یلدا ، روایت ایستادگی نور
( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه مؤرخ ۱ جدی ( دی ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۲۲ دسامبر ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
یلدا ، روایت ایستادگی نور
شب
تا زانوی جهان
قد کشیده است،
و اهریمن
بر شانههای شهر
دست سنگین خویش را
میآزماید ،
اما ما
ایستادهایم،
با جامی از آتش،
با نام « میترا » بر لب،
و حافظهای
که واژهی شکست
را هرگز
به خاطر نمیآورد ،
ای تاریکی!
تو
چیزی جز
مکثی کوتاه
در تقویم خورشید نیستی
از دل همین شب،
که دندانهایش را
در گوشت زمان
فرو برده است،
سپیده
قد میکشد ،
چون شمشیری
در مشت کودکی
که هنوز
از ترس
چیزی نمیداند ،
اهورامزدا
دور نیست،
خدا
در مسجد
محبوس نیست،
مسیحا
در کلیسا
به صلیب آویزان نیست،
و هوم
در گودواره
به خواب نرفته است…
اما ،
در همین شراب اند
که لبها را
به خندهای
عصیانگر میگشاید،
در همین شعلهاند
که از نگاه عاشق من
برمیخیزد
و شب را
شرمنده میکند ،
یلدا
شب تسلیم نیست ،
شب سوگند است ،
سوگند انسان
که با تمام زخمهایش
باز هم
طرف نور
بایستد
پس
« بزن، ساقی، دف!»
« بزن، ساقی، می!»
که این شب
آخرین دندان تاریکیست،
و سپیده
پشت در،
نام ما را
صدا میزند .
میترا وصال
۲۰ دسامبر ۲۰۲۵
لندن – انگلستان

بسیار زیبا قلم زدید بانو وصال گرامی ، سعادتمند باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا