نظم جهان
تاریخ نشر یکشنبه هشتم قوس ۱۳۹۴ – ۲۹ نوامبر ۲۰۱۵ هالند
نظم جهان
استاد محمد على فرحتیار
شنبه ۲۸ / ۱۱ / ۲۰۱۵
فرایبورگ المان
دست ستم گلوى عدالت فشرده است
رنگ عطوفت از رخ وجدان سترده است
در کوره راه ظلم ستم پیشه گان دهر
جانى و مفسد و سلفى ره سپرده است
از عدل و دادو عاطفه دیگر اثر نماند
گویی بشر ز صلح و صفا بو نبرده است
از یک گلو صداى عدالت بلند نیست
تیر بلا به حنجره ى دهر خورده است
ناکس که بر سریر عدالت نشسته است
چندان خموش مانده ، تو گویی که مرده است
نظم جهان ز قسط و عدالت شده تهى
روح قضا ازین همه غفلت فسرده است
ان ظالمى که نظم جهان کرد زیر ورو
پیروزى خودش به غلط بر شمرده است
پایان کار او همه خسران و ظلمت است
سوى جهیم و قهر خدا راه برده است.
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
محمد على فرحتیار
۲۸ / ۱۱ / ۲۰۱۵ فرایبورگ المان
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
درود به استاد محترم آقای فرحتیار ، سروده زیبا و مملو از احساس است و مانند همیشه عالی ، باید به عرض برسانم که کدام عدالت ؟ اصلا در جهان بخصوص در کشور ما عدالتی وجود ندارد و تنها عدالت در قسمت کسنیکه ظلم ، فساد ،جنایت و هزاران بی عدالتی مینمایند ، در مورد آنها عدالب اجرا میشود البته به گفته مقامات قضایی و عدلی و امیتی ، چون آنها چیب هایشان پر از دالر شده و یا میترسند که چوکی هایشان از دست شان نرود فیصله خود را به نفع این خایین ها صادر میکنند و میگویند ما عدالت را اجرا نموده ایم . جنانچه شما در سروده تان چنین فرموده اید :
دست ستم گلوى عدالت فشرده است
رنگ عطوفت از رخ وجدان سترده است
در کوره راه ظلم ستم پیشه گان دهر
جانى و مفسد و سلفى ره سپرده است
از عدل و دادو عاطفه دیگر اثر نماند
گویی بشر ز صلح و صفا بو نبرده است
از یک گلو صداى عدالت بلند نیست
تیر بلا به حنجره ى دهر خورده است
ناکس که بر سریر عدالت نشسته است
چندان خموش مانده ، تو گویی که مرده است
موفق باشید . مهدی بشیر
عزیز فرهیخته ،جناب مهدى بشیر ، از شما سپاسگذارم براى شما توفیقات مزید در راه مشر حقایق عینى جامعه و افشاى ظلم وتعدى جنایتکاران از خداى متعال استدعا مینمایم ، پیروز و سعادتمند باشید.