بهــــــــار زنـدگی
تاریخ نشر دوشنبه ۱۸ مارچ ۲۰۱۳ هالند
احمد محمود امپراطور
بهــــــــار زنـدگی
احمد محمود امپراطور
یکشنبه 27 حوت 1391 هجری خورشیدی
افغانستان
***
ما را به عشق نامــــــه سیاه میکنی نکن
زنـــدانی ام در بن چــــــــاه میکنی نکن
در این بهــــــــار زنـدگی و نو جوانی ام
در خاک و خون فتـــاده نگاه میکنی نکن
چشمــــم به خون نشست و ندیدم رخی ترا
پیغــــــام دیــدنت تو، به مــاه میکنی نکن
طعنـه مـــده که هستی خود پشت پـــا زنم
از خاطــرم تــــــــــرک کلاه میکنی نکن
رنج دو عالم از تو کشیـدم دیگر بس است
رنگِ رخم خـــزان و چو کاه میکنی نکن
با دشمنـــان و مدعیــــان استی روز شب
از چشــــم و گوشی من پناه میکنی نکن
گویی که در جهـان تویی و نیست دیگری
دیـــــــدار خویش شام و پگاه میکنی نکن
از عاشقـــی و عشق سخن رانی هــرکجا
لاف و گـــزاف در همــه جاه میکنی نکن
هجـــــران و سوختن نُبوَد کـــار بوالهوس
زین پس اگــــــــر نالـــه و آه میکنی نکن
یک سرمـه دان ز خاکی کفِ پات خواستم
آنهـــــــم اگــر خواه و مخواه میکنی نکن
با ” امپراطور“استی تو اندر رموز و رمز
او را بــــه این شیـــــوه تباه میکنی نکن
———–
یکشنبه 27 حوت 1391 هجری خورشیدی
که برابر میشود به 17 مارچ 2013 میلادی
ســـــــــــــــرودم
احمد محمود امپراطور
افغانستان
درود به محمود گرامی ، واقعآ عالی و زیبا ست . موفق باشید. مهدی بشیر
یک سرمـه دان ز خاکی کفِ پات خواستم
آنهـــــــم اگــر خواه و مخواه میکنی نکن
با ” امپراطور“استی تو اندر رموز و رمز
او را بــــه این شیـــــوه تباه میکنی نکن
با دورد از موافقيت تان خيلى خرسندم دوست غزيز و گرانقدرم الهى كه ماندگار باشيد و درخشنده!!!!