ماءمعين
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۰ اسد ۱۳۹۵ – ۱۰ آگست ۲۰۱۶ – هالند
مفعول و مفاعيل مفاعيل و فعولن
هزج مثمن اخرب مكفوف محذوف
ماءمعين
ولى پوپل
ديدم سحرى باز من آن زهره جبين را
آن لعل لبان ، پسته دهان ، لب شكرين را
بنمود مرا ، چهره و آن چشمهء حيوان
مهتاب شب چارده و ، آن ماءمعين را
با من به سماط دلمن ، آب و نمك شد
آن گل چو گشود ،آن لب لعل نمكين را
بيخود شدم از نفحهء مشكين جمالش
سر در قدمش ماندم و دادم دل و دين را
مهرش چو به آب و گل جان آمد و بنشست
بيرون نمود از در دل آتش كين را
گر دولت وصلش بدهد دست به دستم
در سينه نباشد غمم آن خلد برين
چون سرو چمنساى قدش هيچ نديدم
هر قدر , كه گشتم , ولى روى زمين را
ولى پوپل
ورجنياى شمالى
٩ آكست 2016
درود به جناب ولی جان پوپل ، تشکر از سروده عالی و زیبا تان. خط بردم و خوشم آمد . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
منتگزارم از لطف تان جناب بشير بزرگوار !