشنبه  ۱۳ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۴  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    قلب آسیا

     

    خاکت وطن! به دشمن افغـان  نمی دهم

    این ملکِ  باصفـــا  به پلـیــدان نمی دهم

    سنگ  و کلــوخ  کشــور زیـبــای   آ ریــــا

    برملحــدان به لؤلؤو  مرجــان  نمی دهم

    هر چند،سالهــاست که دورم ز میـهـنــم

    عشق وطـن به جیفـهء دونـان نمی دهم

    تاداده است خدایم،مراجان در این جهان

    “مِهــرتـرابه مُهــرسلـیـمــان  نمی دهم”

    من افـتـخــار بودن  افــغـــا نـیـم  وطــن

    هرگزبه چین وهندوبه جاپا ن نمی دهم

    ازبهــرلـقـمـه نـان به “نـاتـــوی”  لعنتی

    من اختیـــار مُلک ،به لعینان نمی دهم

     افغـا نْسِــتــان ما که بود قلـب آسـیـــا

    این قلب پاره پاره به شیطان نمی دهم

    هـرکـوه وبـرزن  وطنـم  را ز  صـدق دل

    چون جان عزیزدارم و ارزان ن می دهم

    با آنکه میهنـم شده مخـروبه کـلـبــه ئی

    این کلبــه ام به ظـالــم دوران نمی دهم

    صد بــار “حیدری”  اگــرم  سـر برند ترا

    من واک* کشورم به غلامان نمی دهم

    پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

     ۲۴ اکتوبر ۲۰۱۲

    سیدنی – استرالیا

    *-اختیار،تسلط داشتن

     

     

     

     

  • یادی از زنده یاد استاد فتح محمد دقیق ، شاعر ، خطاط و رسام سرزمین ما.

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : یکشنبه  ۱۲ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۳  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    به ادامه معرفی شاعران ، نویسندگان  و هنرمندان گرامی ،

    اینک یادی می کنیم از زنده یاد الحاج  استاد فتح محمد دقیق

    شاعر ، خطاط و رسام ورزیده ِ سرزمین ما.

    قیوم بشیر هروی

    سوم آگست ۲۰۲۵ میلادی

    ملبورن – استرالیا

     

    الحاج فتح محمد دقیق فرزند زنده یاد حاجی فقیر احمد در ۱۲ عقرب  سال  ۱۳۰۳ خورشیدی در گذر بارانهء شهر قدیم کابل دیده به جهان گشود.

    تحصیلات ابتدایی را در مکاتب خانگی آغاز و بعدآ شامل مکاتب رسمی گردید. 

    پس از ختم مکتب شامل دانشکدهء ادبیات کابل شد و با ختم مؤفقانه تحصیل در رشتهء ادبیات دری بحیث استاد در لیسه عالی حبیبیه شهر کابل مشغول تدریس شد و شاگردان زیادی را تربیه نمود.

    او آموزگاری  بود وارسته ، انسانی بود متواضع و آرام که سیمای نورانی اش همه اطرافیانش را گرویده اش نموده بود و از رهنمایی هایش مستفید میشدند.

    زنده یاد فتح محمد دقیق در علوم دینی ، فلسفه ، حکمت ، عرفان اسلامی و ادبیات دری یدِ طولایی داشت.

    در خطاطی و رسامی مهارت خاصی بدست آورد و آثار زیادی از خود به یادگار گذاشت.

    از آوان جوانی به خواندن دیوان  شعرای بزرگ علاقه خاص داشت . همین امر باعث شد تا خودش نیز به سرودن شعر بپردازد.

    او باری چنین گفته بود:

    مفلسی نگذاشت تا دانا شوم ورنه « دقیق »

    در خور هر گونه تحصیل است استعداد من

    گفته شده که در کلاس های تدریس نیز هرگاه راجع به هر مطلبی سخن میگفت ، شعری را نیز در آن باره پیشکش می نمود.

    استاد دقیق قرآن کریم و بخش عظیمی از احادیث نبوی را نیز در حافظه اش داشت و بدون شک از دانش و آگاهی والایی برخوردار بود.

    او بیدل شناسی بود توانا که اشعار زیادی از دیوان حضرت ابوالمعانی  بیدل را از حفظ داشت و علاوه بر آن  نسبت استعداد فراوان و علاقه خاص از مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی ، صائب تبریزی ، سعدی شیرازی ، طالب آملی ، خواجه حافظ شیرازی و کلیم کاشانی نیز اشعار و ابیات بیشماری را در حافظه سپرده بود.

    قابل ذکر است که علاوه بر زبان مادری اش به زبان های پشتو و انگلیسی نیز تسلط کامل داشت و عربی نیز میدانست.

    استاد دقیق درهیچ نهاد  سیاسی و حزبی و نظامی عضویت نداشت و از ناملایمات و اوضاع نابسامان وطنش رنج میبرد. از تجاوز قوای سرخ اتحاد شوروی به سرزمینش سخت  اندوهگین  و متأثر بود و همواره آنرا بشدت محکوم میکرد.

    چنانچه درسال ۱۳۵۸ خورشیدی درشهر پلخمری ولایت بغلان زمانیکه در یکیاز نمایشگاه های هنری از او دعوت شده بود تا یک اثر هنری خود را به نمایش بگذارد ، موصوف تصویر ارزنده اییرا که قبلن روی آن کار نموده بود در آن حضور روسها را در افغانستان همچون زنجیر اسارت بر گردن افغانستان بتصویر کشیده شده بود ودر پس منظرش شعله های از آتش ترسیم شده بود باعث شد بدستور عبدالله امین برادر حفیظ الله امین نایب الحکمه قطغن دستگیر و در محبس ریاست (کام) ولایت بغلان زندانی شود.

    اما به لطف پروردگار بصورت معجزه آسا پس تحمل شکنجه رهایی جست و آزاد گردید.

    او در پست های مختلف اداری صادقانه خدمت کرد که میتوان به برخی از آنها چنین اشاره نمود:

    استاد ادبیات دری در لیسه عالی حبیبیه

    مدیر عمومی تفتیش نساخی افغان گلبهار و بعدا نساجی  افغان پلخمری .

    مدیر عمومی تحریرات و سرپرست معاونیت اداری  ریاست نساجی  افغان پلخمری.

    معاون اداری ریاست نساجی افغان گلبهار.

    رئیس نساجی افغان گلبهار.

     استاد دقیق همچنین  به سال (۱۳۶۵) خورشیدی به عضویت انجمن قلم افغانستان  و انجمن شعرا و نویسندگان افغانستان در آمد.

    و پس از عمری خدمت در سال ۱۳۶۹ به بازنشستگی سوق داده شد و تقاعد نمود.

    استاد دقیق دوبار ازدواج نموده که ثمرهء  هردو پانزده فرزند میباشد.

    اما سال های آخر عمر با برکت اش را با فرزند ارشد از خانم دوم خود ( الحاج احمد احسان دقیق) سپری نمود که علاوه بر پیوند پدری پسری مانند دو دوست شفیق  باهم انس داشتند و زندگی نمودند و پسرش  با محبت در خدمت پدر قرار داشت . 

    امیدوارم فرزندان گرامی شان بخصوص جناب حاجی احسان دقیق در قسمت جمع آوری آثار استاد تلاش ورزیده و در قسمت چاپ آنها اقدام کنند.

    سرانجام این شخصیت بی بدیل و انسان آگاه و روشن ضمیر کشور  در سحرگاه روز یکشنبه اول جون ۲۰۲۵ میلادی مصادف با ۱۱ جوزای ۱۴۰۴ خورشیدی به سن ( صد سال و هفت ماه) چشم از جهان پوشید و به دیدارِمعبود شتافت.

    روحش شاد ، یادش گرامی و خاطراتش جاودانه باد

     اینهم نمونه های از کلام زنده یاد استاد دقیق.

      

    تیغ جفا

    شوم فدای  تو  ساقی  بده  شراب   مرا

    که  کرد  گرمی  عشق  بتی  کباب   مرا

    چه خوش بود شب مهتاب شاهد  گلرو

    شود   میسر   اگر   اندرین   شباب  مرا

    چه خوش  بود که بران آب رحمتی بزند

    کنون  که  سوخته  در  آتش  عتاب مرا

    چنان دو نرگس مایل به خواب  را دیدم

    پریده است به شبها ز دیده خواب مرا

    خوشم که گشت به تیغ جفا « دقیق » مرا

    بروز  حشر  نباشد   یقین  حساب مرا

     

     و اینهم یکی از کارهای پنسلی مرحوم دقیق که به یکی از دوستانشان داده بودند. 

    یادآوری : با سپاس ویژه از محترم الحاج احمد احسان دقیق که بخش عمدهء معلومات فوق را در اختیارم گذاشتند ،

  • شمعى از خانه ى نوابى

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : یکشنبه  ۱۲ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۳  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    شمعى از خانه ى نوابى

    شمعى   که  ز  دود   زمانه   نسوخت

    از ظلمت شب ، شعله‌ى خود آموخت

    نوابى   ، ز  سطر   سطر   رنج   وطن

    ساخت     آیینه‌ى        نجات     سخن

    نه خاموش  شد ، نه   ترسید ز  شب

    که   مى‌جوشید   از جانِ  مردم   ادب

    به  هر  دفترش ، نبض  یک نسل  بود

    ز خاک  و  غبار ، ریشه‌اش  وصل  بود

    بیا  ،  اى  هاکان   ،  تو     فرزند   نور

    بیا  با  قلم  ،  باش   از   نسل   شور

    تو آن شعله‌اى  از  دل  نوابی‌ ستى

    که درظلمت این عصر،آفتابی‌ ستى

    قلم   را   بگیر     و   نترس   از   صدا

    که   فرهنگ   ما زنده   ماند  با   وفا

    هر آن کس که بر  دفتر   دل نوشت

    به  تاریخ ، نامش  چو   مه برگذشت

  • گفتگویی با محترمه بانو عزیزه عنایت شاعر وداستان نویس کشور

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : شنبه  ۱۱ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۲  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

     

    در ادامهِ گفتگو ها با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

    اینک صحبتی داریم  با شاعر  خوش کلام   

     محترمه بانو  عزیزه عنایت که حضور

    خواننده گان محترم پیشکش میگردد.

     

    پرسش :

    بانو عنایت  گرامی با  سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما  میخواهم در نخست  خود را برای خوانند گان محترم سایت ۲۴ ساعت  معرفی کنید وبفرمایید  صاحب چند فرزند میباشید ؟

    پاسخ :

    باتشکر از شما جناب قیوم بشیر شاعر خوش کلام و یکی از مسوولین فعال سایت وزین و مردمی ۲۴ ساعت.

    اسم من عزیزه است و اسم فامیلی ام عنایت، متولد ولسوالی  اندخوی مربوط ولایت فاریاب میباشم .

    اما در کابل بزرگ شدم و درآن جا تحصیل کرده ام دارای چهار فرزند میباشم ( دو دخترو دو پسر )که هرکدام فارغ تحصیل  دانشگاه های  انجنیری  و ادبیات میباشند .

    پرسش :

    لطفا ً بفرمایید درمورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی  بیاندازید و همچنین  بفرمایید درحال حاضرمصروف چه فعالیت ها میباشید .

    پاسخ :

    درافغانستان  مصروفیت من کاردراداره بود که مدت بیست و پنج سال  دراداره دولت کار کردم و ده سال اخیر را بحیث مدیر عمومی سوانح وزارت آب و برق ایفای وظیفه نموده ام ولی در کنار وظیفۀ رسمی دولت،  شعرهم می سرودم که با مطبوعات  وطن هم درارتباط بودم و مصروفیت فعلی من کارهای فرهنگی واجتماعی میباشد.

    پرسش :

    علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال ناگزیر به ترک وطن شدید و در حال حاضر درکدام کشور زندگی میکنید ؟

    پاسخ :

    به همه هویداست که زادگاه اصلی، یعنی وطن برای همه بسیار عزیزاست و ترک آن خیلی دشوار. اما شرایط جنگ که وطن مارا ویران کرد و همه داشته های ملت غیور وطن را از هم گرفت و تا آخرین توان خویش من و خانواده ام کوشش کردیم که باید بمانیم و

    از وطن خارج نشویم . ولی دشمنان وطن با افروختن آتش جنگ، فضا را چنان تنگ و تاریک ساختند که دیگر مقاومت کردن فایدۀ نداشت و بلاخره تصمیم برآن شدیم که وطن را ترک کنیم وسرنوشت چنان بود که به کشور هالند پناهنده شویم.
     ومدت بیست و شش سال است که در کشور هالند زندگی میکنم

    پرسش :

    درمورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سراید ؟

    پاسخ :

    جناب قیوم بشیر! باید بگویم که سرودن شعررا ازسال ۱۳۵۶- هجری شمسی آغاز نموده ام که ازهمان زمان سروده هایم در مطبوعات کشور راه یافتند و در روزنامه های وطن، مانند انیس، بیدارمزارشریف، روزنامه فاریاب، روزنامۀ پامیر،حقیقت انقلاب  ثور، مجلۀ ژوندن ، مجلۀ آواز، مجلۀ میرمن  مجله سرباز و جریده نگاه وقتاً فوقتاً به نشرمیرسید وباید علاوه کنم که از همان آغاز سبک من کلاسیک بود یعنی درسبک های خراسانی ، عراقی، هندی  می سرایم البته ناگفته نماند  که درسبک جدید یعنی شعر سپید وآزاد هم طبع آزمایی کرده ام و چند پارچه دارم .

    پرسش :

    اطلاع دارم که تاحالا چندین اثر از شما به زینت چاپ آراسته شده، اگر لطف نموده  نام بگیرید وبفرمایید خوانندگان عزیزما ازچه طریق میتوانند آنهارا بدست بیاورند ؟

    پاسخ :

    شما لطف می کنید جناب قیوم بشیر شخصیت فرهنگی و شاعرزیبا کلام .

    ازخداوند شکر گذ ار هستم از زمانیکه در کشورهالند پناهنده شدم امکانات بیشتری برای فعالیت های فرهنگی ام میها شد که بیشتر سرودم و با سایت های معتبربیرون مرزی افغانستان مانند سایت وزین ۲۴ ساعت ، سایت آریایی، سایت جام غور ، بامداد، مشعل و تعدادی زیادی سایت های دیگرارتباط بر قرارکرده و سروده ها، مقالاتم  نشر می شدند که  جمع آوری و افزودن سروده ها مرا وادارساخت تا درپی نشر آن بیافتم که اولین کتاب را برای نشر به عنوان “سیر زندگی” به نشر سپردم که مورد استقبال هموطنان عزیزم قرار گرفت که به همین سلسله  کتاب دوم ، سوم تا بلاخره به یازده مجموعه های شعری رسید که اینک نام  هرکتاب را  دراین جا مینوسم .

    سیر زندگی

    فروغ سحر

    اندوه غریبان

    مرد اسیر

    دخت غروب

    شام نیلی

    دخت شفق

    گلچینی از اشعار

    ترجمعه بعضی اشعار به زبان هالندی

    نگین راز

    برمقدم زیبایی

    که بفضل خدا باز هم  مجموعه جدیدی برای چاپ دارم

    پرسش :

    آیا به جز سرودن شعردرکارهای فرهنگی واجتماعی دیگر درشهر محل سکونت تان فعالیت دارید.

    پاسخ :

    از نخستین سالی که درکشور هالند آمدم و بعد از آموختن زبان هالندی  ، دوازده سال در مکاتب هالند به زبان هالندی درس کلتوری  افغانستان را تدریس کردم . همچنان  انجمن زنانیکه در شهر ما بود دران فعالیت داشتم علاوه ازآن  هموطنانم زنده باشند در شهر های دیگرهالند که  برنامه های فرهنگی را راه اندازی میکردند مرا نیز دعوت مینمودند  که درآن ها سهم میگرفتم و فعال بودم که  تاحال بفضل خدا فعال هستم واز این نهادهای مردمی  تا کنون پنجاه وهفت تقدیر نامه ، تندیس بیدل ، تندیس حضرت مولانا، آواردهای ازکانون فرهنگی افغانستان درهالند ، از اتحادیۀ گلخوشه ها، از سایت وزین ۲۴ ساعت و از چندین نهاد که نام نمیتوان از همه نام برد ، گرفته ام که من ازمسوولین این نهاد ها خیلی سپاسگزارم.

    و در دورۀ کارم در افغانستان سه تقدیر نامۀ که یک یک ترفیع باخود داشت نیزبدست اورده ام.

    وباید اضافه کنم که علاوه از سرودن شعر داستان و مقاله هم مینویسم .

    پرسش :

    شعررا چگونه تعریف میکند و به نظر شما شاعر خوب کسیت واز چه خصوصیات میتواند برخودار باشد ؟

    پاسخ :

    شعر کلامی موزن ، مقفی، آهنگین است که از دل برمی خیزد وبردل می نشیند.

    ویا به عبارۀ دیگرشعراحساس درونی شاعراست که درآن تخیل بیشتربکارمیرود.

    شاعرخوب معلومات زیاد و درک عالی داشته باشد .
    شاعر خوب درحقیقت، صدای مظلومان وبینوایان است.
    شاعر خوب عدالت پسند، حقیقت جو چون تیردربرابراستبدادگران و ظالمان باشد .

    پرسش :

    اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید ؟

    پاسخ :

     اشعارهمه شاعرانیکه به دفاع ازمظلوم برخاسته باشند و همیشه طرفدار حق باشند را می پسندم مثل حضرت  مولانا ، حضرت بیدل، حضرت سعدی ، حضرت حافظ که همیشه پیرو این بزرگان بوده ام و ازمطالعه آنان خرسند میشوم ، می آموزم ، وپیروی  میکنم .

    پرسش :

    نظرتان درمورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به  همکاری  آغاز نمودید ؟

    قابل یاد اوریست که سایت ۲۴ ساعت مانند آفتاب در تاریکی های بدور مانده از فرهنگ وطن، درکشورهای میزبان برای وطنداران مان روشنی بخش بوده که علاقه مندان و دوستداران خود را به سوی سپیده ها کشانده با مطالب آگاهی دهنده ، مضامین دلچسپ،آشعارناب، مطالب  ارزنده ، اخبار ازجهان، معرفی بزرگان ادب،بسیج نمودن  فرهنگیان دریک حلقه وووو که هرقدر بگویم کم است و شخصاً خودم از آوان تأسیس آن بدینسو افتخار دارم که دراین سایت عضویت دارم و از مسوولین ان جناب محمد مهدی بشیرشخصیت علمی و فرهنگی وجناب شما تشکر میکنم که مطالب و سروده های ارسالی همکاران قلمی سایت را بزودترین فرصت بدسترس نشر سپرده وبه خرسندی مان افزوده اند که خداوند همیشه شماها را سلامت و موفقیت های بیشتری را نصیب تان گرداند .

    پرسش :

    برای جوانان هموطن ما که دردیارغربت زندگی میکنند چه توصیه های دارید .

    پاسخ :

    البته باید بگویم جوانان مان که در کشور های میزبان  زیست می نمایند لطفاً سعی کنند درکناردیگر فعالیت های روز مره، زبان مادری خویش را فراموش نکنند و حتا نوشتن و خوادندن را به زبان مادری بلد باشند.  زیرا همین نسل جوان است که دراین کشورها، مشعل تابندۀ فرهنگ وکلتور وطن را دراینده بدست میگیرند و به جای ماها، فعالیت میکنند به خاطر آن است که آگاهی  بسیار خوب از کلتور و فرهنگ خویش داشته باشند ونسل به نسل این مشعل تابنده را انتقال بدهند وایجاب میکند که در محافل ادبی وفرهنگی افغانان سهم فعال داشته باشند واز بزرگان خویش بیاموزند.

    پرسش :

    درپایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده  باشم لطف نموده بیان کنید ؟

    پاسخ :

    جناب قیوم بشیرگرانقدر سوالات تان عالی بود من هم کدام گفتنی دیگری ندارم از شما تشکرمیکنم که لحظاتی درپای  صحبتم نشتید تا این گفتگو را ترتیب دهید.
    بسلامت و موفق باشید .
    بشیر هروی :

    بانو عنایت گرانقدر از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از لطف  شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.

     

     

     

  • آینه عبرت 

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : جمعه  ۱۰ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۱  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار – شاعر: زنده یاد استاد صابر هروی

    آینه عبرت 

    بیا تا جهان   را   کنیم  زیر و رو 

    به ویرانه هایش کنیم سر فرو 

    ببینیم   در   زیر   این   خاکدان 

    کی خوابیده ؟ برده چها ارمغان

    کسانیکه  بودند   صاحب هنر 

    ز علم و زحلم   و وفا بهره ور 

    کسانیکه بودند صاحب  کمال 

    و یا جمع کردند هستی و مال 

    کسانیکه بودند  صاحب خرد

    و یا عمر کردند هشتاد و صد 

    کسانیکه   بودند  کبر  آفرین 

    پر آوازه عالم   به   زیر نگین 

    کسانیکه   بودند   اهل قلم 

    ز دانش برافراشته بودند علم 

    کسانیکه صاحب ادب زیستند

    و یا که به لهو و لهب زیستند 

    ز چوکی نشینی و  سر افسری 

    ز فرمانروائی  و    فرمانبری

    کسانی که   خوردند   نان حرام 

    شدند صاحب قدرت   و ه م مقام 

    به آبادی   ملک  خود تا کجا 

    نمودند  جهدی     بدون ریا 

    چه حاصل   گرفتند   از کار خود 

    ز اوضاع و احوال  و   اطوار خود 

    کسانیکه   در    خدمت مردمان 

    کمر بسته بی شک و ریب و ریا 

    چه کردند   آنها به   دنیای ما ؟ 

    چه بردند با   خویش    آبای ما ؟ 

    کدامش نیکو   نام و   جاوید ماند؟ 

    کدامش ازین   چرخ کامی   ستاند ؟ 

    ز هستی چه بردند ؟    پایان کار ؟ 

    سر افگنده اند یا که   پر افتخار ؟ 

    صابر هروی

    کابل – افغانستان

    عقرب ۱۳۶۴ . 

  • ا شــــک یـتـیــــــــم

    ( هفدهمین سال نشراتی )
    تاریخ نشر : جمعه  ۱۰ اسد  ( مرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۱  آگست  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

    ا شــــک یـتـیــــــــم

     

    ای وطـن جـا نم بـقـربا نـت، بـه هجـرا نت قســم

    بهـــرمظـلـومـا ن وبـراشـک یـتـیـمـا نت قــســـم

    ظـا لـمـا ن رحمی   نکــردند  ، بـرجـوان وپـیــرتـو

    لا له سا ن غرقـه بخـونـی، برشـهیــدا نت قســـم

    مـردم بـیـچــاره ات، بـا  درد و   رنــج بـیـشــمـا ر

    بـرغــم بـیـچــا رگا ن و مـســتـمـنـدا نـت قـســـم

    هــرچـه را زیـبــا ب ـبـیـنـم،   دردیــا ردیــگـــرا ن

    یـا دمـن آیــد زتــو، بـردشــت و دامـا نـت قســـم

    ســوزوافـغــا نـم زدرد ت، تــا ابـــد دا رد د وا م

    تا کـه جـان دارم بـتـن، برسـوزوافـغـا نـت قســم

    حـیدری خـواهـدزیـزدان، تـا زلـطـف بی کــران

    بیـنـد ت آبـا دوخـوش، بـرشــاه مـردا نــت قســم

    پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

    ۲۸ می ۲٠٠۵

    سیدنی – آسترالیا