تاریخ نشر شنبه چهارم حوت ۱۳۹۷ – ۲۳ فبروری ۲۰۱۹هالند
درود ها برشما نازنینان و شاعران نکته سنج و سخنسرا باد ، که یاد
این محزون گلشن کرده اید .
الحاج محمد ابراهیم زرغون
اسلو – ناروی
بیست ودوم فبروری 2019
لطفِ سخن
لطفِ سخن « بشیر» و« فروغ »همصداستی
یعنی که تاج ، بر سر من ، هر کجاستی
تاریخ نشر جمعه سوم حوت ۱۳۹۷ – ۲۲ فبروری ۲۰۱۹هالند
با اقتفا و استقبال سروده های شعراى با درد ميهنم جناب
حاجى صاحب زرغون و بشير عزيز در خارج از كشور
حسن شاه فروغ
لندن – انگلستان
بیست و یکم فبروری 2019
آينه دار
در شعر هر دو آينه ى قد نماستى
زيبا سرا و شاعرِ درد آشناستى
تاریخ نشر چهار شنبه اول حوت ۱۳۹۷ – ۲۰ فبروری ۲۰۱۹هالند
محترم قیوم بشیر هروی
به فتوا دهندگان کوردل که نوروز را حرام دانستند ، اما در برابر
رقاصه ها در مکه زانو زدند وخم به ابرو نیاوردند !
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا
نهم فبروری 2019
ای مرتجع
می دهی فتوا که نوروز است حرام ای مرتجع
می زنی خودرا بخواب با صد خرام ای مرتجع
تاریخ نشر چهار شنبه اول حوت ۱۳۹۷ – ۲۰ فبروری ۲۰۱۹هالند
به استقبال سروده های از محترم نعمت الله مختارزاده
و قیوم بشیر هروی
واه واه چه پُرکیف و دلنشین .
این بداهه های ناچیزمنِ ناچیزرا بپذیرید بزرگوارانم .
محترم الحاج محمد ابراهیم زرغون
اسلو – ناروی
هشتم فبروری 2019
شاهنشه ی سخن
حقا که هر دو شاعر و ، استاد ماستی
شرین کلام وخوش سخن وخوش نماستی
تاریخ نشر یکشنبه ۳۰ جدی ۱۳۹۷ – ۲۰ جنوری ۲۰۱۹– هالند
این سروده بازنگری شده خدمت شما تقدیم می گردد
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
بیستم جنوری 2019
رأی من چه شد؟
رأی دادم من برایت بار ها ، اما چه شد
داشتم بر سر بسی پندار ها ، اما چه شد
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۲ جدی ۱۳۹۷ – دوم جنوری ۲۰۱۹– هالند
استاد محمد آصف فکرت
یکی از مفاخر ادبی کشور
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
اول جنوری 2019
چند روز قبل دوست فرهیخته ام جناب دکتور حفیظ الله بصیر در پایان یکی از نوشته هایم در فیسبوک اشاره ای داشتند مبنی بر اینکه طوریکه اطلاع یافتند جناب استاد محمد آصف فکرت ناخوش احوالند و کسالت دارند، این موضوع مرا واداشت تا بهر ترتیبی که شده باایشان تماس گرفته و از حال شان جویا شوم.
تاریخ نشر دوشنبه دهم جدی ۱۳۹۷ – ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸– هالند
امروز آخرین روز از سال 2018 عیسوی می باشد ، سالی که درد های فراوانی دامنگیر هموطنان ما شد. دراین سال عزیزان زیادی را از دست دادیم و خانواده های زیادی داغدار شدند . ضمن آرزوی شادی روح همه عزیزان سفر کرده ،امید است سال نو 2019 را به امید پرواز پرنده ای زیبای صلح بر فراز ویرانه های سرزمین خویش بیاغازیم و انشآالله در سال نو شاهد شکوفایی استعداد های نسل جوان برای مدیریت بهتر در فضای همدلی و احترام به حقوق شهروندی باشیم، بناآ آغازاین امیدواری رابرای یکایک هموطنانم بصورت خاص و برای عموم بشریت بصورت عام تبریک وتهنیت عرض می نمایم و از خداوند بی نیاز عاجزانه میخواهم همه مریضان را شفای عاجل و بهبودی کامل عنایت بفرماید.
سال نو مبارک باد
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
سی و یکم دسامبر 2018
صلح
سال نو آمده و من پذیرای توام
طالبِ دیدن رخسار دل آرای توام
تاریخ نشر یکشنبه نهم جدی ۱۳۹۷ – ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸– هالند
بداهه ای استقبالیه بر غزل محترم نورالله وثوق
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا
بیست ونهم دسامبر 2018
دل نالان
قصه ای غمزده را با دل شیدا ببرید
ناله های دل ما با همه غوغا ببرید
تاریخ نشر چهار شنبه پنجم جدی ۱۳۹۷ – ۲۶ دسامبر ۲۰۱۸– هالند
به مناسبت چاپ مجموعه شعر
« افسانهء ناخوانده »
از شاعر دردآشنا و گوشه نشین
محترم محمد ناصر فرخاد
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا
بیست و ششم دسامبر 2018
با نامش آشنایی داشتم، اما خودش را از نزدیک ندیده بودم تا اینکه در برج مارچ 1987 میلادی زمانیکه هوای هندوستان به سرم زده بود و عزم سفر به دیار بت داشتم در شهر لاهور پاکستان بصورت تصادفی در دهلیز هوتلی که در آن اقامت داشتیم با وی سر خوردم و پی بردم که این همان شاعر خوش کلام همدیارم ناصر فرخاد است.
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۸ قوس ۱۳۹۷ – ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸– هالند
باستقبال غزل زیبایی از محترم فاضل نظری
محترم قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا
نوزدهم دسامبر 2018
دل نازک
قصه های این دلم چندیست خیالی تر شده
با کی گویم کاینچنین حرفم سؤالی تر شده
تاریخ نشر یکشنبه ۲۵ قوس ۱۳۹۷ – ۱۶ دسامبر ۲۰۱۸– هالند
شام شنبه پانزدهم دسامبر 2018 محفلی بمناسبت نخستین سالروز درگذشت هنرمند خوش آواز کشور زنده یاد انجنیر یونس عزیز از سوی خانوادهء آن مرحوم در شهر ملبورن برگزار شده بود . اینجانب نیز در آن شرکت جسته و ابیاتی را که بدین مناسبت سروده بودم به خوانش گرفتم که اینک تقدیم خوانندگان محترم می نمایم. روح یونس عزیز شاد و بهشت برین جایش باد
با عرض حرمت
قیوم بشیرهروی
ملبورن – آسترالیا
شانزدهم دسامبر 2018
سالی گذشت
رفتی و در هوای تو دل ها گرفته است
با سوز و آه و ناله و غم ها گرفته است
تاریخ نشر پنجشنبه اول قوس ۱۳۹۷ – ۲۲ نوامبر ۲۰۱۸– هالند
بمناسبت فرا رسیدن سی وهفتمین سالروز درگذشت پدر عزیز ما
مرحوم مغفور زنده یاد استاد علی اصغر بشیر هروی
محترم قیوم بشیر «هروی»
ملبورن – استرالیا
بیست ودوم نوامبر 2018
اول قوس(آذر) 1397 خورشیدی
قبله گاه
دردا که رفت و غصه گرفت زندگانی ام
آتش فتاد به خرمن دل در جوانی ام
تاریخ نشر سه شنبه ۲۲ عقرب ۱۳۹۷ – ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸– هالند
صد شاعر معاصر هرات
گرد آوردنده : محترم استاد ولی شاه بهره
نوشتۀ : محترم قیوم بشیر هروی
در میان آثاری که طی سال های اخیر به زیور چاپ آراسته شده می توان کتاب ( صد شاعر معاصر هرات ) را بعنوان یکی از بهترین ها درین راستا نام برد.
تاریخ نشر یکشنبه ۲۰ عقرب ۱۳۹۷ – ۱۱ نوامبر ۲۰۱۸– هالند
دوبیتی ها ، رباعیات ، قطعات وتک بیت ها
اثر: محترم پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
اخیرآ مجموعه ای دیگری از دوبیتی ها ، رباعیات ، قطعات و تک بیت ها جناب محترم داکتر صاحب حیدری بدستم رسید.
تاریخ نشر یکشنبه ۱۳ عقرب ۱۳۹۷ – چهارم نوامبر ۲۰۱۸– هالند
مرگ جانی
محترم قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
چهارم نوامبر 2018
دوش گفتند مُلحدی مُردار شد
آنکه عمری رهبر اشرار شد
تاریخ نشر یکشنبه ۲۹ میزان ۱۳۹۷ – ۲۱ اکتوبر ۲۰۱۸– هالند
مرثیه اییرا که می خوانید زبان حال فرزندان، برادران و خواهران زنده یاد محمد دا ود نوروزی برادر همسرم می باشد که روز پنجشنبه در شهر کنبرا به رحمت حق پیوست روحش شاد ، یادش گرامی و خاطراتش جاودانه باد .
قیوم بشیر «هروی»
ملبورن – آسترالیا
شنبه بیستم اکتوبر 2018
حکایتِ دل
رفتی عزیز ما دل مایان کباب شد
دردا ازین سفرکه چنین با شتاب شد
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۸ سنبله ۱۳۹۷ – ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۸– هالند
به استقبال مرثیه ای زیبا از جناب مهدی رحیمی
کاروان خسته ی هجران وغم
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
شانزدهم سپتامبر 2018
گوش کن از غصه هایم تا بگویم بیشتر
از غم و از ناله هایم تا بگویم بیشتر
تاریخ نشر سه شنبه ۲۷ سنبله ۱۳۹۷ – ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸– هالند
بمناسبت ماه محرم الحرام ، ماه پیروزی خون بر شمشیر
گله از آب
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا
سیزدهم سپتامبر 2018
گله دارم ز تو ای آب سرازیر شده ای
تشنه لب داد حسین(ع) جان وتو تعذیر(1) شده ای
تاریخ نشر دوشنبه ۲۶ سنبله ۱۳۹۷ – ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸– هالند
بمناسبت ماه محرم الحرام ، ماه پیروزی خون بر شمشیر
ماه محرم
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
یازدهم سپتامبر 2018
ماه محرم رسید نهضتی بر پا کنیم
در سفر کربلا هر دلی شیدا کنیم
تاریخ نشر یکشنبه ۲۵ سنبله ۱۳۹۷ – ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۸– هالند
نظری بر اثری زیبا از شاعر روشندل
محترم همایون عزیزی
بنام :
فقط با « دوستت دارم » بسازیم
محترم قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
شانزدهم سپتامبر ۲۰۱۸
( قسمت اخیر)
او در ادامه چنین می نویسد:
“ عشق بین آدم ها تمایزی قایل نیست . عشق سراغ بینا و نابینا یک سان می آید. برای من تجربه ی عشق نیز دیگر تفاوتی بین آدم بینا و نابینا شمرده نمی شد.
تاریخ نشر دو شنبه ۱۹ سنبله ۱۳۹۷ – دهم سپتامبر ۲۰۱۸– هالند
نظری بر اثری زیبا از شاعر روشندل
محترم همایون عزیزی
بنام :
فقط با « دوستت دارم » بسازیم
محترم قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
دهم سپتامبر 2018
(بخش پنجم)
شاعر روشندل ما که خود راوی این حکایت است می افزاید:
“ شب آن خاطره هم خاطره ای بود، اما تلخ ، تلخ تر از زخمی که از افتادن نصیب ما شده بود. شبی که همه ما به دور سفره نشستیم و گریه کردیم بینایان ما از ترحم ونابینایان ما از بد نصیبی.
تاریخ نشر یکشنبه ۱۱ سنبله ۱۳۹۷ – دوم سپتامبر ۲۰۱۸– هالند
امروز یکشنبه ، دوم ماه سپتامبر برابر با دومین روز فصل بهار در استرالیا مصادف است با روز پدر ، فرا رسیدن این روز را به همه پدران عزیز تبریک و تهنیت گفته و همچنین روح پدر عزیز ما وهمه پدرانی را که درین روز در کنار ما نیستند شاد و خشنود می طلبم.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
دوم سپتامبر 2018
هوای پدر
امروز دلم دوباره هوای پدر نمود
یاد همان که بوده مرا تاج سر نمود
تاریخ نشر شنبه دهم سنبله ۱۳۹۷ – اول سپتامبر ۲۰۱۸– هالند
نظری بر اثری زیبا از شاعر روشندل
محترم همایون عزیزی
بنام :
فقط با « دوستت دارم » بسازیم
محترم قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
اول سپتامبر 2018
(بخش چهارم)
قصه گوی عصای سفید چنین ادامه می دهد:
” شب به خانه برگشتیم.
فردای آن شب به دروازه ی ما تک تک شد و پدرم رفت و در را باز کرد. یکی از عساکر مسعود بود ، پس از احوال پرسی با پدرم گفت : « آن فرزندان نابینای شما کجا هستند؟»
تاریخ نشر دوشنبه پنجم سنبله ۱۳۹۷ – ۲۷ آگست ۲۰۱۸– هالند
نظری بر اثری زیبا از شاعر روشندل
محترم همایون عزیزی
بنام :
فقط با « دوستت دارم » بسازیم
محترم قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
بیست و ششم آگست 2018
(بخش سوم)
همایون عزیزی چنین ادامه می دهد:
” بعد از اینکه مادر راز نابینایی ام را فاش کرد، دروازه ی دلم را به روی پدرم گشودم و فکر این را که زندگی من بی معناست با او شریک کردم ، اما دست مهربانش صورتم را نوازش کرد و شاید این که زبانش یاری نمی کرد چیزی بگوید با دستانش حرف می زد وموهایم را لمس می کرد.
