برجِ باهمى
تاریخ نشر یکشنبه ۱۳ اسد ۱۳۹۸ – چهارم آگست ۲۰۱۹ هالند
بداهه اى شبانگاهى : درجا
…
برجِ باهمى
...
رنگِ ديدِ تيره ام را باز سازى مى كنم
مى شوم آيينه پرور دلنوازى مى كنم.
سنگِ برجِ باهمى را مى نهم بادستِ خوبش
بين معمارانِِ دلها سرفرازى مى كنم
درقمارِ عشقِ هرگز حرف بُردابُرد نيست
هرچه دارم مى گذارم پاكبازى مى كنم
سينه ى خودرا تنورِ داغِ عزت كرده ام
ديده ام را غرقِ برق بى نيازى مى كنم
گشته ام چنگالِ غيرت بهرِ صيد سركشان
گرچه درويشم وليكن شاهبازى مى كنم
مى زنم سر ؛هركه را فكرِ تباهى برسراست
مردِ فرداى اميدم ؛عشقتازى مى كنم
…
نورالله وثوق
..
٢٣:١٥ يك شنبه ١٣٩٨/٥/١٣شمسى
درود به دوست محترم آقای نورالله وثوق ، تشکر از سروده عالی تان. موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر
جهانى سپااااس از همراهى محمد مهدى جان بشير مسوول سايت ٢٤ ساعت