خدای خدایان
تاریخ نشر سه شنبه ۲۶ فبروری ۲۰۱۳ هالند
خدای خدایان
صادق پیکار
***
ای خدایی که تو بهتر ز همه نوع خدایی
حمد و طاعت به تو زیبد که تو بی کبر و ریایی
نی نیازت به پرستش، نه به تمجید و ستایش
نی به تکبیر و تعبد، نه تو محتاج ثنایی
عشر و خیرات نخواهی، نه گدایی و نه محتاج
نی عبادت بپسندی و نه مشتاق دعایی
هم کریمی و رحیمی و هم از عاطه سر شار
نی به جنت بفریبی، و نه دوزخ بنمایی
نه کُلالی که ز گِل کوزه بسازی ز تفنن
روز دیگر شکنی، غصه و ماتم بفزایی
پارسایی بگزینی، نکنی فتنه به عالم
نی پیامبر بفرستی، و نه ابلیس کذایی
نی تشهد طلب استی، نه تعالی و بزرگی
نی قیامت کنی و آیت ماتم بسرایی
خود پسندی و تکبر نکنی، راست بگویم:
“تو بزرگی و در آیینۀ کوچک ننمایی”
صادق پیکار
پیکار عزیز ، بازهم زیبا و خواندنیست . موفق باشید. مهدی بشیر
شناخت جالبى از آفریدگار پیش کش کرده اید . سروده اى تان عالیست.
بسیار خوشم آمد . جناب پیکار کامگار باشید . در انتظار اشعار دیگری از همین جنس .
زیباست شاعری چنین گفته:
یارب به قدر قدر تو نشناختم ترا
در حدّ فکر کوته خود ساختم ترا
گاهی ببام مسجد و گه بر فراز دیر
دادم ندای یارب و نشناختم ترا
و حافظ شیرازی گفته
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست
و اما مولانا جلال الدین را که پیشتاز خدا شناسی و الهیات زمان میشمارند خیال بر این است:
ندانی که شوریده حالان مست
چرا برفشانند در رقص ، دست
گشاید دری بردل از واردات
فشاند سر دست بر کائنات
حلالش بود رقص بر یاد دوست
که هر آستینش جانی در اوست
یکی خرقه ی نام و ناموس و زرق
که عاجز بود مرد با جامه غرق
آنانی که به عجز آدمی معتقد اند پس لاجرم معترفند که خالق را هر آدمی به رقم خویش و ذوق خویش شناسایی میکند و منطق را حکم اینست که بخاطر احترام به عقیدۀ خویشتن باید عقاید دیگران را نیز باید محترم شمرد . آقایی پیکار روزی هندویی که از امریکا بکابل بعد سالها رفته بود از من خواهش کرد تا ببرمش درمسال که در جوی شیر موقعیت دارد . ما رفتیم و من با پندت هندی ساعت ها صحبت کردم و او بمن پرشات آورد و از روی ادب کمی از آنرا خوردم و میدیدم که این هندو ی که همراه من بود به که ذوقی در و زینه و قالین درمسال را می بوسید و اشک میریخت
بیشتر درد سر نمی دهم آقایی پیکار سعادتمند و پیروز و بهروز باشید.
مهارت قلم و طبع فرحت بخش تانرا میستایم جناب گرانقدرم.با درود!
دانشور عالی قدر، همایون جان عالمی،
ازدیدگاه ادیبانه ومؤدبانۀ تان خیلی ممنون و خورسندم. شمارا به مثابه یکی از نخبگان فرهنگی انگشت شمار سایت ۲۴ ساعت ارج می گذارم. در گذشته هم اشارات نقد گونۀ تان را به نظر قدر دیده در اصلاح آنچه نوشته بودم اقدام کردم. نظریات تان برایم با ارزش است، خداوند نگهدار تان.
فرهیختهء گرانقدر جناب اقای پیکار، سروده ای زیبایی را رقم زدید ومقبول سرودید ، مؤفق باشید!
جناب پیکار !
شما با بزرگواری ذره نوازی میکنید، آنچه مسلم است اینست که عمر را باید وقف آموزش و آمیزش کرد
توجه کنید
هر چه از جملۀ آفاق درین جا حاضر
هند و هرمزی و مؤمن و ترسا و یهود
گر تو خواهی که دم از صحبت اینان بزنی
خاک پای همه شو تا که بیابی مقصود
به هر حال :
همتم بدرقۀ راه کن ای طایر قدس
که دراز است رۀ مقصد و من نو سفرم
هر باریکه با مثنوی معنوی روبرو میشوم به هیچ بودن خودم بیشتر پی میبرم ، راه شعر و ادبیات دری پارسی فقط نغمه سرایی و ردیف آوری نیست . بخدا عالم عالم علم و معرفت است .
آنچه بر ما شاید و باید اینست که همزیستی و هم پذیری بیاموزیم و به استعداد هر کسی احترام بگذاریم چون اشتعداد ها تجلی های منبع نور اصلی است که با با شمعدان های کوچک خویش آنقدر غافل هستیم که چشمان ما را آن خورشید میرباید و ما بیخبر میرویم
با مدعی مگوئید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خود پرستی
من موفقیت شما و تمام دوستان همدل این سایت را خواهانم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جزء به همان ره که توام راهنمایی
جناب پیکار شعر حکیم بزرگ غزنه را با بدایع ، اندیشمندانه در تتبع رفته اید . و شاهد ازلی را نیک مدیحه گفته اید . بدیع سرایی تان را مرحبا میگویم .