۲۴ ساعت

15 نوامبر
۲دیدگاه

اوج غربت

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه  مؤرخ ۲۴ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

اوج غربت

” در سرای زندگانی جنگ و قدرت تا به کی؟ “
خون ملت تا به کام مرگ  سرعت تا به کی ؟

سر   بزن   بر  کوچه ، بازارِ   یتیم  و   بیوه زن
در دل پنهانِ خویش هم درد وحشت تا به کی ؟

صاحب  قدرت   نگر  از  شوکت  دنیا  به سیر
در سرای مستی این دستان سرقت تا به کی ؟

کاش می بود  همدلی هم همزبانی بین ما
در سکوتِ مرگبار   و  اوج  غربت  تا به کی ؟

بی وطن افتاده‌ام  با  رنج و  فقر  بی کسی
در دیاری ملک غربت ترس هجرت تا به کی؟

آرزو  دارم  شود  این    ملک    ما  پاگیزه‌ تر
تا نسوزد خواهرم از  رنج  عفت  تا به کی؟

شاد می گردم ببینم  علم  عرفان در وطن
تا چراغ علم روشن  درد  مهلت تا  به کی؟

عالیه میوند

فرانکفورت – آلمان

۲۵ اکتوبر ۲۰۲۵ 

  

 

15 نوامبر
۱ دیدگاه

غزل خزان و امید

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه  مؤرخ ۲۴ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

غزل خزان و امید

 خزان هوا ز سروری، شده زرد و پریشانی‌ست

که هر برگ را عزمِ سفر هست و جانی‌ست

خزان آمد  و باغ  از نوای سبز  تهی شد

درختان عُریان، چون عابدی  نهانی‌ست

برگِ  رَزان   زرد  ، چو  عاشقان  رهِ حق

که در راهِ دوست سوختند و نهانی‌ست

هر آن  برگ کِه  افتاد، دعویِ وجود کرد

که من سبز بودم، چه شد؟ این چه داستانی‌ست؟

جهانِ سبز و زردش همه بازیچهٔ چشم است

کنون نوبتِ زردی، دگر نوبتِ سبزی‌ست

به هر سو که بنگری، نقش زردی و نیستی‌ست

جهانی   غریب    در   دلِ   انسانی‌ست

چو برگ از  درختان  جدا گشت  و افتاد

پشیمان شد از ناز و از خودستانی‌ست

خزان   را   چه  غم  از نا لهٔ برگِ رزان؟

خدایش چنین خواست، او را چه زیانی‌ست؟

زمینشان   کشد  در  بر خویش با مهر

که هستی ز مهر است و باقی، فسانی‌ست

بیا ای رفیق ، عبرت  از برگِ رزان گیر

که دنیا چنین است، دریاب معانی‌ست

مکن   تکیه   بر گلشن  و  نازک‌ برگت

که بنیادِ این باغ، پود   و   تارانی‌ست

ببین   در   خزان  ،   رازِ   پروردگار  را

که در زردی  و مرگ، حیاتی  نهانی‌ست

همه زرد شوند از گذرِ عمر  ، ولی من

ندیدم کسی را که از این رنگ برستی‌ست

مپندار که این باغ  همیشه   سبز است

چو بینی خزان را، بدان  پاسبانی‌ست

خزان آمد  و  باغِ  دلم   نیز زرد است

ولی امیدِ  سبزیِ  او  در  جانی‌ست

در   این  انجمنِ   زرد ، فائز چه کند؟

سپارد دلش  را، که عشقِ جهانی‌ست

 خلیل الله فائز تیموری 

15 نوامبر
۱ دیدگاه

روز های ساده

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه  مؤرخ ۲۴ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

روز های ساده

 گم  کرده‌ام  خودم  را  در انحنای ساده

 چشمم به جستجویِ فرمانروای ساده

 حیران و  بی قرارم  آزرده  و  جگر خون

 پیچیده روی گوشم تا یک صدای ساده

 بیرون زدم ز  فرطِ  اندوه  طبق  معمول

 با عالمِ  سکوت و  با  گریه‌  های ساده

می‌خواستم  سفر را  آغاز  کرده باشم

 در   یک  قطار  مبهم  با  انتهای  ساده

 از زندگی  فراری درگیر  خواب شیرین

ای کاش می‌شدم من با یک نوای ساده!

 یک دست دست تو و یک دست آرزوها

ولا چه  کیف  دارد  این  اشتهای ساده

 حالا که هم نبات و  هم نقل و چاکلیت است

 دلتنگ می‌شوم من، دلتنگ چای ساده

می‌خواهمت   بگردد   تکرار  زندگانی!

من باشم و تو باشی آن روزهای ساده.

نوید الله محرابی صافی

15 نوامبر
۳دیدگاه

پسته لیق

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه  مؤرخ ۲۴ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

شاعر: زنده یاد استاد محمد حسن شیرین سخن 

فرستنده : محترم بشیراحمد شیرین سخن

پسته لیق

دوستان روزی  گذشتم  ازکنار پسته لیق

 ناله ها آمد بگوش از کوهسارِ پسته لیق

 پیش رفتم تا ببینم این همه فریادچیست

 دور خوردم بریمین  و بر یَسارِ پسته لیق

 دیدهء  انصاف بگشودم   که  برآن  بنگرم

ورشکسته دیده ام شان وقارِ پسته لیق

 گوسفند  وبره  و  بُزغاله و  بُز  صد هزار

 چون َملخ چسپیده اندرشاخسارِ پسته لیق

 یک  طرف  اهل  هزاره  برکف هر یک تبر

 برده هوش ازبنده ورنگ از عِذارِ پسته لیق

مشکوانی یکطرف اوغان و زینل یکطرف

 میکشند ازبیخ وبُن هریک دمارِ پسته لیق

 کَرشودگوشی که آخرحرف حق را نشنود

 کور بادا دیده ای   اهل  ضرارِ پسته لیق

 جمله ی غارتگران  را دیده واز روی قهر

 برسرخودمُشت میکوبد سوارِ پسته لیق

 مِلک شان درسبزه واروبودشان اینجاچرا

 میدهند این ظالمان یکسر فشارِ پسته لیق

 گفتمش سودا مکن آخر بدادت میرسند

 مردم روشن ضمیر ودوستدارِ پسته لیق

 از شعای  تیرِ  رخشان  انگارش  بسی

 بعد ازین روشن شود انجام کارِ پسته لیق

 قدر اشجار جواهر  خیز  را  داند کسی

 کو به پای خویش گردد رهسپارِ پسته لیق

 کای وطن خواهان افغان تابکی باشد سیاه

 چون شب  دیجور اکنون روزگارِ پسته لیق

 آهِ سرد از دل برآوردم  دماغم  دود کرد

 گریه هاکردم بسی برحال زارِ پسته لیق

 گله هابی پا وسر گشته هر سومیدوند

 چتر غژدیهاست اندر رهگذارِ پسته لیق

 ازصدای  گله  بانان   از هیاهوی شبان

بنده دانستم خطا گردیده وارِ پسته لیق

 هریک ازاقوام ساکن از برای چوب سوخت

 گرم دارند مطبخ خود را بنارِِ پسته لیق

 بلبلی دیدم نشسته برسر یک شاخه سار

 میکند  نفرین  برای  مالدارِ  پسته لیق

 از سواران  زراعت  یک جوانِ  دیده ام

 درتکاپوی  عمل درگیر ودارِ پسته لیق

 گفتمش آخر چرا  گفتا   نمیدانی بدان

 کین همه غارت گرانِ بی شمار پسته لیق

 چند نفر ما باغبانیم وهزاران خیره سر

 ایستاده  هریکی  در انتحارِ پسته لیق

 پسته لیق باغیست اندرروی دنیا بینظیر

 کاش می بود چون هراتی غمگُسارِپسته لیق

 صاحب دولت به فکر افتد، داریم کان زر

 نفعِ بی حد می برد اهل تجار پسته لیق

مرحوم استاد محمد حسن هراتی شیرین سخن

 

 

 

15 نوامبر
۳دیدگاه

مرحوم غلام سرور دهقان کابلی ، پیرِ عارف و شاعرِ وارسته

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه  مؤرخ ۲۴ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

مرحوم غلام‌ سرور دهقان کابلی،

پیر عارف و شاعر وارسته

دامنم پُر گشـت از اشـک و دلم خالی نشـد

گرچه دهقانم، غنی میسـازد این گوهر مرا

غلام‌ سرور دهقان کابلی آن پیر عارف و شاعر وارسته که سال ۱۲۸۲ خورشیدی از افق نور سر برآورد و در دوشنبه روز ۱۱ حوت ۱۳۵۴ خورشیدی غروب کرد.

اما نه در خاموشی که در روشنی فنا. او رخت از عالم صورت بربست تا در اقلیم معنی مأوا گیرد. 

خاک چهاردهی کابل پیکر مطهر او را در آغوش دارد ، اما روحش در ملکوتِ اعلی عشق سیر می‌کند و بر لوح جان عارفان نامش چون ذکر حق حک شده است.

او سالک راه حق بود، پوینده‌ی طریق صفا، که هر بیتش نه از جوهر کاغذ، بل از خون دل نقش بسته بود. 

در نگاه او هستی جز جلوه‌ ای از «هو» نبود، و هر نفَسش ترجمانِ بیخودی و فنا بود.

جمعه‌ گذشته که بر مزارش رسیدم هوا آکنده از بوی حضور بود. 

سکوت قبرستان چون ذکر پنهانی درویشی در نیمه‌ شب، طنین داشت.

 خاک مزارش گویی با من سخن می‌گفت:

«ای رهرو در طلبِ حق اگر میروی از خویش بگذر؛ که دهقان در گذشتن از خود به جاودانگی رسید.»

او دهقانِ دلها بود بذر معرفت را در خاک جان کاشت و با اشک و عشق آبیاری کرد تا بوستانِ وصال بروید. 

چنین است که نامش در گذر زمان، چون اذان عشق، جاودانه بر گوش جان می‌پیچد.

ذات لاشریک مغفرتش کند.

با مهر و ارادت 

احمد محمود امپراطور

جمعه ۱۶ عقرب ۱۴۰۴ خورشیدی 

کابل/افغانستان

13 نوامبر
۱ دیدگاه

مخمس بر غزل اقبال لاهوری

هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : پنجشنبه  مؤرخ ۲۲ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۳ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

مخمس بر غزل اقبال لاهوری

 آمدم  تا   فاش  گویم  در  شبستان  شما

 عقده ها  در سینه دارم  در نیستان شما

بس که من رنجیده بودم در گلستان شما

 “چون  چراغ  لاله سوزم  در خیابان شما

 ای جوانان  عجم جان   من و  جان شما”

عزم پولادین تان  درگاه  سلطان  بشکند

 همت والای تان  زنجیر  و   زندان بشکند

 ظلم و بیداد زمان را  خیل  یاران  بشکند

“می رسد مردی که  زنجیر غلامان  بشکند

 دیده ام  از  روزن   دیوار    زندان  شما “

چون  چراغ  معرفت  هر طرف  چرخیده ام

شرق و غرب این  جهان را  بر علم گردیده ام

در مسیر  آرزو   خار   مغیلان   چیده ام

عوطه ها زد در  ضمیر  زندگی اندیشه ام

تا بدست آورده ام   افکار  پنهان  شما “

در بلاد غرب لحظه  ها   شیرین  گذشت

 بال پرواز خیالم  بر تر  از   شاهین گذشت

  ایده های کفر  دیدم ، باورم  از  دین گذشت

“مهر ومه دیدم نگاهم بر تر از  پروین  گذشت

 ریختم طرح حرم در کافرستان شما”

علی احمد زمانی

13 نوامبر
۳دیدگاه

گفتگویی بامحترمه مریم نوروززاده هروی،شاعربانویی از دیار خواجه عبدالله انصاری (رح)

هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : پنجشنبه  مؤرخ ۲۲ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۳ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

در ادامهِ گفتگو  با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

اینک صحبتی داریم با محترمه 

مریم نوروز زاده هروی

شاعر بانویی از 

دیار خواجه عبدالله انصاری (رح)

که خدمت خوانندگان

گرامی پیشکش میگردد.

پرسش:

 محترمه بانو نوروززاده گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی کنید و بفرمایید دارای چند فرزند میباشید ؟

پاسخ :

با سلام و عرض ادب حضور استادان گرانقدر، محترم محمد مهدی بشیر و جناب شما محترم قیوم بشیر هروی و همهُ دوستداران و همکاران سایت وزین فرهنگی و ادبی ۲۴ ساعت ، من مریم نوروززاده هروی، متولد هرات باستان و بزرگ شدهُ شهر زیبای کابل ، دارای دو فرزند،یک پسر و یک دختر می باشم .

پرسش:

لطف بفرمایید در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی بیاندازید و همچنین بفرمایید در حال حاضر چه مصروفیتی دارید ؟

پاسخ :

بعد از ختم دورهُ مکتب و فارغ شدن از لیسهُ رابعهُ بلخی،با پشت سر گذاشتن آزمون کنکور ، وارد دانشکدهُ زبان و ادبیات دانشگاه کابل شده ،بعد از اخذ لیسانس،در انستیتوت پیداگوژی کابل ،در دیپارتمنت زبان و ادبیات دری،به حیث استاد مشغول کار شدم، همزمان با تدریس ،برای اخذ رتبهُ ماستری به تحصیل ادامه دادم و فعلن هم در غربت ،به عنوان معلم ،ایفای وظیفه می نمایم.

پرسش:

علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده وچه زمانی کشور را ترک و  در حال حاضر در کدام شهر زندگی می کنید؟

پاسخ :

استاد گرانقدر،طوریکه می دانید ترک وطن و مهاجرت اجباری،تلخ ترین اتفاقیست که در زندگی همهُ ما ،رخداده و مجبور به ترک خاک ،خانه و ‌کاشانهُ خویش گردیدیم.

من همراه با فامیل در سال ۱۹۹۶ نظر به شرایط ناگواری که در میهن رخ داد ،مجبور به جلای وطن شدم و اکنون در کشور شاهی هلند همراه با شوهر و فرزندانم زندگی می ‌‌کنم.

پرسش:

آیا تا بحال آثاری از شما بصورت مستقل به زینت چاپ آراسته شده؟ اگر شده لطفا نام ببرید.

پاسخ :

اشعارم را در دو مجموعهُ “میهن عشق” و ” پاییز” ترتیب و تنظیم نموده ام اما هنوز، به چاپ نرسیده ، امیدوارم در آیندهُ نزدیک در صورت مناسب بودن شرایط، به زیور چاپ آراسته گردد.

پرسش:

در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟

پاسخ :

من از سن دوازده سالگی به مطالعهُ دیوان اشعار شعرا و داستان های کوتاه علاقمند شده ،گاه گاهی خودم نیز تک بیت‌های می سرودم.

در پانزده سالگی به شعر نو ( نیمایی) علاقهُ فراوان پیدا کرده و شروع به سرودن شعر نمودم، در کنار شعر نو گاهی سعی می کردم غزل نیز بسرایم . اشعارم را بیشتر در قالبِ غزل،شعر نو و چهار پاره سروده ام .

پرسش:

آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی و اجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟

پاسخ :

نظر به مصروفیت های زیادی که در خانه و بیرون دارم، ،متاسفانه کمتر در جلسات بانوان یا فعالیت های فرهنگی و اجتماعی شرکت می نمایم،اما گاهی از طریق آن لاین ،در گرد هم آیی های بانوان ،سهم می گیرم.

پرسش:

شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟

پاسخ :

این سوال شما زیبایی خاص خودش را دارد .

در یکی از سروده هایم ،شعر را چنین تعریف و توصیف نموده ام :

“شعر من حسِ قشنگیست که درمزرعهُ سبزِ خیالم جاریست …”

 شعر احساسی ست زیبا که همچون خون در رگهای شاعر جریان دارد و به او زندگی می بخشد.

 

شاعر خوب آن است که در برابر میهن و مردمش صادقانه و عاشقانه احساس مسولیت نماید، از درد و رنج مردم آگاهی داشته باشد و با وجدانی بیدار و آگاه تا جایی که برایش مقدور است ، از طریق سرودن شعر ،فعالیت‌های فرهنگی ،ادبی و بشر دوستانه ،برای مردم اش مصدر خدمت گردد

پرسش:

اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟

پاسخ :

من به تمام شاعران علاقمند ام ،دیوان و آثار هر کدام از آنها را مطالعه نموده ام ،اما چون از همان آوان نو جوانی ،غزلیات حافظ و سروده های سیمین “بهبهانی” و فروغ “فرخزاد” را زیاد مطالعه نموده بودم،به اشعار این شعرای نامدار،علاقه و دلچسپی بیشتری دارم.

پرسش:

نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:

پاسخ:

در مورد سایت وزین فرهنگی و ادبی ۲۴ ساعت ، هر قدر تعریف و توصیف نمایم، شاید قطره یی از دریا باشد.

 زحمات شبانه روزی محترم محمد مهدی بشیر و شما محترم قیوم بشیر هروی قابل قدر و ستایش است،موفقیت های روزافزون شما را در زمینه خواهانم.

حدود دوسال می‌شود که همکاری خودم را با سایت ۲۴ ساعت آغاز نموده ام که جای بسا افتخار و سرافرازی است.

از طریق این سایت ارزشمند است که همهُ شاعران‌،نویسندگان و فرهنگیان کشور گرد هم آمده ،با همدیگر آشنا شده و از اشعار و مطالب همدیگر استفادهُ مزید می نمایند.

پرسش:

برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه ها ی دارید؟

پاسخ :

 برای جوانانیکه دور از وطن و در دیار غربت ،در هر کشوری که زندگی می کنند ،پیام من این است ، در صورتیکه شرایط برایشان مساعد است ،تحصیل نموده ،،میهن ،مردم ،فرهنگ و آداب و رسوم خود را بدست فراموشی نسپارند .

 سعی کنند زبان مادری خود را به فرزندان خویش آموخته و آنها را نیز با کلتور ما آشنا سازند تا در بی خبری و بدون تکلم زبان مادری بزرگ نشوند.

 

پرسش :

 در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.

پاسخ :

 پیامی ندارم ،امیدوارم توانسته باشم مطابق همهُ سوالات شما پاسخی درست ارایه نموده ،دارای کمی و کاستی نباشد

 در اخیر ،از اینکه مرا لایق دانسته و از من دعوت نمودید تا در این مصاحبه شرکت نمایم،اظهار سپاس و قدر دانی می نمایم.

از خداوند بزرگ،سلامتی،صحتمندی و سرافرازی را برای محترم محمد مهدی بشیر و شما محترم قیوم بشیر هروی استدعا نموده و امیدوارم در پیشبرد اهداف والا و مدیریت سایت زیبا و ارزشمند فرهنگی و ادبی ۲۴ ساعت،موفقیت و سرافرازی های شایان و روز افزون به نصیبتان گردد.

با درود و حرمت بیکران مریم نوروززاده هروی  – هلند.

بشیر هروی:

بانو نوروززاده گرامی از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.

 

12 نوامبر
۳دیدگاه

گفتگویی با محترم سید آصف طاهری شاعر زیبا سرا از خطهء ادب پرور هرات

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : چهارشنبه مؤرخ ۲۱ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۲ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

 

در ادامهِ گفتگو  با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

اینک صحبتی داریم با محترم 

 سید آصف طاهری 

شاعر زیبا سرا از

خطهء ادب پرور هرات

که خدمت خوانندگان

گرامی پیشکش میگردد.

پرسش :

جناب آقای طاهری  گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده و بفرمایید دارای چند فرزند میباشید ؟

پاسخ :

عرض سلام و ارادت دارم خدمت شما جناب هروی صاحب بزرگوار و سایر  دست اندر کاران محترم سایت وزین ۲۴ ساعت و همچنین خواننده گان عزیز سایت زیبای ۲۴ ساعت.
بنده سید آصف طاهری فرزند سید ناصر طاهری متولد ناحیه چهارم ولایت هرات می باشم.

.تعلیمات ابتدایی را در لیسه سیفی و لیسه انقلاب به پایان رسانده ام . و شامل انستتیوت علوم صحی ولایت هرات شدم.

ازدواج کردم و دارای چهار فرزند هستم .  پسر بزرگم سید یاسر در دانشگاه برلین مصروف تحصیل هست .دخترم نیلوفر پیش دانشگاه را می‌خواند. پسرم سیدالیاس نیز پیش دانشگاه را می‌خواند و پسر سید ایلیا صنف سوم مدرسه هست.

پرسش :

لطف نموده در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی انداخته و همچنین بفرمایید در حال حاضر مصروف چه فعالیت ها هستید؟

پاسخ :

بعد از چند سال وظیفه منحیث پرستار در شفاخانه های هرات و کابل شامل دانشگاه رازی و بعد از فراقت منحیث لابرانت در شفاخانه هرات و اسلام قلعه مدت ۲۸ سال در خدمت مردم بودم و اخیر بحیث پرستار استخدام شدم و قرار است از اول سال ۲۰۲۶ با یک کلینک صحی کار نمایم.

پرسش :

علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال ناگزیر به ترک وطن شدید و در حال حاضر در کدام کشور زندگی می کنید؟

پاسخ :

بنده نسبت مشکلات امنیتی در سال ۱۳۹۷ خورشیدی مجبور به ترک وطن شدم .و فعلا در ایالت نیدرزاکسن آلمان زنده گی میکنم.

پرسش :

جناب طاهری ، تا بحال چند اثر از شما به زینت چاپ آراسته شده ، لطف نموده نام بگیرید و بفرمایید خوانندگان محترم چگونه میتوانند به این اثار با ارزش  دسترسی پیدا کنند؟

پاسخ :

تا اکنون یک کتاب تحت عنوان (نیلوفر و یاس) که بر گرفته شده از اسامی فرزندانم میباشد و شامل یک صد و هفتاد غزل است  به چاپ رسیده و یک کتاب دیگر شامل دو صد و پنجاه غزل نیز تحت ویرایش و چاپ هست.
کتاب چاپی (نیلوفر و یاس) را دوستان می‌توانند از کتاب خانه های ولایت هرات و کابل بدست بیاورندو بشکل (پی دی اف) بصورت رایگان از طریق ارتباط مستقیم در رسانه های اجتماعی بنده میتوانند بدست بیاورند.

پرسش :

در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟

پاسخ :

بنده مدت ۱۵ سال می‌شود که شعر می‌سرایم ولی در اوایل به صورت پراکنده بود . از ۵ سال بدین طرف به صورت حرفه‌ای تحت نظر استادان علوم عروض شعر می‌سرایم.
بنده در غالب دو بیتی ،غزل ، و رباعی می‌سرایم .و سروده های محدود مخمس، نیز دارم.
سبک اشعارم عراقی هست .
مضامین اشعارم میهنی ، عرفانی ، عاشقانه، و طنزی می باشد.

پرسش :

آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی و اجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟

پاسخ :

بلی  در شهری که زنده گی میکنم یک انجمن فرهنگی رسمی داریم که بنده عضو هیئت رهبری این مجموعه هستم. و در راستای فرهنگ مثبت افغانستان کار میکنم.
ترویج فرهنگ اصیل ، جوان مردی، گذشت،  کمک به مردم افغانستان، کورس های زبان مادری پشتو ، و فارسی، کورس های آموزش قرآن مجید ، بر گذاری مراسم ملی ، و فرهنگی از جمله کار های این انجمن هست.

پرسش :

شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟

پاسخ :

شعر همان طوری که علما تعریف نموده اند سخن خیال انگیز است شعر سخنی هست که در آن معنا و احساس در قالبی موسیقیایی و خیال انگیز تجلی می‌کند تا روح و روان مخاطب را تسخیر کند. شعر زبان و تاریخ یک ملت هست . در طول تاریخ هر کس کتابی نوشته تحت هر عنوانی چه سیاسی چه تاریخی چه اجتماعی، و….. مورد انتقاد دیگری قرار گرفته است. ولی یگانه کتابی که از صد ها سال تا اکنون مورد احترام و افتخار هست زبان شعر و کتاب شعر هست.

شاعر خوب صرفا کسی نیست که واژه ها، وزن ها و قافیه ها را بشناسد،  بلکی کسی هست که روح و روان سخن را بشناسد، با واژه ها بازی کند و توانایی دیدن جهان با چشمان باز آفرینی در قالب استعاره  ، نماد و تصویر سازی داشته باشد شاعر کسی هست که زبان یک ملت باشد،  با غم و درد مردم شریک باشد از درد دل مردم آگاه باشد . با شادی مردم شریک باشد . اگر مصیبتِ شامل حال ملت می‌شود برای آن بسراید . تسلی درد مردم باشد.
شاعر نباید مسائل سیاسی ، عقیده تی ، سمتی ، قومی ، و…. را شامل سروده هایش کند،
شاعر باید حسی که خداوند برایش داده شخصی نکند .از زبان مردم بگوید .
شاعر می‌تواند با چیدن کلمات پهلوی هم از فرهنگ والای یک جامعه تعریف کند .همچنان بر عکس،
شاعر خوب کسی هست که میراث های که برایش مانده احترام بگذارد.

پرسش :

 اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟

پاسخ :

بنده به همه شعرا احترام دارم  ولی حضرت حافظ را خدای شعر فارسی میپدارم،  سعدی ، مولوی ، سنایی،عطار، رهی و شهریار ، صائب تبریزی را همیشه مطالعه میکنم.

پرسش :

نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:

پاسخ :

سایت ۲۴ ساعت، یک سایت فرهنگی ،آموزشی ، اجتماعی، با داشتن مدیران مجرب که همیشه در راستای ترویج فرهنگ و خدمات رسانه ای ، معرفی نویسنده گان، شاعران، فرهنگیان  نقش مهم داشتند ،
بنده به نوبه خودم سپاسگزاری میکنم از مدیریت ۲۴ ساعت که همیشه همکاری های خوبی با بنده داشته اند.

پرسش :

برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه های دارید؟

پاسخ :

پیام من به جوانان در غربت اینست تا چیز های مثبتی را که با خود از کشور آورده اند ترویج نمایند ، و چیز های خوبی که از اینجا بدست می‌آورند با خود به وطن ببرند،
برای فرزندان خود زبان مادری شان را بیاموزانند ،  نشود روزیکه به افغانستان بروند ضرورت به ترجمان برای صحبت  کردن با پدر کلان و مادر کلان خود داشته باشند،

پرسش :

در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.

پاسخ :

پیام خاصی ندارم ، به امید روزی که همه با هم در یک فضای آرام در کشور بدون هیچ حرفی آرام زنده گی کنیم.

بشیر هروی:

جناب طاهری گرانقدر از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از لطف  شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.

 

11 نوامبر
۳دیدگاه

نالهٔ شهید 

هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه مؤرخ ۲۰ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

شاعر: زنده یاد استاد صابر هروی – فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار

نالهٔ شهید 

سلام   من   برسانید   بر    برادر من 

یگانه   ملجا  امید   های    مادر  من 

خبر دهید ز افشای مشهدم  به پدر 

دهید مژدهٔ احوال من به خواهر من 

به طفل ناز پرور من  سر سلامتی بدهید 

دهید   فاتحه   بر   انتظار  دختر من 

دگر به هموطنانم پیام  من اینست 

به پیرو طفل و زن و مرد و ملک و کشور من 

که من بخاطر ملک و وطن فداگشتم 

چو بود امر خدا  و  رسول رهبر من 

گذشتم از سرو مال و جوانی و اولاد 

که تا ز پای فتد دشمن بد اختر من 

دو چشم بسته بسوی خدا روانه شدم 

چو لطف خاص خدا بود یار و یاور من 

نبود    غیر     خداوند    ناظر   حالم 

که دشمنم چقدر ظلم کرد بر سر من 

شهید گشتم و گشتم فدای آزادی 

ز افتخار بلند است به آسمان سر من 

نشان من دگر از هیچکس نگیرد کس 

که خاک گشته به خاک سیه پیکر من 

غریو ( الله و اکبر ) بسوی عرش خدا 

همیشه می‌رود از مشهد معطر من

صابر هروی

 

11 نوامبر
۳دیدگاه

واژه های نامریی

هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه مؤرخ ۲۰ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

 

واژه های نامریی

 

من درسرزمین واژه های عشق

چون ماهی در آب

و چون پرنده در آسمان

همیشه سرگردانم

 

گاهی چنان شناورم

که تنها ماهیان نقره یی رنگ

حال دلم را میدانند

و گاهی در میان ابر ها

بال هایم

سایه بان آسمان است

 

ولی در کنجکاوی زندگی

همیشه می سرایم

و همیشه به عشق سلام می کنم

و به زنده بودن…

 

هما طرزی

نیویورک

 ۲۷ اوگوست ۲۰۲۵

     

Invisible Words

I am always wandering in the land of words of love

Like a fish in water

And like a bird in the sky

Sometimes I float so much

That only silver fish

know the state of my heart

And sometimes among the clouds

My wings

are the shade of the sky

But in the curiosity of life

 always sing

And always greet love

And to be alive…

Homa Tarzi

New York,

 August 27, 2025

11 نوامبر
۱ دیدگاه

ندانستن

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه مؤرخ ۲۰ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

ندانستن

۱۱۹ الف 

 من هیچ  ندانستم  اسرار دل شب را

 نی  راز  دل  بنده  نی  راز  دل  رب را

 یکروز بنا  سازد  سر بر سر هم منزل

یکروز  فرو  ریزد  با   زلزله   مکتب  را

یک ملک پر از دین و یک ملک پر از دنیا

آن برده به فرمانی  ، این باخته  مذهب را

غوغای سکوت هر شب دیوار  بلرزاند

 من هیچ ندانستم یک گوشه ء مطلب را

 ای وای ز نادانی دل تنگ شود هر دم

 ای عقل سلامی ده بی دغدغه مرکب را .

شکیبا شمیم (رستمی)

11 نوامبر
۱ دیدگاه

رقص نگاه

هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه مؤرخ ۲۰ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

رقص نگاه

جانم ویران شد
زره زره در نبودت
به امید دیدارت در کشتی محبت
غرق دریای عشق شدم
کشتی بشکسته‌ی من ساحل
ندارد
طوفان زده ام در دل
دریای خروشان عشقت
به دنبال تو می گردم
بیا !
در خانه‌ تاریک دل
در کوچه سکوت
لبخند ستاره نگاهت
را با شب گرد روشن
پیوند بزن
در شیشه دل نشان تو
پیداست
تو لبخند آفتابی در من
رقص نگاه تو
جغرافیای وجودم را
تسخیر و شگوفا می کند
من اکنون از آن همه
ماجرا
فقط یک چیز را دارم
که از خاطرم نرفته
و آن هم
عشق توست

عالیه میوند

 فرانکفورت

۱۷ می ۲۰۲۴ 

 

 

11 نوامبر
۱ دیدگاه

من ایستاده ام

هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه مؤرخ ۲۰ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

من ایستاده ام

امروز ابرها،

مثل دل من ،

سنگین و پر از ناگفته ها است

و باران،

همان شعر بی‌تاب « فروغ »است ،

« مرگ من روزی فراه خواهد رسید »

و هر واژه آن بر شانه‌ی شهر فرو می‌چکد

من ایستاده‌ام،

در میانه‌ی سرمایی بی‌نام،

و فکر می‌کنم به روزی ،

که شاید

مرگ هم چون این باران

بی‌صدا از آسمان بیفتد

و من

در گوش زمین

نجوایی شوم از اندوه و رهایی‌،‌

آه ،

چه شب بلندی‌ خواهد بود !

که من،

در خلای میان خاک و باران

دوباره متولد شوم .

میترا وصال

۲۴ اکتوبر ۲۰۲۵

لندن

11 نوامبر
۱ دیدگاه

عالم تنهایی

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه مؤرخ ۲۰ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

عالم تنهایی

آزاد و ســرافـــرازم در عـالـم تـنهـایی

عشق و دل بیدار است تا محرم تنهایی

آوارگی و هجـران دل را بکـنـد بـریان

می جویـم علاجـم را از مرهم تـنهـایی

صد ملک سلیمان را درزیرنگین گیرم

اسـرار جـهـان بـیـنـم در خـاتـم تنهـایی

درگوشۀ دل پنهان بس گنج گران دارم

دنیای پـر از معـنی درک  و تـم تنهایی

محبوب خـودِ خـویشم فـارغ ز تشویشم

عـقـل و خـرد انـدیـشـم در پیهم تنهایی

درجامعۀ رنگین بی رنگ و ریا شد دل

از خود شده ام سرشار با همدم تنهایی

آیینۀ اسـکـندر بشـکـسـته در آن منگـر

دادم بـه دســت دل جـام جــم تـنــهـایی

بس راگ و مقاماتست در پردۀ  سازدل

پر آتش و سوزِ نای زیـر و  بـم تنهایی

مستم کن و مستم کن افسـانـۀ هستم کن

لب ریز طرب گردان درد و غم تنهایی

فریاد سکـوتم کـن یکتایــم و بـودم کـن

آبگـیـنــه وجــودم کـن بحــرِ نـم تنهایی

با رخش سخن تازم دل زنده و جانبازم

با دیـو سیه جنگـم  چـون رسـتم تنهایی

دربزم نـوا ومی هوهو بزن و هی هی

با چـنگ و دوتار و نی در ماتم تنهایی

ازعطر گل وگیسودنیا شده بس خوشبو

صد سـلسـله دل دارد پیچ و خـم تنهایی

گرکس نشود یکدم در خلوت دل محرم

دنیای پر اسـرار اسـت هر مبهم تنهایی

در دائِـرَۀ تجـریـد دل را نکـنــم تهـدیـد

دل داده هـزاران دل در مـقـــدم تنهایی

نه با زر ونه با زور از تیروتفنگم دور

بـا خـامـه بـه مـیـدانــم بـا حِکَـم تنهایی

با زور وزرِ سرشار دل را ندهید آزار

صـد گـنج گُهـر دارم بی درهـم تنهایی

در عـالـم اسـتـغـنا شـد پـرچـم دل بـالا

قـانـع بکـنــد او را بـیـش و کـم تنهایی

رسول پویان

۲۴ مارچ ۲۰۲۳

 

 

10 نوامبر
۱ دیدگاه

قصهء عشق

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه مؤرخ ۱۹ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

قصهء عشق
========

من نشستم به صفِ باز آی خونین جگران

چشم من کور شد و نامه رود بر دیگران
قصهٔ عشق مرا  فاش  نکن در همه جا
و نگویی به  کسی حال  دلِ بی هنران 
دلِ من لاله شد از داغ  تو ای لاله رخم
مژه گانِ تو  بَود  بر دلِ  من  تیر و کمان
هر دم از یاد تو فریاد  کنم  در  همه جا
که من آنم که قربانِ تو کردم سرو جان
بی تو این خانه پر از وسوسه باشد چکنم
بخدا نیست نماند است بمن تاب و توان
آمدی  خنده  کنان  بر لبِ  بامی دلِ من
رفتی و مانده به جان و دلِ من داغ نشان
همه دانند که دیوانه و سر گشته شدم
از غمی عشق تو باشد، وچه حاجت به بیان
ای که نقشی تو بَوُد بر دلِ غمدیدهٔ من
ناز   کمتر  بنما بر  منِ  بی نام و نشان
ساقیا باده  بده  زخم   دلم   تازه شود
تا بمیرم  به درِ   دلبرِ  خود   خنده کنان
آنچنان مست شوم تا بَرِ  جانان برسم
که دهم جام حقیقت بدلی بی خبران 
نکته دانان همه جمع اند درین بزم سخن
تو هم ای دلبرِ من این غزلم نغز بخوان 
گر ز کویت بروم خاک  دو   عالم بسرم 
تو هم این طاهرِ شیدا ز درِ خود مَرهان 
سیدآصف طاهری
 نیدرزاکسن-آلمان 
۱۴ آکست ۲۰۲۵
10 نوامبر
۳دیدگاه

خاکِ وطن

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه مؤرخ ۱۹ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

خاکِ وطن

این قطعه را برای روز تدفینم سروده بودم

که بر سر مزارم قرائت کنند.

 

دوستان  ترک شما  گر بکنم  در غـــربت

کفـنـم کرده بخــاک  سیهـــم بسپــــارید

تا که روحم زشمیـم وطنــم شـــاد شود

قدری  خاک  وطنم  زیر سـرم بگــــذارید

بهرآمـرزش این بنــدهء  هجــــران  دیده

ســورهء حمـد ودعائــی  نثـــــارم دارید

بنویسیــد به لــوح سـرقبــــرم ازمــــن

مُردم باعشق وطن، دردل خــاکــم دارید

چه شودگـرعزیـزان،زرهء  لطف و کـرم

نــازبــوئی وطنــم بـرسرقـبــرم کــارید

هــرزما نی اگرآئیـــد، بسـرتربـت مـــن

 لاله ازیــاد شهـیــــدان به مــزارم آرید

گــذرتان شـود گــربســوی میهـن مــان

داغهـــای دل من قصـه به مـــامم دارید

مــادرم  را بگوئیــــد ز من  ازروی نـیـــاز

 پسـرت هـجـــرتوبس دیده،دعـایم دارید

درشب جمعـه اگـرسورهء یاسین خوانید

حیــدری“را طلــب عفـو، زغفّارم دارید

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

۱۵ مارچ ۲۰۱۱ 

سیدنی – آسترالیا

10 نوامبر
۳دیدگاه

قصیده دردسرهای جنگ

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه مؤرخ ۱۹ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

قصیده دردسرهای جنگ

به هر سو شعله‌ی آتش زبانه زد، وطن لرزید  

دل مادر ز داغِ کودکش، چون شمع، پرپر دید  

پدر با چشمِ خون‌بارش، به دنبال نجاتی بود  

ولی در کوچه‌ها جز دود و  خاکستر نمی‌پرسید  

به جای نان، صفِ موشک، به جای صلح، آتش بود  

کسی از حالِ همسایه، دگر پرسش نمی‌پرسید  

تورم شد بلای جان، ویرانی آمد از هر سو  

نه امیدی به فردا ماند، نه لبخندی که دل خندید  

جوانان را به جای علم، به میدانِ نبرد آورد  

کجا شد مدرسه، آن خانه‌ی دانش که می‌بالید؟  

زنان با اشکِ خاموشی، به شب‌ها قصه می‌گفتند  

که روزی صلح خواهد  شد،  ولی  فردا فقط جنگید  

کودک با چشمِ بی‌فردا ، به دیوارِ شکسته خُفت  

نه آغوشی، نه لالایی، نه دستی که به او خندید  

صدای بمب، صدای درد، صدای گریه‌ی شب‌ها  

به جای نغمه‌ی گنجشک، فقط آوار می‌پیچید  

طبیعت هم ز غم پژمرد، درختان بی‌ثمر گشتند  

بهار از خاکِ خون‌آلود، دگر رنگی نمی‌پاشید  

دلِ سرباز در آن سنگر، پر از اندوهِ مادر بود  

که در هر تیر، آهی بود، که از دل‌های پاک رنجید  

کجاست آن عشق انسانی؟ کجاست آن صدای صلح؟  

که در طوفانِ نفرت‌ها، به خاکستر بدل گردید  

و فائز با قلم می‌گفت: «بهار از خون نمی‌روید»  

اگر این خاک، جز نفرت، ز دل چیزی نمی‌رویید  

 خلیل الله فائز تیموری

10 نوامبر
۳دیدگاه

شورِ ملی

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه مؤرخ ۱۹ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

شورِ ملی

اتحاد  و   همدلی   با   همدگر  باید  نوشت

 پیروی از مهر و الفت، سر‌بسر باید نوشت

 در دیاری  کِه  گُسَسته  اعتماد  و همدلی

 واژگانِ   احترام ،  بر لوحِ   زَر  باید   نوشت

نقشِ اخلاص و صفا را زنده باید ساخت باز

 درسِ انسان‌دوستی را بیشتر باید نوشت

 تا نمانَد بی‌خبر نسلِ جوان از  عشق و صلح

نامهٔ صلح و  وفا  را  در  سَحَر   باید نوشت

 درس و تعلیم ومدارس، افتخار بخشد به ما

 نامِ دانش را به هر دیوارِ شهر باید نوشت

 شورِ ملّی، ضامنِ آرامشِ هر کشور است

 بر درختِ  دوستی ،  رنگِ  ثمر باید نوشت

 از تعصّب  و  نفاق ، هرگز  نخیزد  حاصلی

 ننگ و نفرینِ ابد، بر  هر  شرر  باید نوشت

 نیست چیزی بهتر از وحدت میانِ مسلمین

 مهربانی، ای بشیر شیر وشکر باید نوشت

 بشیر شیرین سخن

09 نوامبر
۳دیدگاه

مخمس بر غزل مهدی جوینی شاعر معاصر ایران

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : یکشنبه مؤرخ ۱۸ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۹ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

مخمس بر غزل مهدی جوینی

شاعر معاصر ایران

هر چه گویند ازحقیقت لیک  نشنیدن خطاست

گر به معنی پی بری  در  لفظ پاییدن خطاست

گر نمی دانی سخن گفتن نه پرسیدن خطاست

رنج فهمیدن به من آموخت  فهمیدن خطاست

روز و شب دائم سوال ازخویش پرسیدن خطاست

در  دهانت  دُرِ دندان  داری   بعد  از  آن   بخند

آزموده   مرد   را    هرگز    دوباره    دل    مبند

عشق   را در بند   خود   آور  نگهدارش   کمند

مثل مردم بی تفاوت باش و چشم ات  را ببند

ساده دل در سرزمین  کور ها دیدن خطاست

لطف  و   قهر   دوستانم  درد ها  را  می بَرند

مهربانی  کینه  و  غم  را  ز  دل ها   می کَنند

عاشقان   آخر  به   لذات   نهایی   می رسند

تا که می  رنجیم   اَنگه   زود  رنجی می زنند

زود رنجاندن   روا   و زود   رنجیدن  خطاست

هر که در راهِ وفا جان داد نامی گشت و مُرد

عشق را چون خونِ دل در سینه ات  باید سپرد

دل اگر از مهر و جان خالی شود خواهد فسرد

گاه گاهی پیک های  لطف   را   باید   شمرد

بی حساب از باده‌ی احساس بخشیدن خطاست

خاطراتی    در    روند      روزگاران    دیده ام

رمز و رازی از دل شب‌های  روشن چیده ام

دوست دارم هر که را با ساز  او رقصیده ام

مثل باران  بودم  و   این   روزها   فهمیده ام

روی خاک خشک و بی محصول باریدن خطاست

عاشقان از فرط هجران بسکه غمگین می‌شوند

باغ ها از جلوه ی  معشوق رنگین می شوند

غصه ها در خلوت دل گاه  سنگین می‌شوند

گاه تلخی ها به لطف صبر شیرین می شوند

میوه های کال را از شاخه ها چیدن خطاست

سید جلال علی یار

ملبورن – استرالیا

09 نوامبر
۱۳دیدگاه

سایت ۲۴ ساعت از دید همکاران قلمی اش

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : یکشنبه مؤرخ ۱۸ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۹ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

 

سایت ۲۴ ساعت از دید 

همکاران قلمی اش

 

اخیرآ گفتگو هایی داشتم با تعدادی از همکاران قلمی  ما  و نظرشانرا در مورد سایت۲۴ ساعت و آغاز همکاری شان جویا شدم که با محبت و پیشانی باز هریک پاسخ ارائه دادند. ضمن عرض سپاس و امتنان از یکایک این عزیزان و آرزوی بهترین ها برای شان  اینک این نظریه ها خدمت خوانندگان گرامی پیشکش می گردد .

باعرض حرمت

قیوم بشیر هروی

ملبورن – آسترالیا

نهم نوامبر ۲۰۲۵

سایت وزین ٢۴ساعت غنیمتى است بزرگ و دستاوردى ارزشمند درنشر فرهنگ ناب پارسى و پرتو افکنى در عمق وزوایا ى تاریک ارتباطات جمعى جامعه ى به خون خفته ى ما. 

در رابطه با بخش دوم سؤال شما باید بگویم که من از چندین سال بدینسو همکاری ام را با سایت ۲۴ ساعت اغاز نمودم.

سایت ۲۴ ساعت عزیز، از رسانه های با سطح بالا، دارنده وسعت نظر و با تحمل دیدگاه های متفاوت است. از همین رو می توانم بگویم از زمان آغاز نشرات سایت ۲۴ ساعت همکار بوده ام. پیام هایم به مناسبت سالروز حیات نشراتی آن، یا در کتاب از هر چمن سخنی از آن موید این ادعا است.

سایت ۲۴ ساعت  را مرکزی برای بهره بردن فرهنگیان از همدیگر و ابراز ناگفتنی های دل می دانم.

در سایت ۲۴ ساعت کمتر از یک سال می شود که به لطف شما دوست عزیز جناب  بشیر هروی عضو هستم.

سایت ۲۴ سایت جهانی و ملی است که شاعران و دانشمندان بزرگ حوزهٔ ادبیات را بدور از هر گونه تعصب  به معرفی می گیرد.

 در مورد بخش دوم سوال شما ، من همکاری خود را با سایت وزین ۲۴ ساعت از سال۱۴۰۲ خورشیدی آغاز نمودم.

سایت ۲۴ ساعت تنها یک سایت نیست، این یک گنجینۀ است که همه روزه در ارزش آن اضافه می شود. وقتی زیادی نمی شود که من با سایت ۲۴ ساعت همکار هستم، ولی در این مدت کم هم می توانم به صراحت بیان کنم که یک سایت ادبی و هنری ارزشمندی است و من بابت همه چه، از تمام مسئولین سایت ۲۴ ساعت تشکر نموده و از رب العالمین توفیق و توانایی بیشتر را برای شان خواهانم.

سایت ۲۴، یگانه چراغ روشن برای بانوان سخنسراست ، جایی که صداهای پرتوان زنان در آغوش ادب و فرهنگ پرورده می‌شوند. این سایت، با تلاش سخت‌کوشانه و پشتکار بی‌وقفه، نه تنها از حقوق و جایگاه بانوان سخن می‌گوید، بلکه پاسدار زبان و فرهنگ ناب پارسی است؛ پلی میان اصالت و نوآوری، میان گذشته و امروز، جایی که هر واژه با عشق و هر مقاله با شعور نوشته می‌شود و هر بازدیدکننده، قدم در دنیای خرد و زیبایی می‌گذارد. ۲۴ساعت، مظهر همدلی، دانش و پایمردی در مسیر ارتقای فرهنگ و هنر زنان سخنسرا است.

اولاًصمیمانه ترین تبریکات و قدردانی خود و همه اعضای فامیل ام را خدمت استاد بزرگوار آقای مهدی بشیر رئیس و مؤسس سایت وزین ۲۴ ساعت و شما برادر مهربان آقای استاد قیوم بشیر هروی که فعلاً به حیث سرپرست سایت ۲۴ ساعت میباشید تقدیم نموده و آرزوی صحت و صحتمندی وجود مبارک شان را از بارگاه خداوند توانا آرزومندم، واقعاً جای خیلی خوشی و مسرت است که این سایت نازنین از زمان تأسیس تا کنون از لحاظ شکل محتوا و انجام دادن خدمات رسانه ای  خود در عرصه های مختلف روز تا روز به سوی پیشرفت و ترقی  گام برداشته و در دل های خوانندگان خود جاه پیداکرده است و دایماً در راه پیشرفت بوده و یک توانایی و استفامت شکست ناپذیر را دارا میباشد به گفته شاعر پشتون ما رحمان بابا که گفته:

لکه ونه مستقیم په خپل مکان یم

که خزان را باندی  راشی که بهار

مورد تحسین و تمجید زیاد از هموطنان و شخصیت های آزاده و با احساس قرار گرفته، به امید موفقیت های هرچه بیشتر شما!

خدمت تان به عرض برسانم که سایت وزین فرهنگی، ادبی ، اجتماعی ، و علمی ۲۴ ساعت که همیشه در خدمت تمام قلم بدستان ، شاعران ، نویسنده‌گان  گهر آفرین ما بوده و مطالب شان را  بدون هیچگونه تبعیضی   بدست نشر میسپارد.
از برادر گرانقدر جناب محترم مهدی بشیر و جناب شما  آقای قیوم بشیر هروی گرامی اظهار سپاس و قدردانی مینمایم و به همچو شخصیت ها مانند شما افتخار میکنم.
موفقیت های بی پایان ، سلامتی و سعادتمندی شما را  از خداوند منان آرزومندم،
موفق وسرفراز باشید .

سایت ۲۴ ساعت را دریچه‌ای ارزشمند برای تبلور اندیشه و فرهنگ می‌دانم. از حدود چند سال است در استرالیا علاقه مندی خود را آغاز نمودم و همواره از این فضا برای پیوند ادبی و فرهنگی استفاده کرده‌ام.

سایت ۲۴ ساعت در تنویر اذهان و روشنگری جامعه طی سالیان دراز نقش برجسته یی داشته است. محترم مهدی بشیر هروی در این راه زحمات فراوانی کشیده اند که درخور قدردانی است و حالا شما این راه را ادامه می دهید. فکر می کنم سالیان طولانی است که اشعار و دیگر آثارم در این سایت وزین به نشر می رسد.از لطف تان جهانی سپاس.

سایت ۲۴ ساعت یک سایت بسیار زیاد مفید و مثمر بوده که در دیار غربت برای هموطنان و اهل ادب و فرهنگیان زمینه را مساعد ساخته تا مطالبشان را با همدیگر به اشتراک بگذارند و این سایت و گردانندگان محترم آن بدون در نظر داشته کدام تبعیض ویا نفع شخصی این مسئولیت را پذیرفته و بسیار به نیکی از عهده آن برامده اند.

همچنان جا دارد تا  از برادر عزیز ما محترم مهدی بشیر که طى سالیان متمادی این سایت را راه اندازی می نمودند  اظهار سپاس و امتنان نمایم و همچنان کارهای شما قیوم بشیر هروی عزیز هم در خور ستایش میباشد و برای تان موفقیت آرزو می نمایم.

سایت  ۲۴ ساعت دریچه ای است که نور از آن وارد می گردد . شاعران به چنین دریچه ها نیازمند اند و ۲۴ ساعت به خوبی این نیازمندی را مرفوع کرده .

از حدود بیشتر از یک سال  به این طرف با این سایت همکاری دارم و اخلاصمندانه مدیون زحمات  شما جناب قیوم بشیر هروی ، شاعر وارسته ء دیار ما هستم .

من از سال ۲۰۱۰ میلادی همکاری ام را با سایت وزین ۲۴ ساعت این مشعل رخشان فرهنگی اغازیدم و تا کنون با این سایت همکاری دارم . سایت ۲۴ ساعت از جمله سایت های فرهنگی و بدون تعصب و تصرف است.

فکر کنم از سال ۲۰۰۸ با سایت وزین ۲۴ ساعت همکاری ام را آغاز کردم. سایت ۲۴ ساعت همیشه اصالت ادبی و هنری و فرهنگی را حفظ نموده و بدون تعصب همیشه فعال بوده و بسا از شاعران نو را معرفی کرده و به شهرت رسانیده ، با انتشار یاداشت ها و مضامین ادیب بزرگ کشور زنده یاد استاد علی اصغر بشیر هروی همیشه صفحات این سایت آراسته شده است. فعالیتهای بیحد مهدی بشیر و جناب شما قیوم بشیرهروی باید قدردانی شود.

قابل ذکر است که از طریق سایت ۲۴ ساعت من با شاعرانِ خوبی آشنا شدم.

قابل یاد اوریست که سایت ۲۴ ساعت مانند آفتاب در تاریکی های بدور مانده از فرهنگ وطن، درکشورهای میزبان برای وطنداران مان روشنی بخش بوده که علاقه مندان و دوستداران خود را به سوی سپیده ها کشانده با مطالب آگاهی دهنده ، مضامین دلچسپ،آشعارناب، مطالب  ارزنده ، اخبار ازجهان، معرفی بزرگان ادب،بسیج نمودن  فرهنگیان دریک حلقه وووو که هرقدر بگویم کم است و شخصاً خودم از آوان تأسیس آن بدینسو افتخار دارم که دراین سایت عضویت دارم و از مسوولین ان جناب محمد مهدی بشیرشخصیت علمی و فرهنگی وجناب شما تشکر میکنم که مطالب و سروده های ارسالی همکاران قلمی سایت را بزودترین فرصت بدسترس نشر سپرده وبه خرسندی مان افزوده اند که خداوند همیشه شماها را سلامت و موفقیت های بیشتری را نصیب تان گرداند.

سایت ۲۴ ساعت به دلیل نداشتن تعصب و بیطرفانه بودنش،  بدون در نظر داشت قوم و زبان و نسل و نژاد و همچنان زنده نگهداشتن میراث فرهنگی واقعی کشور غم دیده ونگون بخت ما برایم بسیار با ارزش است. این تنها سایتی است که فریاد  حقیقی ما را با چشم ها آشنا می سازد. بیشتر از دوسال می شود که با این سایت پر محتوا همکاری دارم.

در حقیقت، رهبری فرهیخته و مدیریت مدبّرانه‌ی سایت وزین ۲۴ ساعت که زیر نظر و هدایت استاد گران‌مایه جناب استاد محمدمهدی بشیر هروی و همراهی ارزنده‌ی جناب استاد قیوم بشیر هروی اداره می‌شود، زمینه‌ ساز آشنایی من با جمعی از فرهیختگان عرصه‌ی ادب و فرهنگ در نخستین روزهای تأسیس این رسانه گردید.

به‌واسطه‌ی تلاش‌های دلسوزانه‌ی این بزرگواران، افتخار آن را یافتم تا با شماری از شاعران بلند پایه و اندیشمندان عرصه‌ی سخن آشنا شوم؛ از آن‌جمله می‌توان نام برد از:

شاعر نغزگوی خوش‌بیان، قیوم بشیر هروی

شاعر شورانگیزِ عشق و گداز، محمدنعیم جوهر

شاعر میهن‌دوست، حسن‌شاه فروغ

شاعر شیرین‌کلام، رسول پویان

شاعر وارسته و فهیم، اسدالله حیدری

شاعر فصیح‌گویِ عاشق‌پیشه، نذیر ظفر

شاعر وطن‌پرست، حنیفه بهنام

شاعر واژه‌پردازِ اندیشه‌ور، امان قناویزی

شاعر خوش‌خلق و آرام‌سخن، محمداسحاق ثنا

شاعر نکته‌سنج و نیک‌بیان، همایون‌شاه عالمی

شاعر خوش‌بیان، محمدعزیز عزیزی

شاعر متفکر و ژرف‌اندیش، محمدنعیم کریمی

شاعر زیبا‌سخن و نیکو، بانو صالحه‌جان وهاب

شاعر دل‌آگاهِ عشق و معنا، بانو زهره‌جان صابر هروی

شاعر گران‌قدر و پُرمایه، حشمت امید

شاعر خلاق و رنگ‌آمیزِ اندیشه، عزیزه عنایت

و دیگر سرایندگان فرهیخته‌ای که هر یک، به‌سان ستارگانی تابناک، آسمان ادبیات معاصر ما را روشنایی بخشیده‌اند.

این نهال نوپای فرهنگی، امروز به همت این بزرگان، هر روز ریشه‌دارتر، پربارتر و اثرگذارتر می‌گردد و به سوی بالندگی و شکوفایی روزافزون ره می‌پوید.

 من از سالهاى قبل همراه  با سایت ٢۴ همکارى دارم ، جا دارد که با استفاده از فرصت از مهدى بشیر عزیز و بعداً از جناب شما بشیر عزیز اظهار سپاس و قدردانى نمایم.

 سایت ٢۴ ساعت آینه ى قدنماى بوده که در آن تمام افغانهاى خارج از کشور صرف نظر از اینکه در کدام گوشه ى دهر قرار دارند بدون در نظر داشت زبان ، سمت و قوم خود را یکسان در آن دیده و در پخش و اشاعه فرهنگ و ادبیات مردم ما در خارج از کشور از هیچگونه سعى و تلاش دریغ نکرده و دست اندرکاران آن که شما دوبرادر باشید قابل قدرو عزیز براى همه بخصوص براى فروغ اید.

 خدمت عرض شود که سایت وزین ۲۴ ساعت همیشه در خدمت قلم بدستان و هنرآفرین ها بوده و مطالب شانرا بدون سانسور با ترتیب ، تزیین و دقت تمام به اسرع وقت نشر می‌کنند که من با کمال احترام و ارادت از جناب آقای مهدی بشیر هروی و شما دوست عزیز، رفیق و شفیق ام جناب آقای قیوم بشیر هروی ابراز قدردانی و تشکر میکنم ، موفقیت های بیشتر تانرا در راستای اهداف فرهنگی و ادبی زبان فارسی دری از بارگاه ایزد منان تمنا دارم پیروز و سربلند باشید.

من سایت وزین ۲۴ ساعت را مانند باغی پرازگلهای رنگا رنگ دانسته وخدمات این سایت را برای فرهنگیان وطن عزیز ما نهایت مفید میدانم و از  دومین سال افتتاح آن در زمره همکاران این سایت وزین می باشم.

 این کار شما باعث افتخار همه ی قلم بدستان، فرهنگیان و پژوهشگران آست.

صادقانه بگویم از فرزندان بشیر بزرگ روحشان شاد ویاد شان گرامی انتظار چنین کار سترکی می رفت، که

باید انجام شود، که شد.

سایت ۲۴ را دریک جمله می توانم خلاصه کنم، زیباترین، پربارترین و سابقه دارترین سایتی است که من درآن شرکت دارم و سالهای زیادی است که با آن همکاری دارم.

امیدوارم سایت ۲۴ تداوم داشته وهمیشه پُر رونق باشد وهمکاران محترم آن پاینده وصحتمند باشند.

 

09 نوامبر
۳دیدگاه

قطعه ای از مرحومه بانو پروین اعتصامی

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : یکشنبه مؤرخ ۱۸ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۹ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

شاعر: مرحومه پروین اعتصامی – فرستنده : پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

این قطعه را زنده یاد پروین اعتصامی

برای سنگ مزارخود سروده بود.

 ایـنکه  خاکِ  سیهـش  بالـیـن است

اخـتـر  چـرخِ   ادب   پـرویــن  اســت

گــرچـه  جــز  تـلخـی  ایــام نــدیــد

هرچه خواهی،سخنش شیرین است

 صـاحـب آنهــمــه  گــفـتـار، امــروز

ســائـلِ فــاتـحــه و یــاسـیــن اســت

دوسـتـان بــه، کـه زوی یــاد کـنـنـد

دل بـی دوسـت،دل غـمگـیـن اسـت

خاک در دیـده،بسی جان فـرسـاست

سنگ بـرســینه،بـسی سنگـیـن است

بـیـنـد ایـن بـســتـروعـبـرت گــیــرد

هرکـه را چشـم حـقـیـقـت بیـن اسـت

هـر کـه بـاشـی و ز هــرجــا بــرســی

آخــریـن مـنـزلِ هـستـی، ایـن اسـت

انــد ر آنـجــا کـه قـضــا حـملـه کـند

چــاره تـسـلیم واد ب تـمکـیـن اسـت

زادن وکــشــتــن وپــنــهـــان کــردن

دهـر را رســم و رهِ دیــریــن اســت

خــرّم آنـکس کـه درایـن محـنـت گاه

خـاطـری را، سـبـب تـسکـیـن اسـت

ارسالی :

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

۸ نوامبر ۲۰۲۵ 

سیدنی – آسترالیا

 

08 نوامبر
۵دیدگاه

هوا دار عشق

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه  مؤرخ ۱۷ عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۸ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار – شاعر : زنده یاد استاد صابر هروی

هوا دار عشق

غزال   غزل    آفرینم  تویی 

دل آرایی  و دلنشینم تویی 

به جان و دل ای سرو آزادهٔ من 

کشم ناز تو ، نازنینم تویی 

هوا دار عشق و وفای تو هستم 

تسلای  قلب  غمینم تویی 

ز روی تو روشن شب تار من 

بت گل رخ مه جبینم تویی . 

صابر هروی

08 نوامبر
۱ دیدگاه

رنج فراق دوست

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه  مؤرخ ۱۷ عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۸ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

رنج فراق دوست

اشکم  روان ز  دیده  و  رخسار پر نم است

 فواره می زند ز دلم، خون مگر کم است؟

 عیبم مکن  ز گریه  و اشک  روان ز چشم

 این آب چون به رنج و غم  و  زخم مرحم است

 گفتی  که  یاد  تو  ز  دل  و  خاطرم رود !

عکس تو در دو دیده و یاد تو هر دم است

 روزم سیاه مثل  غمت  گشت  این چنین

 این حال زار بر سر ما  آه !  دمادم  است

از   دوری   همه  که  ندارد   فغان   دلم !

رنج فراق دوست کجا کم ز ماتم است ؟

هوش از سرت پرید کدامین طرف،”امان” ؟

 چشمت فقط به راه و بدل ماتم و غم است

 امان قناویزی

 

08 نوامبر
۳دیدگاه

درست بنویسیم تا درست بفهمند

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه  مؤرخ ۱۷ عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۸ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

درست بنویسیم تا درست بفهمند


نام کتاب زیباییست که توسط دوست عزیز و همکار گرامی ام محترم رحیم الله جرمی روزنامه نگار ، نویسنده و پژوهشگر فرهنگی در کشور ناروی برشته تحریر در آمده و اخیرآ توسط پست بدستم رسیده است .
این کتاب در ۲۳۳صفحه با قطع و صحافت زیبا ‌و پشتی رنگه به زیور چاپ آراسته شده و شامل :
یاداشت نگارنده و فهرست مطالب بوده و دارای دو فصل است:

– فصل اول : دیدگاه ها وابراز نظر ها
– فصل دوم : واژه ها میباشد .

بنده ضمن عرض تبریک به جرمی عزیز بخش هایی از آنرا نشر میکنم و شما را به مطالعه آن دعوت مینمایم امیدوارم این کتاب زیبا را هرچه زود تر بدست آورده و آنرا به دوستان و عزیزان تان توصیه کنید.

با عرض حرمت
مهدی بشیر

هالند

جناب جرمی در قسمتی از یاداشت نگارنده چنین نوشته :

« نوشتن درست متن ها در واقعیت ، مفهوم ادای احترام به خواننده را افاده می کند ، زیرا نویسنده ی خوب خواننده را کمک می کند تا نوشته هایش را به سادگی و راحتی بخواند و بفهمد .

درست نویسی در پهلوی اینکه پروسه ی معیاری سازی نگارش یک زبان را تقویت می کند ، برای رشد و انکشاف زبان نیز یاری میرساند . به بیان ساده تر ، یک نویسنده ی خوب و توانمند می تواند به زبانی که می نویسد کمک و یاری برساند و شکی هم نیست که یک نویسنده ناتوان و بی توجه به زبان نوشتاری خود زیان و آسیب می رساند .

با توجه به نکات یاد شده و به منظور گذاشتن گام کوچکی در راه خدمت به زبان فارسی ، «از راه یاری رساندن به امر تعمیم درست نویسی»،نگارنده ی این رساله بر این شد که شماری از اشتباهات و چالش هایی را که در نوشته ها و گفتار روزمره ی فارسی گویان و فارسی نویسان به ملاحظه می رسند، فهرست نماید و در حد توان، راه های رفع این اشتباهات املایی ، دستوری ، معنایی و نگارشی را به دوستان پیشنهاد کند. »

«عده ای از دست اندرکاران عرصه ی فرهنگ و ادبیات فارسی ، ژورنالیستان و نویسندگان معتبر ، در رابطه با بهتر سازی ، دقیق و کامل شدن این متن ها نظریاتی را ارائه داشته اند که اهم این پیشنهادات ، راهنمایی ها ، اصلاحات و انتقادات در این رساله گنجانیده شده اند .
در ضمن سعی گردیده است تا برای فهم بیشتر و بیان بهتر واژه ها ، اصلاحات متنوع و پر کار برد زبان فارسی ، ریشه های تاریخی و معادل های انگلیسی هریک از این ها دریافت و در متن جا داده شوند .»

در اخیر چند سطری از این کتاب زیبا رابطور مختصر انتخاب و تقدیم شما عزیزان مینمایم

«فارسی» بگوییم درست است یا «پارسی»؟

خیلی ها در گفته ها و نوشته های روزمره شان واژه ی «فارسی» را به کار می برند و عده ای هم «پارسی» میگویند. این ها بعضی اوقات یکدیگر را به غلط گویی و اشتباه نویسی متهم می کنند .

در این حالت پرسشی به وجود می آید که ، پس کدام یک از این ها درست میگویند و درست می نویسند و کدام یک اشتباه و نادرست است .

پاسخ این است که واژه های «فارسی» و «پارسی» به عنوان نام یک زبان هر دو یکی اند.
به این دلیل که ،این دو واژه یا دو اسم ، در اشعار و نوشته های شاعران و نویسنده گان قدیم و جدید این زبان ، به عین معنا و عین تعریف به کار رفته اند.
بگونه مثال؛ «پارسی» در شعر حافظ شیرازی «۷۳۲- ۷۹۰ میلادی» چنین آمده است :
در باغ عشق دل نگران من است
زبان فارسی بیانگران من آست
صد ها سال پیش ، حافظ شیرازی در این بیت خویش زبان فارسی را ، به عنوان وسیله ای برای بیان دلگرمی و ارتباط با عشق آورده است.
و اما ، واژه ی پارسی :
استاد احمد شاملو ، مشهور به شهریار «۱۹۲۵ – ۲۰۰۰» واژه ی پارسی را در شعر خود چنین به کار می برد :
زبان پارسی گفتی آفرین
دستانم را زیر پایت خستم
من آمدم از کنج تاریخ
تا رویای آزادی را ببینم
استاد در این شعر خود ، بخوبی از وجدان ملی و ارتباط عمیق اش با زبان و فرهنگ پارسی خبر میدهد . او با افتخار و تحسین به زبان پارسی اشاره میکند و تمایل به رویارویی با تاریخ و آزادی فرهنگ را بیان می نماید.
حالا زبان فارسی یا پارسی ، هرچه اش که شما می خوانید ، یکی از زبان های هخامنشی «۵۳۳ – ۵۴۸ میلادی » بوده و از گروه زبان های هند و اروپایی بشمار می آید .
این زبان ۲۵۰۰ سال پیشینه داردو در حال حاضر حدود ۱۱۰ ملیون گوینده دارد .
زبان فارسی یا پارسی ، یکی از ۵۰ زبان بزرگ جهان است . بسته کردن این زبان به پای ،ایران ، افغانستان و یا تاجیکستان کنونی ، کار درستی نیست . چون تاریخ این زبان نشان می دهد ، وقتی که این زبان وجود داشت ، کشور هایی تحت نام ایران ، افغانستان و تاجیکستان ، در جغرافیای منطقه و جود نداشتند.
این را هم باید بگوییم که ، در جهان کنونی تقریبا ۷۰۰۰ زبان وجود دارد .این زبان ها شامل زبان های بومی ، زبان های رسمی کشور ها ،زبان های قومیت ها ، زبان های محلی و زبان های اقلیتی میگردند . 

07 نوامبر
۳دیدگاه

بهار 

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : جمعه  مؤرخ ۱۶ عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۷ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

بهار 

۱۱۸ الف

 شاعرا فصل بهار  است  حمل را بسرا

آسمان خود غزلی  است غزل را بسرا

 این نمکدان چه قشنگ است نمک را مشکن 

 ۱ شکر و شیر بده قند و عسل را بسرا

 تا  ابد  خانه  خورشید    همان  نورانی

 از  ازل   نیز  همین  بود   ازل  را بسرا

 زندگی یک گذری است پر از چون و چرا

آیت   آمدن    وقت    اجل     را    بسرا

شکیبا شمیم (رستمی)