تاریخ نشر سه شنبه ۲۱سنبله ۱۳۹۱ – ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
به استقبال سروده ای آقای «علی فایز»
حسن شاه ” فروغ “
۹ / ۹ / ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه ” فروغ “
خــط بکــش
*****
بَرخطی تحمیلیِ درخاکِ مایان خط بکش
بَردیورَند سرحدِ این مُلکِ ویران خط بکش
بعدِنفرین بَرروانِ شاه شجاعِ خاک فروش
بَرپلان ونقشه ها وطرحِ شیطان خط بکش
تاریخ نشر یکشنبه ۱۹سنبله ۱۳۹۱- نهم سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ
۹ / ۹ / ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه ” فروغ “
حُفـرِ چاه بهرِ همه
********
زندگی جایی بسی،سوختن وساختن است
بَغم و دردو خوشی ها، همه پرداختن است
بَقمارخانه ای عشق و هوس و جمله نیاز
تا لبِ گور همه دار و ندار باختن است
تاریخ نشر شنبه ۱۸سنبله ۱۳۹۱ – هشتم سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ “
۶ / ۹ / ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه ” فروغ “
طـنزِ فروغ خوانده و تعـبیر کن
******
جانِ پدر ساعَتکت تیر کن
نفسِ بدو اِشکمکت سیرکن
وقتی بقدرت برسی همچو من
چال بسنج حیله و تذویر کن
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۶سنبله ۱۳۹۱ – ششم سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ “
۵ – ۹ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه ” فروغ “
بسکه زیکزاک میرویم درجاده هایِ راستی
******
باهزاران ناله ازکشور پریشان گشته ایم
دربدر آواره و خودسر پریشان گشته ایم
ما نبودیم ملتِ بی دست و پا و سر مگر
اقتدا کرده بچند رَهبر پریشان گشته ایم
تاریخ نشر دوشنبه ۱۳سنبله ۱۳۹۱ – سوم سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ “
۳ – ۹ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه ” فروغ “
فروغِ ابرِ عاشق پیشه ام من
*****
به گل گفتن عاشق عطرو بوشد
شُگفت وخنده بنمود سُرخ روشد
به بلبل گفتن عاشق ناله سر داد
پَرید برشاخه ای درهای و هو شد
تاریخ نشر شنبه ۱۱سنبله۱۳۹۱ – – اول سپتامبر ۲۰۱۲هالند
حسن شاه ” فروغ “
لندن
حسن شاه ” فروغ “
بر دفترِ این چرخِ ستمگار نویشتم
******
دل را بکف ازعشقِ تو جانانه گرفتم
از درد و غمی هجرِ تو پیمانه گرفتم
چون لاله مرا داغ بدِل کرده و رفتی
مجنون شدم و گوشه ای ویرانه گرفتم
تاریخ نشر پنجشنبه نهم سنبله ۱۳۹۱ – ۳۰ آگست ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ “
۲۸ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه ” فروغ “
شرم دارید ازخدا وازرَسُول
*****
شرم دارید،رَهروانِ جنگ وکین
ننگ دارید،دُشمنانِ صلح ودین
تابکی ما را بخاک وخون کشید
تابچند ریزید،خونی در زمین
تاریخ نشر چهار شنبه هشتم سنبله ۱۳۹۱ – ۲۹ آگست ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ “
۲۹ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه ” فروغ “
« زنجیرِغُربت»
******
مُهاجرمیهن وکاشانه ات کو؟
درو دیوار و باغ و خانه ات کو
چرا؟ آواره ای غُربت نشینی
کجاشد ازخودو بیگانه ات کو
تاریخ نشر دوشنبه ششم سنبله ۱۳۹۱ – ۲۷ آگست ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ “
۲۴ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه ” فروغ “
دور از میهن همی داند عذابِ خویش را
********
عشق در آتش بسوزاند کبابِ خویش را
خُم زِغم پَرورده میدارد شرابِ خویش را
زُلف می اُفتد بدورِعارضِ رُخساردوست
حلقه درگردن همی دارد تنابِ خویش را
تاریخ نشر جمعه سوم سنبله ۱۳۹۱ – ۲۴ آگست ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ “
۲۳ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه فروغ
پشتِ گپ چه میگردی
*****
راستی بَکِرداراست،پشتِ گپ چه میگردی
خوب وبدبهم یارست،پشتِ گپ چه میگردی
غـرقِ پوند و دالر گشت،میهنِ غریب ما
پولهای مُرداراست،پشتِ گپ چه میگردی
تاریخ نشر پنجشنبه دوم سنبله ۱۳۹۱ – ۲۳ آگست ۲۰۱۲ هالند
کسیکه پاسِ گهر میکند گهر نشود
******
حسن شاه ” فروغ “
۱۹ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه فروغ
کلامِ حَق همه جا حَق بود،دیگرنشود
هزار و چند گذشت زِیر هم زَبر نشود
خداست خالقِ یکتا،ذاتِ او پاک است
نبوده است پدر و برکسی پسر نشود
تاریخ نشر سه شنبه ۳۱ – اسد ۱۳۹۱ – ۲۱ آگست ۲۰۱۲ هالند
چهره ای صلح
حسن شاه ” فروغ ”
۲۱ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه فروغ
هموطن همچو من ازدردِ وطن غمگینی
توهم آلوده بغم هایِ منِ میسکینی
رنج و آلامِ ترا دانم و دانی از من
دردِغُربت که مراست درتنِ خود میبینی
تاریخ نشر شنبه ۲۸ اسد ۱۳۹۱ – ۱۸ آگست ۲۰۱۲ هالند
نیمروزِ من!لاله ای خونین جگر بوَد
***********
حسن شاه ” فروغ “
۱۷ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه فروغ
بشکسته اند قامتِ دلدار عید را
رنجورکرده مونس وغمخوارعیدرا
بَستن به تیر،نوده نهالان هرطرف
آتش گرفته سرو سپیدارِ عید را
تاریخ نشر شنبه ۲۸ اسد ۱۳۹۱ – ۱۸ آگست ۲۰۱۲ هالند
عیدی پُرازخون
حسن شاه ” فروغ ”
۱۶ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه فروغ
مبارکباد گویم هموطن عیدی پُرازخون را
بتن دارد شهیدت جامهٔ چون لاله گلگون را
درین غُربت سراباتوشریکِ هرغمت هستم
دعا دارم خدا برخون کشاند دشمن دون را
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۶ اسد ۱۳۹۱ – ۱۶ آگست ۲۰۱۲ هالند
« ویران کدهٔ خویش»
*********
حسن شاه ” فروغ “
۱۵ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه فروغ
بَرچاکِ دِلم دیدهٔ گیریان نفروشم
بَرنرگِس کس ژاله و باران نفروشم
غُربت زدهٔ خانه بَدوشم من از سوز
بَرمُرغِ چمن ناله ای هِجران نفروشم
تاریخ نشر سه شنبه ۲۴ اسد ۱۳۹۱ – ۱۴ آگست ۲۰۱۲
عندلیب
حسن شاه ” فروغ “
لندن
حسن شاه فروغ
پروانه سوخت قصه ای ازخویشتن نگفت
شمع آب شد لحظ ای از سوختن نگفت
خاری بپایِ غُنچه خلید،آه بَردلست
از دردو رنجِ آبله ها،یک دَهن نگفت
تاریخ نشر دوشنبه ۲۳ اسد ۱۳۹۱ – ۱۳ آگست ۲۰۱۲
آواره ای دَهرم من
حسن شاه ” فروغ “
۱۲ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
حسن شاه فروغ
من لاله ای دلتنگم
داغی بدل ازجنگم
درگوشه ای این غُربت
با درد هم آهنگم
تاریخ نشر یکشنبه ۲۲ اسد ۱۳۹۱ – ۱۲ آگست ۲۰۱۲
حسن شاه فروغ
آرزوچه شد ؟
حسن شاه ” فروغ “
۲۶ – ۷ – ۲۰۱۲ لندن
ازگُلبنِ جمال تو آن،رنگ و رو چه شد؟
آن مردُمان چشمِ ترا،فتنه جو چه شد؟
شادابی و طراوت وآن تازگی کجاست؟
ازحلقه های زُلفِ سیه،عطروبوچه شد؟
حسن شاه فروغ
ساغرِ پُر آه و اشک وحَسرتم
حسن شاه ” فروغ “
۹ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
تاریخ نشر جمعه ۲۰ اسد ۱۳۹۱ – ۱۰ آگست ۲۰۱۲
راست گویی ها زبانم سوخته
دوستان تاب و توانم سوخته
درد جانکاهِ وطن شد سالها
درسُخن شعرو بیانم سوخته
حسن شاه فروغ
حسن شاه ” فروغ “
۷ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۹ اسد ۱۳۹۱ – ۹ آگست ۲۰۱۲
گرزِجهلِ خود نمودی مُلک ویران غم مخور
آتشی افروختی درملکِ افغان غم مخور
گربدستِ اجنبی دارو ندارت رَفت رَفت
گرفروختی خاک بَرهرنامسلمان غم مخور
حسن شاه فروغ
تقدیم به جام محترم غور فروغ از لندن
۶ – ۸ – ۲۰۱۲
حقایق دَرگرفته
تاریخ نشر سه شنبه ۱۷ اسد ۱۳۹۱ – ۷ آگست ۲۰۱۲
به مُلـکِ مـا حقـایق درگـرفته
گل و برگ و شقـایق درگرفـته
بهـرسو آتشی کین و عـداوت
نبودن جملـه شایق درگرفـتـه
حسن شاه فروغ
حُکمِ سنگسارمده
حسن شاه ” فروغ “
۵ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
تاریخ نشر دوشنبه شانزدهم اسد ۱۳۹۱ – ۶ آگست ۲۰۱۲
عنانِ گلشن خود را بدست خار مده
بجُرمِ عشق به بلبل سزایِ دار مَده
دهانِ غنچه ای باغت گذارکه باز شود
برای خنده ای گل حُکمِ سنگسارمده
حسن شاه فروغ
خبری بنورمیبر
حسن شاه ” فروغ “
۴ – ۸ – ۲۰۱۲ لندن
تاریخ نشر یکشنبه پانزدهم اسد ۱۳۹۱ – ۵ آگست ۲۰۱۲
شده سالها که شب را،بسحرگذرنبوده
بُتِ شبپرست ما را،سحری ببر نبوده
توبگو بَصبح صادق،که چرابَخواب رفته
خبری بَنور میبر،که زِشب خبر نبوده
حسن شاه فروغ
سازو سرودِ مرگ
حسن شاه فروغ
۳- ۸ – ۲۰۱۲ لندن
تاریخ نشر شنبه چهاردهم اسد ۱۳۹۱ – ۴ آگست ۲۰۱۲
آن زهرِکین وجامِ شرنگت عوض نشد
آب و هوایِ آن دلِ سنگت عوض نشد
هرجا نهالِ آشتی در خون نِشانده ای
تخمِ نِفاق وشیوه ای جنگت عوض نشد
حسن شاه فروغ
ما مورد تمسخرِ شاه و گدا شدیم
حسن شاه ” فروغ “
لندن
تاریخ نشر پنجشنبه دوازدهم اسد ۱۳۹۱ – دوم آگست ۲۰۱۲
مارا اسیرو بند بزنجیرکرده اند
خودرا مُریدو زاهدو یا پیرکرده اند
ازدین و ازکلامِ خداوندو از رسول
دایم به نفع حادثه تفصیرکرده اند