ارسال شده توسط admin در
اشعار
تاریخ نشر : پنجشنبه ۳۰ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۸ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
خانه خراب
هم هوا و هم زمین و هم دل دریا بیاب
گر شکافی عمق آن ، حاصل ترا آن دُر ناب
در بلاغت یا جذالت گر نباشد معنی و فهم
آتشش افگن، بسوزان جفت آنرا چون کباب
گر غلو کردی ببین : عاقبت آسیب آن
در تعادل فکر کن ، معنی هستی را بیاب
در جهان دُر گران در عمق ها پنهان شده
گربجویی آن دُرناب ، آری درون خود بیا ب
معرفت را با تحجر یا غلو فاسد نکن
عقل را پاسش بدار،مثل مردمان آن سوی آب
تا کجا اذهان مردم را بخواب عادت دهیم؟
تا بکی با سیل پرسش مانده ایم ما بی جواب؟
تا کجا بی پای استدلال ، لنگان می رویم؟
تا کجا در پشت در ، در انتظار روز ناب
آه بیا ای دوست آوازدیگر، سازدیگر سازکن
یا بیا تفسیر کن،با تامل آواز این ساز و رباب
رفت آخر آن بهاران ، کو نشاط سبز یارا ن
تا به کی با داد و بیداد، ای هاون کوبیم در آب
چشم و گوشت باز کن :در پشت آن و این نرو
خود بیا تشخیص ده ، با چشم خود آب از سراب
این صدای درد تاریخ ، از نیستا ن شماست
دود سوزش آسمان پوشاند، ای خانه خراب
آتشی افگند در باغم، که می سوزد تمام هستی ام
واه ازین بوی که بر خیزد، ازین سوز کبا ب
صامدی
۱۸ اپریل ۲۰۲۴
ملبورن – آسترالیا