سه سروده زیبا
تاریخ نشر جمعه ۲۰ جون ۲۰۱۴ هالند
سه سروده زیبا
از خانم شهلا لطیفی
****
از تنیدن وجود من در بین تاک هوس تو نمی هراسم
چون آن را گناه نمیدانم
اما
از نداشتن حس تو در میان زلال های حس من
میهراسم
ز یک ریا
~~~~~
از نداشتن حس تو در میان زلال های حس من
میهراسم
ز یک ریا
~~~~~
من میخندم رسا
درلای پرده بیتابی ام در کنجی نشسته
با شکفتی گل آوازی تو در باغچه ذهنم
حالم, چو دوشیزه ای به رقص
در مزرعه سبز
در زیر آفتاب بهار
روبروی شبان بچه ی مخمور رند و عاشق
میخندم با یک اشتها
تا هراسم را
بپوشانم از برای غسل روحم در آن نیاز تو
بی محابا
~~~~
درلای پرده بیتابی ام در کنجی نشسته
با شکفتی گل آوازی تو در باغچه ذهنم
حالم, چو دوشیزه ای به رقص
در مزرعه سبز
در زیر آفتاب بهار
روبروی شبان بچه ی مخمور رند و عاشق
میخندم با یک اشتها
تا هراسم را
بپوشانم از برای غسل روحم در آن نیاز تو
بی محابا
~~~~
نیم رخی من
رسم آزرم من است
در لای بیان آتشینت که وجودم را
فروزنده پهن میکند
در باغ لذت جسم من
با یک حیا
نیم رخی من آیینه ایست در مقابل چشم تو
ز برای شمردن شبنم هوست
ز غنچه ها
پس
با این نیم رخی ام
بتو مینگرم
تا حیا و هوس را وصل دهیم تا انتها
رسم آزرم من است
در لای بیان آتشینت که وجودم را
فروزنده پهن میکند
در باغ لذت جسم من
با یک حیا
نیم رخی من آیینه ایست در مقابل چشم تو
ز برای شمردن شبنم هوست
ز غنچه ها
پس
با این نیم رخی ام
بتو مینگرم
تا حیا و هوس را وصل دهیم تا انتها
شهلا لطیفی
درود به خانم لطیفی عزیز ، هرسه سروده زیبا و عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
درود بر شما جناب بشیر که همکار خیلی گرامی و مهربان اید.
دوست گرامی شهلاجان !
سروده هایتان ، نهایت زیبا ودلنشین است ، موفقیت تان را از بارگاه ایزد متعال(ج) تمنا دارم.
جناب جلال: مرهون لطف و کرامت بیان شما هستم.
با درود و مهر.