۲۴ ساعت

26 ژانویه
۳دیدگاه

یک دریچه 

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه 7 دلو  ( بهمن ) ۱۴۰۳  خورشیدی  26  جنوری   2025   میلادی – ملبورن – آسترالیا

یک دریچه 

          به یار

بسویت آمده ام

با یک سبدعشق 

یک دریچه امید

و یک دریاچه آب تواضع

تا مرا در سجده های سحری

پذیرا شوی

سجاده دل پهن شد

نورت در آسمان درخشید

و عطرت –

مرا بیشتر از پیش مست نموده …

هما طرزی

 نیویورک 

۲۹ اپریل ۲۰۱۳

24 ژانویه
۳دیدگاه

باران رنگ ها

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : جمعه 5 دلو  ( بهمن ) ۱۴۰۳  خورشیدی  24  جنوری   2025   میلادی – ملبورن استرالیا

 

باران رنگ ها

                               به حق

باران آیه های ترا تفسیر کرد

در  یک تابلوی پر رنگ

در خلوت درون

رنگ ها زنده بودند 

رنگ ها می‌ پریدند

رنگ ها می‌ خندیدند

ومی‌ درخشیدند

مکرر می‌ بارید

مکرر با تو بود

دگر من و تو نبود

تنها لفظ )ما (

و آیه های خدایی …

هما طرزی

 نیویورک

۸ جولای ۲۰۱۳

22 ژانویه
۳دیدگاه

بی‌ ریا

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : چهارشنبه 3 دلو  ( بهمن ) ۱۴۰۳  خورشیدی  22  جنوری   2025   میلادی – ملبورن استرالیا

بی‌ ریا

                           به یار

من در تواضع بید مجنون شریکم

و در سرازیری یک آبشار پر آب –

در رکوع ایستاده ام

                         با عشق

آنچه از من تراوش میکند

                                  بی‌ ریاست

و صداقت در من ترا صدا میزند

در نیایش هام در نوسانی

و در پندار هام …

)من( ترا زمزمه میکند

)من( ترا می‌ جوید

)من( در شکوه عشق فریاد میزند

مگذار ،

بنده بودنم را از یاد برم …

 

هما طرزی

 نیویورک 

۶ جولای ۲۰۱۳

 

19 ژانویه
۳دیدگاه

در سایه ی درختان کاج

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه  30  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  19  جنوری   2025   میلادی – ملبورن – استرالیا

در سایه ی درختان کاج

                                       به وطنم

صدا کن مرا

صدا کن به بیشه های سبز

در سا یه ی درختان کاج

در کنار جوی آب

که عشق در آن جاریست

و ایمان در آن موج میزند

در انتهای باغ

گل های صمیمیت روییده

دسته یی از آن گل ها را بچین

در سرای خاموشی بمن هدیه کن

من دگر تنها نیستم

من با خودم همسفرم

تو در من نشسته ای

تو در من نمو کرده ای

صدا کن مرا

در پرش پرنده ی آزاد 

درمیان گندم زاران عاشق     

در شکوه شاخه های طلایی

که با ساز باد میرقصند پر موج

و ترا پر امید صدا میزنند

من با آهنگ عشق آشنایم

چون کبوتران پارسا

در آسمان یک احساس پاک

صدا کن مرا

در التهاب شب های داغ

و در روزی که در تو بدنیا آمدم

و نطفه صداقت را به باغ هدیه کردیم

و در آغوشت آرام خفتم

و زیبا رقصیدم

صدا کن مرا

در آرامشی چند

در  کوشه های خلوت

در بیشه های سبز

در سایه ی درختان کاج

در کنار جوی آب

و به آغوش عشق ها ….

صفا ها …

ایمان ها …

هما طرزی

نیویورک 

۱۰ جولای ۲۰۱۳

15 ژانویه
۳دیدگاه

طراوت ایمان

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : چهار شنبه   26  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  15  جنوری   2025   میلادی – ملبورن – استرالیا

طراوت ایمان

                       به یار

در زیر سایه ی اندیشه

باران چه پر بار بود

و برگ ها با نویدی سبز

در سجده

گلها با عشوه های دیرین 

عشق را چیده

درختان پر نور و با وقار 

ایستاده

زمان در سکوت 

خوابیده

 

گیچی نبود

همه اندیشه

همه سبز

همه پر نور

همه شاداب

و تصویر تو در تمامی دیواره ها

سایه افکنده

 

ای وزش عشق

ای نسیم شور

ای دریاچه عطش

طراوت ایمان را

                     درمن

تا ابدیت ببر 

هما طرزی

 نیویورک 

۱۵ جولای ۲۰۱۳

 

13 ژانویه
۳دیدگاه

دیدار

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : دوشنبه   24  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  13  جنوری   2025   میلادی – ملبورن – استرالیا

دیدار

           به دوستانم

 

بگذار که عشق 

در انقلاب پر حجم یک احساس

ما را پیوند زند

 

در جدال و هیاهوی کوچه های غربت

تنها اوست که ما را در سفره است

و محبت

آن موهبت خدایی !!!

 

مگذار که مرگ

ما را در اندیشه هایمان تنها یابد

و در باغچه ی سرسبز سنگ ها

نام ما را حکاکی کند

 

هنوز زود است

هنوز زود است

بگذار دیدار تازه کنیم

و با یاد های جوانی

و تصویر آن روز ها

موهای مانرا شانه زنیم …

 

 هما طرزی

نیویورک 

 ۱۵ جولای ۲۰۱۳

11 ژانویه
۳دیدگاه

فقط …

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : شنبه  22  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  –11  جنوری   2025   میلادی – ملبورن – استرالیا

 

 

فقط 

               به همسرم

 در کنار تو

بدن از هوش رفت

و من

     در تلاطم یک احساس

هنوز زنده بودم

و ترا نگاه میکردم

                   در یک عشق پر شکوه 

دستانم

            در نهایت می‌ دوید

و ترا جستجو میکرد

و چشمانم

در گودی یک اتاق گرم

بتو خیره شده بود

در عبور از دریای توفانی

کرانه ی آرامش 

ما را صدا کرد

ولی بدن از هوش رفته بود

در یک شرم پاک

تنها صدا بود

که هنوز بیدار بود 

هما طرزی

 نیویورک

 ۱۶ جولای ۲۰۱۳

09 ژانویه
۳دیدگاه

شکوفه های گیلاس

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :پنجشنبه 20  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  – جنوری   2025   میلادی – ملبورن – استرالیا

شکوفه های گیلاس

و تو بودی

که در زیبا ترین روز ها

شکوفه های گیلاس را

پر صدا

بر موهایم پاشیدی

نیم قرنی گذشت

و من هنوز

در کوچه های (پغمان)

منتظرم تا تو برگردی

و من در آرامش آغوشت

به سجده روم

هما طرزی

نیویورک

 2 جنوری 2025

07 ژانویه
۳دیدگاه

برکه زلال

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :سه شنبه  18  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  – جنوری   2025  میلادی – ملبورن – استرالیا

 

برکه زلال

چشمان تو

برکه زلالیست

که سبزه های وحشی

در کناره هاش می رقصند

و قصه زیستن را تکرار می کنند

چشمان تو

آن دو مسافر سبکبال

که هویت عشق را

پاسداری می کنند

و سوغاتی دوستداشتن را

در آغوشت رها می سازند

چشمان تو

هدیه ایست خدایی

چون خورشیدی درخشان

در سرزمینی که هنوز

یاد آور مهرست و وفاداری

و با واژه های رنگین

آیه های عشق را تلاوت می کنند

چشمان تو

آن دو باشنده کوچه های راستین

که از شامگاهان کدورت به دور

و نوازشگر فرشتگان عشق اند

در ظهر گاهان طلایی

آری چشمان تو

آن دو کتابیست خوانا

در ناپیدا ترین لحظه هام

که نور می پاشند در ستون های دانایی

و عبور می کنند

از دیوار اندیشه های شکسته وغیر صمیمی

هما طرزی

28 دسامبر 2024

01 ژانویه
۳دیدگاه

محبت

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : دوشنبه  10  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  – 30  د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

محبت

                 به کابل

خورشید نگاهات

آرام آرام

دریاچه ی عشق را خشکید

بی‌ صدا ،

زمین های خشک 

در تراکم سرزمین بیگانه

 به رطوبت کوچه

 های پاک می‌ اندیشم

و به خانه های کوچک

و باغچه های پر گل

که مهر را آبستن بود

هما طرزی

 نیویورک 

۱۸ جولای ۲۰۱۳

29 دسامبر
۱ دیدگاه

پرواز

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه  9  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  – 29 د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

پرواز

            به یار

درخت چیزی نبود

جز لطف باغ ،

               در شاخه ی تواضع

دستانم به دورت پیچیده

و بودنم ترا زمزمه میکند

 

از خاک عبور کرده ام

از زمین و از گیاه

سنگ ها را زیر پا خورد کرده ام

و حالا از هوا عبور می‌کنم

و در آسمانت به پروازم

پرواز، 

پرواز …

هما طرزی

 نیویورک

۲۲ جولای ۲۰۱۳

 

25 دسامبر
۳دیدگاه

یاد

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : چهارشنبه 5 جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  – 25 د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

یاد

           به  شهرم

شاخه عریان عشق

مرا در خود پیچیده

قامتش

سخت میفشاردم 

                به  آغوش یک خاکستر

غباری در راه است

دود دوری چشمانم را بسته

ولی یادت

همیشه جاودان …

 هما طرزی

نیویورک

۲۲  جولای ۲۰۱۳

 

 

23 دسامبر
۳دیدگاه

بنده بودن  

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : دوشنبه   3   جدی  ( دی ) ۱۴۰۳  خورشیدی  – 23 د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

بنده بودن  

            به دوست

خواب شکست

و من گریستم

برای کودک دلم

که هنوز ترا زمزمه می کرد 

از سردی اتاق لرزیدم 

 

لبخندی در دیوار درخشید

آذرخشی در اتاق 

آتشی در جانم دمید

تو بودی

که بنده بودنم را

پذیرا شدی 

 هما طرزی

نیویورک 

۲۴ جولای ۲۰۱۳

 

21 دسامبر
۳دیدگاه

  یک صدا

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : شنبه  1   جدی  ( دی ) ۱۴۰۳  خورشیدی  – 21 د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

یک صدا

                          به دوست

سفیر شب گفت :

با سحر خواهی آمد

تا صبح بیدار بودم

تا صبح به استغاثه نشسته بودم

در درونم

              آتشی بود

 

خانه دل

پر از شمع های فروزنده …

یک دیدار

یک نور

و یک صدا …

تنها تو بودی و من …

 هما طرزی

نیویورک 

۲۳ جولای ۲۰۱۳

 

18 دسامبر
۳دیدگاه

نفرت

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : چهارشنبه   28 قوس  ( آذر) ۱۴۰۳  خورشیدی  – 18 د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

نفرت

 

برو ای مرد! برو یکه و تنها بگذار

باز در کلبه ی من کعبه ی من پا مگذار.

تو دگر نیستی‌ آن مظهر هستی‌ و امید

 تو دگر نیستی‌ آن معنی‌ عشق

 تو دگر نیستی‌ آن جلوه ی یاد

تو دگر نیستی‌ افرشته ی من

تو…دگر شیطانی!

 

تو نکو یان جهان را همه والا بودی

و تو خوبان جهان را همه مظهر بودی

تو، ز هر خوب که در عالم بود:

در نگاه دل من، از همه برتر بودی

 

برو‌ای مرد! برو، دور برو

دگر اندیشه مکن:

به من و شور من و شادی من

من دیگر نیستم آن دختر خاموش که در بند تو بود.

 

برو ای مرد! برو باز چرا آمده یی ؟

باز امید چه داری ؟ به کجا آمده یی ؟

باز امید همان دخترک مستت هست ؟

یا که با یاد دگر، خانه ی ما آمده ای  ؟

باز گویم به تو صد حیف ، خطا آمده ای  ؟

 

من دگر نیستم آن که تو می جو یی باز

تو برو، دور برو، جای دگر خانه بکن

 در دل دختر خوش باور دیگر حالا:

با دو صد مکر و فسون ، لانه بکن !

هما طرزی

کابل – افغانستان

15 جنوری 1972

 

 

 

 

12 دسامبر
۲دیدگاه

آب عشق

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه    22 قوس  ( آذر) ۱۴۰۳  خورشیدی –12 د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

آب عشق

 

دریا ها از رفتن خسته ا‌ند

                                     و ماتم زده …

شهر عشق بی‌ آب

تردید م را بشکن با سنگ محبت هایت 

خانه ام و دیوارهایش هنوز ترا صدا می‌ زنند

                                                     به زبان صداقت ها

بوی عشق را شنیده ام

بوی عشق را –

                             دیده ام ،

                                      چشیده ام ،

                                                   و بوییده ام

دریچه قفس را شکستم …

تامرغ  های آزادی بارور شوند 

خرمن رستن هایی ابدی اینجاست

و زنبق عاشق پر آب

ای طنین خدایی !

بر سرزمینم بتاب

و اقلیم وجودم را سرشار از آب های جهنده ساز!

 

هما طرزی

نیویورک

10 اپریل 2010

07 دسامبر
۳دیدگاه

وطن ، ای‌ سر زمین

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :شنبه   17 قوس  ( آذر) ۱۴۰۳  خورشیدی –7 د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

وطن، ای‌ سر زمین 

 

ای‌ که از هر چه سر سبز تر است سبزه‌ها یت‌،

و ای‌ که از هر چه خاکستری تر است کوه‌ها یت‌،

و نیلگون آسمانت که به رنگ عشق است…

و زمینت پر بار تر از سینه‌های پر شیر زن بار دار !

درخت وجودم در زمین تو کاشته شد…

حیف از آن که  ثمر در دیار غیر دهد

                                 

ای‌ سر زمین همیشگی!

از عطر نمناک کوچه‌هایت هنوز مستم

وخیال  باد و غبار پر درد غروب‌هایت هنوز هم-

مو‌های پر موجم را به بازی می‌‌گیرد

باشد که ترا روزی با چشم سر بینم،

چون با چشم دل همیشه در کنار منی‌

هما طرزی

نیویورک

اول جنوری 2001

 

 

03 دسامبر
۳دیدگاه

هوس

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : سه شنبه  13 قوس  ( آذر) ۱۴۰۳  خورشیدی – 3  دسامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

هوس    

لغزش عرق سرد

بر اندام هوس‌های کهن

و نوازش دست ها،

بر سروده های ناتوان…

پستان‌های عشق-

از شیره هوس‌ها بارورند.

و نفس‌های گرم تو،

بر مر مر خشکیده ی تنم ،

رطوبتی جان آفرین به ارمغان آورده است .

دست‌ها مان به هم ساییده اند،

تا لب‌های سرد را –

به آتش غم آشتی‌ دهند.

ضربه‌های تند قلب ها،

 و نفس ترسیده از گناه-

و …آرامش احساس را به ما  هدیه کرده است …

هما طرزی                   

میامی                     

12 مارچ 2001              

30 نوامبر
۳دیدگاه

 نفرت

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : شنبه   10 قوس (آذر) 1403 خورشیدی – 30 نوامبر 2024 میلادی – ملبورن – استرالیا

نفرت

 

برو   ای  مرد!   برو   یکه  و  تنها   بگذار

باز در کلبه ی من کعبه ی من پا مگذار.

تو دگر نیستی‌ آن مظهر هستی‌ و امید

 تو   دگر  نیستی‌   آن   معنی‌   عشق

 تو   دگر  نیستی‌    آن   جلوه ی    یاد

تو    دگر    نیستی‌      فرشته ی   من

تو…دگر شیطانی!

تو نکو یان جهان   را  همه   والا بودی

و تو خوبان جهان را همه مظهر بودی

تو، ز هر خوب   که     در     عالم بود:

در نگاه   دل من  ، از  همه برتر بودی

برو‌    ای   مرد !    برو   ،    دور   برو

دگر اندیشه مکن:

به من و  شور  من  و     شادی من

من دیگر   نیستم آن  دختر خاموش 

که در بند تو بود.

برو ای   مرد!   برو  باز   چرا آمده یی ؟

باز امید چه داری ؟ به کجا  آمده یی ؟

باز امید همان دخترک مستت هست ؟

یا که با یاد دگر، خانه ی ما آمده ای  ؟

باز گویم به تو صد حیف ، خطا آمده ای  ؟

من دگر نیستم آن که تو می جو یی باز

تو برو، دور برو، جای دگر  خانه   بکن

 در دل دختر خوش باور  دیگر  حالا:

با دو صد مکر و فسون ،  لانه بکن !

هما طرزی

15 جنوری 1972

کابل – افغانستان

 

 

27 نوامبر
۳دیدگاه

ورقِ زندگی

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : چهار شنبه 7 قوس (آذر) 1403 خورشیدی – 27 نوامبر 2024 میلادی – ملبورن – استرالیا

ورق زندگی‌

 

هنوز نرم نیلی کبود

چو تاجی‌ باشکوه در همیشگی هاش

و سخت سبز بیشه ها

چو فرشی بافته در مشرق زمین…

و من بیهوده در کنار تو نشسته ام

همچو خواب یک آینه پر تشویش

و هم چون خون  یک مست

در سیاه شب پیری…

آینه را باید شکست

تا خون بر فرش رنگی بریزد

و کتاب زندگی‌ ورق تازه تری را آغاز کند.

هما طرزی

نیویورگ

6 جولای 2010

 

 

23 نوامبر
۳دیدگاه

 نت عشق

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : شنبه 3 قوس (آذر) 1403 خورشیدی – 23 نوامبر 2024 میلادی – ملبورن – استرالیا

 نت عشق

 

زمستان رفت

و مرگ دیروز-

آغاز زندگی‌ یی فردا شده

بیا تا با هم:

به فردا‌ها بپیوندیم،

و نت‌های جدید موسیقی عشق  را –

در کتابچه‌ها مان بنویسیم.

هما طرزی     

نیویورک      

نهم فبروری 2010

 

20 نوامبر
۲دیدگاه

وا لا همّت

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : چهارشنبه   30 عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 20  نوامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

وا لا همّت

                   تقدیم به پدرم

پدر جان!

به همّت وا لا ی تو:

 که استوار تر –

از سرو‌های بلند جلال آباد،

 و محکم تر –

از سنگ‌های کوهساران آن  دیار است .

و به قلب با محبتت:

که رئوف تر-

از عطر گل‌های نارنج،

 و زیبا تر از گل‌های شب بوو نرگس است.

و به نصیحت‌های پر معنی‌ ات:

که خوش مزه تر از نارنج‌های خانه مان است.

با ور دار:

 که وجود تو در قلبم جاودان است.

 و تمامی سلول‌های هستی‌ ام به تو افتخار می‌‌کنند.

ای وا لا گوهر!

در سالگرد مرگت به جای عزا داری،

شکوه وجودت را برگزار می‌‌کنم.

هما طرزی

نیویورک

20 جون 2001

 

17 نوامبر
۳دیدگاه

نترس

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه  27 عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 17  نوامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

نترس

 

در سرزمین آفتاب ها

درختان تنومند

با شاخه های استوار تر از –

بازوان پهلوانان افسانه ها –

پر بار از برگ های سبز و طلایی

با چشمان آسمان ها –

                 ما را بدرقه می‌ کنند

هوای دم کرده

با غبار خاکستری رنگ –

                         نفس نفس زنان

                                        ملتهب

                                             و خمار آلود –

پیام ترا به من هدیه کرد

نترس !

ترا دنبال نخواهم کرد

 

هما طرزی

شیکاگو

20 جولای 2006

13 نوامبر
۳دیدگاه

نفس منجمد

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :چهارشنبه  23 عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 13  نوامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

نفس منجمد

 

چه ناگوار است تنهایی‌…

با دیوار‌های مرده حرف زدن

و با صفحه تلویزیون انس گرفتن

آنهمه صدا کجا رفت؟

بدنم از تنهایی سرد شده به پهنای یک دشت

و صدا در گلویم گیر کرده به بزرگی نا‌ امیدی ها

کجاست مادر که می‌‌خواند –

                              مهرش در گوشم

کجاست پدر که دور می‌‌کرد –

                           وهم‌ها از دوشم

من در کدامین سرزمین گم شدم؟

رها شدن در باغچه‌های یخ زده از محبت ها

آغاز نفس‌های منجمد

در بدن پلاسیده

و تنها گرمای من :

تصویر دور‌ترین روز هاست …

 

هما طرزی

نیویورک – امریکا

14 اپریل 2010

10 نوامبر
۳دیدگاه

 هدیه

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه   20 عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 10  نوامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

 

 هدیه

 

آیه‌های تاریک زندگی‌ ترا

هر شب با زبان یاد ها-

                          برای خود تکرار می‌کنم

و بی‌ مفهوم‌ ترین لحظه‌های من-

                                  از عشق تو آبستن میشود.

تو‌ای خدای دل  من !

ای که با دستانت :

                     غم را ارمغان داری

                     و در مرز بی‌ رغبتی عشق

                     تکرارش می‌‌کنی –

باور دار !

که روزی با دستانم :

بهار را به توهدیه خواهم کرد.

هما طرزی

17 مارچ 1972

کابل – افغانستان