۲۴ ساعت

05 ژانویه
۱ دیدگاه

جوی آب روان

تاریخ نشر: جمعه ۱۵ جدی ۱۴۰۲ خورشیدی – ۵ جنوری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

جوی آب روان

افکار

مادر را آرام نمی ماند

وقتی خورشید، لباس شب عوض کرد

و پیراهن زر دوز به تن

بر کلبهٔ متروک مادر

از راه پنجره به او سلام کرد

تبسم مادر، پذیرایی ملیحی بود

بر این مهمان سحر خیز

خود مانی، مهربان و دیانت شعار شهر

مادر در سر زمین غنی خلقت

کلبهٔ محقر را

با پارچهٔ چهار لا شدهٔ صبر جاروب کرد

و خاکروبه های غم و اندوه را

به دور از حویلی ریخت

پردهٔ ژولیدهٔ خیال را کنار زد

آتش افروخت 

از انبار کاغذ ، چوبک و پلاستیک

محصول دست کودکان

آماده کرد چای دود آلود

در قطعی کهنه

و در چاینک پتره یی ایام

سر سفره باچند تا نان محدود

و پیاله ها زینت یافته بود

مادر بسم الله گفت:

در هر پیاله به مقیاس شکران چای

به مقدار عدل ، شکر

وقتی مادر از هوای معطر بوستان عطوفت و عاطفه 

که از وسعت و گستردگی قلب اش عزیمت عبور

 از پل محبت را داشت

با تبسم و تکریم 

نانهای خشک را

به عمر و علی قسمت کرد

در لابه لای امواج تف چای

که طیف خوشبختی مادر 

میخواست در آسمان ترسیم شود

شعری سکوت ذهنش را می شکست:

«جام جهان نماست ضمیر منیر دوســت

اظهار احتیاج خود آنجا چه حاجت است؟»

صامدی

 

 

یک پاسخ به “جوی آب روان”

  1. admin گفت:

    جناب صامدی عزیز بسیار زیبا قلم زدید ، قلم زیبای تان را می ستایم ، در امان پروردگار باشید.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما