رحمت صبح
تاریخ نشر دوشنبه ۱۶سنبله ۱۳۹۴ – هفتم سپتامبر ۲۰۱۵ هالند
دوستان محترم و گرامی لطفا نظریات خویش را در قسمت دیدگاه های صفحه ۲۴ ساعت بنویسید تا مطالب شما همیش محفوظ بماند .
با عرض حرمت
مهدی بشیر
************

( رحمت صبح- سروده ی مملو از طراوت های حسی و تصوری )
شهلا لطیفی
با نوازشت چون شاخ جوان یاسمن به اطراف ساقه ی شوق پیچیدم
نوای هوس تو در گوش من ریخت
و چشمان خمار من در تو غلتید
آنگه
آه گفتی با ترنم چون صدای جویبار
آه گفتی با ترنم چون صدای جویبار
غرشی داشت سوز اوج ات
با صعود اعتبار
باز کردی دل و دیدت سوی بستان وجود
مزه ای گرم نگاه برچیدی
با عیش و شرار
دست مهرت در کمر
لب های داغت روی پوست
چالشی داشت آن ضمیرت
بی تکلف، با وقار
تا بکردی تن عشق را در بغل چون مه ای ناز
ساز و آوای نیازت با خود پیچید
بی قرار
بوسه ها از موی و رخسار و جبین و تن ربود
با لطافت های مهر و
آن لبانی اختیار
قلب عشق بشکفت
سوی رحمت صبح سرور
با طنین پرهیاهوی دو جسم و
یک قرار
شهلا لطیفی
آگست ۲۰۱۵م
درود به خانم شهلا لطیفی عزیز ، سروده زیبا و عالیست. از خواندن آن خوشم آمد . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
شادم که حظ بردید جناب بشیر. ممنونم از لطف شما.