تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری
تاریخ نشر: پنجشنبه 19 دلو ( بهمن ) 1402 خورشیدی – 8 فبروری 2024 میلادی – ملبورن – آسترالیا
الهی غنچهء امید بکشای
گلی از روضهء جاوید بنمای
« جامی »
فصل دوم
تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری
به تصحیح و مقابله و تحشیهء بشیر هروی
بخش ششم :
ص 20 س 14 – و آیهء نفس : مدرسه ای ساخته اند : این مدرسه تا این زمان در شهر هرات باقی است و در محلهء برج خاکستر ( ناحیه 4 هرات ) در کوچه ای که اکنون بنام گذر مرغ فروشی شهرت دارد واقع است و بنام مسجد مخدومی و مدرسه مخدومی معرف است . مساحت آن در حدود 300 متر مربع است و تا چند سال پیش ویرانه بود ، زیرا در اطراف و نواحی آن منزل و خانه یهودیان بود و آنان از بیم اینکه مورد تعرض آیندگان و روندگان مسجد واقع نشوند ببهانه های مختلف موانعی در راه تعمیر وترمیم آن ایجاد میکردند تا اینکه در حوالی 1329 شمسی مردی خیر از اهل قندهار یکی از خانه های یهودیان را که در مجاورت مدرسهء مزبور واقع است خرید و سپس بآبادی مردسه همت گماشت و سرو صورتی بآن داد و چاه آبی را که از آغاز تعمیر مدرسه در آن واقع بود و خشک شده بود پاک و منقح کرد و در سمت شمال آن شبستان بنا نهاد و در طرف جنوبی رواقی بدون درب و پنجره ساخت.
عبادت خانه ( یا بقول مشهور چله خانه ) مولانا در سمت جنوب مدرسه واقع است و متأسفانه وضع ظاهری مدرسه ( مسجد) مذکور بسیار غریبانه و نشانه ای از تذلل و انکسار عارفانهء بانی بزرگوار آنست ، گرچه برای بیننده بهمین صورت موجد مالی می شود.
ص 20 س 14 – مدرسه و خانقاهی : غیاث الدین خاوند میر در خاتمهء خلاصه الاخبار ضمن شرح ابنیه بیرون شهر هرات نوشته : « مدرسه حضرت مخدومی حقایق پناهی نورالله مرقده بصفت صفا و لطافت هوا موصوف و معروف است و در سنگ عمرات مقرب الحضرة السطانی انتظام دارد» (الف ).
شاید بعد از وفات مولانا ، امیر علیشیر با احترام آن مرد بزرگ مدرسهء اورا تجدید عمارت کرده باشد. ولی اکنون ظاهرا اثری از آن باقی نمانده است.
ص 20 س 16 – در جوار حضرت ایشان : ازین عبارت بر می آید که خانه ومحل بود و باش مولانا در خیابان (ب ) بوده است ولی از رساله مزارات هرات معلوم می شود که مولانا در محلی که اکنون دولتخانه نامیده میشود ساکن بوده است ، ( ک : حواشی ص 73).
ص 21 س 15 – جامی غم دوست …: (رک : لوایح ص 29 ).
ص 22 س 13 – ابو یزید البسطامی : طیغور بن عیسی بن سروشان بسطامی ملقب بسلطان العارفین از بزرگترین مشایخ عرفاو شاید مشهور ترین ایشانست .
ولادتش (188) ووفاتش(261) وشرح حالش تقریبآ در تمامکتب تذکرهء عرفا مسطوراست .
ص 22 س 20 – قال سهل : مقصود : سهل بن عبدالله بن یونس شوشتری است از بزرگان مشایخ صوفیه در قرن سوم و مؤسس مکتب طریقتی سهلیه که اساس آن بر مجاهده و ریاضت نهاده شده است . وفاتش در سال (283) یا (272) اتفاق افتاده و روایت اول مشهور تر است ( برای اطلاع بیشتر رجوع شود به نفحات الانس ص 66 – 68) کشف المحجوب ص 175 – 177 ) .
ص 23 س 6 – جرمی که رخت ما … (رک : دیوان جامی ص 350 ).
ص 23 س 13 – خواجه ناصر الدین عبیدالله : معروف بخواجه عبیدالله احرار از بزرگترین مشایخ نقشبندیه است و مولانا جامی را نسبت بوی ارادت و اخلاص بسیار بوده ودر آثار خود از آن مرد عارف باحترام نام برده است .
فخرالدین علی بن حسین کاشفی کتاب رشحات عین الحیوة را و مولانا محمد قاضی کتاب سلسلة العارفین و تذکرهة الصدیقین را در مناقب و شرح احوال خواجه احرار نوشته اند.
خواجهء احرار در مباحث عرفان تصانیف بسیار داشته از آنجمله تحفة الاحرار و والدیه و حورائیه بسیار معروف است .
وفات خواجهء احرار در شب شنبه سلخ ربیع الاول 895 اتفاق افتاده است (1).
ص 25 س 2 – این بیت را می خواند: در نفحات الانس در ضمن شرح حال شیخ بهاءالدین عمر جغارگی ، عبارت ذیل دیده می شود:
این فقیر را این بیت از وی به خاطر است ، در وقتی که بعضی فقیر آنرا بدوام توجه اقبال بر مطلوب حقیقی ترغیب میکرد ، میخواند ، بیت :
دلارامی که د اری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فرو بند (2).
ص 25 س 4 – مولانا سعد الدین فرح : از اعیان زمان شاهرخ و از اصحاب شیخ بهاءالدین عمر جغارگی بوده که در سال 844 در ملازمت شیخ بسفر حج رفته است (3).
ص 25 س 9 – حلاج : ابو مغیث حسین بن منصور بیضاوی از شاگردان سهل بن عبدالله تستری بوده و در زمان مقتدر بالله عباسی بفتوی بعضی از فقها در روز سه شنبه 24 ذیعقده سال 309 محبوس و مضروب و مصلوب گردید. ص 25 س 16 – خواجه عبدالله انصاری : شیخ الاسلام شیخ الشیوخ زین العلماء ابو اسمعیل عبدالله بن ابی منصور محمد بن ابی معاذ علی ابن محمد بن احمد بن علی ابن جعفر بن منصور بن مت الخزرجی الانصاری معروف به خواجه انصار خواجهء انصاریان و پیر هرات و پیر هری و پیر هروی و پیر انصاری و پورانصار و پور انصاری ، از بزرگترین علما و عرفای خراسان در قرن پنجم هجری و شاید معروفترین علام دینی در قرن مذکور است که در سال 396 در مصرخ هرات متولد شده و بسال (481) در همین شهر وفات یافته و در موضع معروف به کازرگاه مدفون گردیده و مزارش هم اکنون زیارتگاه علاقه مندان تصوف عرفان است.
از مهمترین آثار پیر هرات ، یکی کتاب طبقات الصوفیه است که شامل شرح حال و بحث در پیرامون اخلاق و عادات و سخنان عرفاء سلف می باشد و دیگر منازل السائرین که از طرف بسیاری از علما مورد شرح و تفسیر واقع شده و نیز صد میدان و کنزالسالکین و مناجات نامه است . تفسیری نیز برقرآن کریم نوشته بوده که آنرا یکی از شاگردانش ( رشید الدین میبدی در سال 520 هجری) بسطه داده و تفسیرمعروف کشف الاسرار را ترتیب داده استم. ( برای اطلاع بر شرح حال مفصل پیر هرات رجوع شود برسالهءـ سرزدوبور گوی و مقدمهء طبقات الصوفیه بقلم شاغلی عبدالحی حبیبی و سلسلهء معقالات راقم این سطور در مجلهء ژوندون سال 1332 – 1333 تحت عنوان زندگانی و مکتب پیر هرات ).
ادامه دارد …
پاورقی ها :
(الف) خلاصه الاخبار خطی نسخهء متعلق باستاد فکر سلجوقی .
(ب) برای اطلاع بر تاریخ و جغرافیای خیابان رجوع شود برسالهء نفیس خیابان اثر استاد فکری سلجوقی .
1 – رشحات ص 360 .
2 – نفحات ص 456 .
3 – حبیب السیرج 4 ص 58 .
باعث خرسندی میباشد که توفیق یافتیم تا قسمت دیگری از کتاب تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری اثر پدر بزرگوار ما را بدست نشر سپردیم ، روان شاد شاد و یادشان گرامی باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
روح پدر گرامی ما شاد جنتها نصیب شان ، تشکر از قیوم جان عزیز و باز نشر این اثر زیبا . مهدی بشیر
درود بر شما برادر عزیزم حاجی مهدی جان گرامی ، سعادتمند و سرفراز باشید.