۲۴ ساعت

29 مارس
بدون دیدگاه

غربت تلخ

سید اسحاق دلجو حسینی

سید اسحاق دلجو حسینی

بنام خد

غربت تلخ

سید اسحاق دلجو حسینی

پنجشنبه دهم حمل ۱۳۹۱ بیست ونهم مارچ ۲۰۱۲

اسلو – ناروی

جوانی،جوانی،جوانی،جوانی

که بی تونیرزد دمی زند گانی

***

به جان آمدم زین دودم زندگانی

کشید م زبس درد ورنج نهانی

***

نه فریاد مجنون نه آوای زنجیر

که تا گیرم از کوی لیلی نشانی

***

نه صحرا که بگذارمش سربدامان

نه دریا که سیرش کنم جاودانی

***

نه حالی که طی گردداین راه پرخون

نه هوشی نه نوشی نه روح وروانی

***

نه ایمان بفرمان نه عشقی به انسان

نه عهد و نه پیمان نه نطق وبیانی

***

از این ناتوانی نیاید صدای

که آرام گیرد دلی نا توانی

***

جوانی نیرزد به این رنج پیری

به پیری نیابی زهستی نشا نی

***

به درکی رسیدن به این سادگی نیست

نه الهام ووهمی نه پیک و پیامی

***

نه مستی زصهبا نه غلغل ز مینا

نه هم رنگ زردی شود ارغوانی

***

دراین غر بت تلخ وبی حاصلی چند

به جمعی نشینی که حیران بما نی

***

شعار وتبار است وخشم و تعصب

نه از صلح ووحدت نه هم همزبانی

***

زیک برگ وباریم ویک جویباریم

به جزاین همه هیچ وپوچ است وفانی

***

دلجو حسینی

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما