۲۴ ساعت

08 ژوئن
۱ دیدگاه

لب بربند

تاریخ نشر: شنبه ۱۹  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۸ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

لب بربند

لبا لب  از غزلم   کرد  و  گفت   لب بربند

و غرق لم‌  یزلم  کرد  و   گفت   لب بربند

من ازحلاوت یک لحظه  عشق  مسرورم

عصاره‌ی  عسلم  کرد و  گفت   لب بربند

به خنده اشک مرا گفت  چشمه‌ ی خورشید

کتیبه  در  بغلم   کرد  و  گفت   لب  بربند

و در  مقام   تحیّر   تبیره‌    زن   شد  دل

غریو  بی‌  محلم  کرد  و‌  گفت  لب  بربند

مگو که دار بود راد و راد منصور  است،

اسیر کل  مکلم   کرد  و  گفت  لب  بربند

به بوم  باور  من  نا شکفته  زد  رنگی،

یقین   محتملم   کرد  و‌  گفت   لب بربند

و دست همت من  داشت  فرّ  و  فریادی

پریش و کم‌  بغلم  کرد و گفت  لب‌ بربند

مرا به  برّه‌ی روشن قسم مده ای دوست

 و خوار  در  حملم کرد و گفت لب بربند

دو دانه چید و گناهِ نکرده  شد  خرمن

شرار در  پخلم   کرد و  گفت  لب بربند

و روح‌ تازه‌ تر از  تازه  شد رواق خدا

رفیق  بی‌ خللم  کرد  و‌ گفت  لب بربند

—- ——-

نشسته بود و قلم برگرفت و کرد نگاه:

لبالب از غزلم کرد  و گفت  لب  بربند

عبدالغفور آرزو

هانوفر 

 

یک پاسخ به “لب بربند”

  1. admin گفت:

    جناب دکتور آرزوی گرامی بسیار زیبا و دلپذیر سرودید ، سعادتمندی تانرا تمنا دارم.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما