تاریخ نشر: یکشنبه 27 جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 16 جون 2024 میلادی – ملبورن – آسترالیا
یادی از زنده یاد استاد عبدالرؤوف راصع ، روزنامه نگار ،
منتقد ، نویسنده و پژوهشگر وارسته.
قیوم بشیر هروی
16 جون 2024 میلادی
ملبورن – استرالیا
استاد عبدالرؤف راصع فرزند غلام نبی در سال 1320 خورشیدی در شهر باستانی هرات دیده به جهان گشود ، تحصیلاتش را در همانجا بپایان برد و سپس برای ادامه تحصیل به ایران رفت و پس از پایان دورهء روزنامه نگاری به کشور بازگشت.
مرحوم استاد راصع بیش از 40 سال از عمرش پربارش را در زمینه های مختلف نویسندگی ، نقد ، پژوهش و ویراستاری و کارگردانی در داخل و خارج از کشور سپری نمود. بیشتر نوشته هایش در مورد نقد و بررسی نوشته های هنری و ادبی چون نقد قصه های معاصر افغانستان ، نگرش و بررسی عاشقه های کلاسیک ادبیات دری و مروری بر ادبیات کهن و درونمایه های اجتماعی آن بوده که زحمات فراوانی را دراین راستا متقبل شده است.
مرحوم راصع را اولین بار اواسط سال 1990 میلادی در دفتر کارم در شهر پشاور که من آنزمان مسئولیت نشریه پیام شهداء ، مطبعه جهاد و کورس تایپستی نبرد را بعهده داشتم ملاقات نمودم . ایشان آنزمان در شهر اسلام آباد در شورای ثقافتی جهاد افغانستان با مرحوم صباح الدین کشککی همکار بودند و بعنوان سردبیر مجله ی « جهادِ افغان» ایفای وظیفه نموده و مؤفق گردید تا درمدت کوتاهی فشرده ي بيش از نهصد كتاب را که به وسيله ي نو يسنده گان دوران مقاومت نوشته شده بود تهیه نماید که جلد اول آن از سوی شورای ثقافتی بچاپ رسید.
باردومی که با ایشان آشنایی بیشتر حاصل نمودم اوایل سال 2004 میلادی بود که در شهر ملبورن با زنده یاد جلال نورانی به منزل شان رفتیم که بدوستی صمیمی انجامید و تا زمان درگذشت آنمرحوم ادامه داشت و میتوان گفت علاوه بر دید و بازدید های هفته وار ، اکثر شب ها نیز یکی دوساعت تیلفونی صحبت می نمودیم و اشعارو سروده هایم را برایشان میخواندم و راجع به مسائل روز صحبت و تبادل نظر میکردیم و از اندوخته های شان فیض میبردم.
مرحوم استاد راصع مقدمه ای بر نخستین مجموعه اشعارم ( ترانه ی لالایی ) نوشتند که برایم بسیار با ارزش است.
ایشان در نقد و بررسی نوشته های هنری و ادبی ید طولایی داشت و یکی از مقاله هایش « نظری در بارهء طنزهای هارون یوسفی است که در سیماها و اواز ها نیز آمده است.
سایر کارهای فرهنگی مرحوم راصع به شرح ذیل میباشد:
1 – ویراستاری متن های درسی دانشگاه های افغانستان شامل :
تاریخ جهان ، روان شناسی عمومی ، تاریخ ادبیات دری افغانستان و متن های پراکنده.
2 – 1350 – 1352 خورشیدی – معاون مجله ی « روغتیا زیری » ( ارمغان تندرستی) و از سال 1354 – 1357 مدیر مسؤول همان مجله.
3 – 1358 – 1361 – دبیر هفته نامه ی « برگ سبز» .
4 – 1361 – 1365 خورشیدی – مدیر مسؤول مجله « هنر » ارگان اتحادیه هنرمندان افغانستان.
5 – 1990 – 1991 میلادی – دبیر مجله ِ « جهاد افغان » نشریه شورای ثقافتی جهاد افغانستان در اسلام آباد.
6 – 1994 میلادی – مدیر مسؤول مجلهِ « پیام افغان » ارگان شورای افغان آسترالیا – ملبورن – استرالیا.
ایشان همچنین در روزنامه انیس ، مجله ژوندون و دکمکیانو انیس نیز مدتی با برادرم محمد مهدی بشیر در کابل همکار بودند.
اثار و نوشته ها:
1 – تأثير فلم هاي سينمايي بر روان بيننده ، چاپ كابل اتحاديه هنر مندان افغانستان سال 1989 میلادی .
٢- جلد نخست ” فشرده ي نهصد كتاب چاپ مقاومت افغان ” اما مؤلف از چگونگی چاپ جلد های دوم و سوم آن اطلاع نیافت.
٣- ” اوسانه و سي سانه ” داستان هاي ادبيات عاميانه ي افغانستان، چاپ كابل، مؤسسه ي نشراتی بیهقی کابل – سال 2008 میلادی.
٤- وضعيت صحي مردم افغا نستان ، نشر كرده ي: وزارت صحت عامه افغانستان ، كابل
٥- ” مرواريد هاي پراكنده ” با نصرت دهقان- رمان، چاپ سنچري پرس ، ملبورن استراليا
٦- ” با تو هر گز بابا ” داستان بلند ، پاورقي مجله ي ” گلچين ” ملبورن1994 میلادی.
٧- ” عشق دروغ است، فريب است سراب است ” داستان بلند ” سال 1995 میلادی
٨- ” عشق هاي كهن در ادبيات كهن ” سال هاي 1995 تا 1996میلادی.
٩- ” زنده گي قصه مي سا زد ” گزينه ي بيست و دو داستان كوتاه، بيشترينه در باره ي زنده گي در غربت.
١٠- ” فضا ها و نماد ها ” گزينه ي مقالات، چاپ گلچين سال هاي 1995 تا 1996 میلادی .
١١- برنامه نويسي براي راديو افغانستان ، برنامه هاي: ” شهر قصه، جوانه ها، سرود و سخن، صبح آدينه روز ، و…. سال هاي 1973 تا 1989 میلادی.
١٢- ” نقد و بررسي ادبيات داستاني معاصر افغانستان ” مجله هاي : ” ژوندون” و” آواز ” سال های 1975 تا 1989 میلادی.
كار هاي سينمايي:
1 – فلم نامه ي” دام مرگ ” به سفارش يونيسف ، اين فلم به پروديوسری وزارت صحت عامه افغانستان، كار گرداني هنري رؤوف راصع و كار گرداني عمومي انجنير لطيف در افغان فلم ساخته شد. داستان اين فلم را استاد لطيف ناظمي نويسنده ي نستوه كشور نوشت.
٢- فلم” اختر مسخره ” فلم نامه ي ان را مرحوم استاد رهنورد زرياب نوشت و فلم به كار گرداني مرحوم استاد رؤوف راصع و كارگرداني عمومي انجنير لطيف در افغان فلم ساخته شد و قرار بود براي شركت درفيستيوال بين ا لمللي گلدن پراك فرستاده شود اما كار ان به موقع تمام نشد.
جوایز :
١- ” بررسي قصه و داستان و مفاهيم أخلاقي ان در يك هزار سال ادبيات كلاسيك دري ” برنده ِ جایزه ی دوم وزارت اطلاعات و فرهنگ . 1982 .
٢-” عاشقانه هاي كهن از ادبيات كهن” چهارده بخش، نشر شده از بر نامه ي” شهر قصه ” رادیو افغانستان ، جایزهِ دوم وزارت اطلاعات وفرهنگ سال 1983 .
٣- ” تهيه ي بهترين گزارش ها و گفت و شنود ها براي مجله ي ژوندون ” جايزه ي دوم، وزارت اطلاعات و كلتور، كابل – سال 1984 میلادی.
آخرین باری که با مرحوم استاد راصع صحبت کردم یک شب قبل از درگذشت ایشان بود ، اما با تأسف فردای آن بتاریخ 16 جون 2015 میلادی بر اثر سکته قلبی در شهر ملبورن جان به جان آفرین سپرد که توسط دوست مشترک ما جناب استاد سامع اطلاع حاصل نمودم و همانروز با شرکت در مراسم تدفین آنمرحوم مرثیه اییرا سروده و خواندم که خدمت شما عزیزان پیشکش می نمایم.
روح شان شاد ، یادشان گرامی و خاطراتش تان جاودانه باد.
بریده باد دستم که به مرگ حضرت استادم مرثیه می نویسم
هجران
ای دریغا رفت استادم دلم بیتاب شد
کز فراق رفتنش بس دیده ها پر آب شد
سیل غم آمد گرفت این وادی شهر مرا
چشم بست استاد ما و تا ابد در خواب شد
سوختم در آتش هجران او با صد دریغ
روز ما تاریک و شام تیره بی مهتاب شد
بسکه دارم سینه ای آتشفشان اندر فراق
غصه می بارد« بشیر» بزم عزای ناب شد
منابع :
زندگینامه مرحوم راصع ( یادداشتی که در زمان حیات شان برایم داده بودند ).