بجواب غزل ناب شاعر والاگهر
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۱ جوزا ۱۳۹۴ – ۱۱ جون ۲۰۱۵ هالند
بجواب غزل ناب شاعر والاگهر اکه عزیزالقدرم محترم محمد نعیم جوهر
احمد محمود امپراطور
کابل/ افغانستان
دلبــــرم را عشقِِ طوفانی کم است
نخـــره ها و کاکل افشانی کم است
دوستــی هـــــا در جهان بازاری شد
یـاری و پاســــی نمکدانی کم است
در زبــان هـــر کس زند لافِ وفــــا
آشنــــا و دلبــــــــرِ جانی کم است
اعتبـــــــاری نیست در گفت و عمل
وعـــــده و پیمــــانِ قرآنی کم است
زخــــم ما تازه کنـــــد مرچِ فســــاد
نوشــــــدارو های درمانی کم است
زیـــــرِ نامِ مذهب و اســـــلام و دین
آنچه می بینــی مسلمانی کم است
نالــــه می جوشد زخــــاکِ میهنـم
دشمنِ مـــــا را پریشانی کم است
دزد نامــــوسِ وطن چـــوکی نشین
قاضی و فرمـــــانِ زندانی کم است
بر دمـــاغِ سفلـــه ای قــــدرت طلب
آرزوی خانـــــــــه سامانی کم است
سفــــره ای ملت ندارد نـــان جــــو
خیـــال پلو از آش و بولانی کم است
مــال پاکستــــان و چین عالم گرفت
ارزشِ امــــــوالِ جاپــــانی کم است
تا جفنگِ شعـــــر نـــــو مرسوم شد
نکته سنجی و سخنـــدانی کم است
آتش فرخنده زیـــــــارت را بسوخت
حرمت بابــای کیــــــــدانی کم است
ریشه کن شد باغ از دست شــــریر
چهارمغــز و توتِ تیشکانی کم است
درس می باید گرفتـــن از غـــــــرور
جرأت شاهـــدخت کوبانی کم است
زاغ آمـــــــد جای قمــــری بــــال زد
کبک را صـــوت و خرامانی کم است
لب کشال و منقــه بینـی شد فزون
مه رخِ زیبـــای شغنـــانی کم است
رهزنـــان تا جا گرفت در کوه و دشت
خیمه هـــــا و نای چوپانی کم است
مجلس رندانه شـــــده رقص و قمار
صوفیــــــان پاک و عرفانی کم است
بس خذف پوشی شده رسم و رواج
لاجـــــوردِ نغـــــزِ یمگانی کم است
قاتل و جانی به غـــرد همچـــو گرگ
مرحمت در جسمِ حیوانی کم است
قلب من میســــوزد از جـــرم و خطا
راست گویم عیب پوشانی کم است
در جوابِ جوهــــــــرِ ملـــکی سخن
هــر کسی را تابِ نیسانی کم است
آنچـــــه را محمود میــــدارد بیــان
گفتــــه هایش را پشیمانی کم است
************
سه شنبه ۱۹ جوزا ۱۳۹۴ هجری خورشیدی
که برابر میشود به ۰۹ جون ۲۰۱۵ میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور
کابل/ افغانستان
درود به امپراطور گرامی ، جوابیه تان هم زیبا و مملو از احساس است. موفق باشید. مهدی بشیر
درود به رهبر خردمند سایت وزین ۲۴ ساعت
عالیجناب محترم محمد مهدی بشیر ” هروی” صاحب.! از زحمات و کمک های معنوی شما در قسمت ثبت و نشر سروده هایم از شما و تیم خبره کاری تان مشکورم.
امپراطور
درود ها خدمت امپراطور کرانقدر ، که با أین همه غزل ها سروده های زیبایش محشر کرده . قلم ات رسا وطبع ات روان باد دوست با استعداد من . بهروز باشید
درود..!
بانوی فرهیخته و مهربان محترمه داکتر وحیده از حضور و نوازش بی آلایشانه شما یکجهان ممنونم.
بهروز و رستگار باشید.
امپراطور
از ویرانه های کابل
قلم تان اراسته به زیور نحوی وادبی است
که فصاحت وبلاغت ان دارای حس تاثیر بیکران است
که با خواندن هر واژه ان انکار به پرواز میشوم وبخود میبالم
که شخصیتی از اهل وقلم که اندیشه هایش بلند است
گرانقدر امپراطور عزیز