۲۴ ساعت

گُلشنِ افكار

تاریخ  نشر  چهار شنبه  اول  جدی  ۱۳۹۵ –  ۲۱   د سامبر  ۲۰۱۶  –  هالند

به استقبال يكى از سروده هاى حضرت امير خسرو دهلوى

محترم حسن شاه فروغ

گُلشنِ افكار

اى شوخِ سِتم پيشه، دل ميكشدَم سويت

گرديده دماغم مَست ،از عطرِ گُلى رويت

درباغِ خيالاتم، بِشگُفته دوصد غُنچه

در گُلشنِ افكارم ، آورده صبا بويت

چندى شده سرگردان، آواره و نالانم

گُم كرده رهى خويشم، بر دورو برِ كويت

بسمل شده ام جانا، در دامِ خيالِ تو

صد حلقه بپاى دل، هرحلقه زگيسويت

صيادِ منى بر خيز ، بر صيد ترحُم كُن

سر را ز تنم بر دار، با تيغِ دو ابرويت

در آتشِ قهرو كين ، حالا كه سوزاندى

بر گنگ بيندازش، خاكسترِ هندويت

زين بيش فروغ ات را، شايسته نميباشد

كز نامِ تو اى خسرو گرديده سخنگويت

فروغ 

21/12/2016 لندن