نگاه
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۳ فبروری ۲۰۱۴ هالند
نگاه
رسول پویان
آه!
سنگینی نگاهت،
عرقناکم کرد؛
تبسمی،
تا غرق نشدم.
8 /4 /1390
فریاد سکوت
در تفتیده دیاری،
که سکوت از تنهایی،
فریاد می کشد !
دیگر؛
مجالی نیست.
شکسته چنگت را،
بردار –
و برو.
9 / 5 / 1390
رسول پویان
پویان عزیز ، مثل همیشه زیبا و عالی سروده اید. زنده و سلامت باشید.
مهدی بشیر