طالبان و روزهاي دشوار هرات
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۷ حمل ۱۳۹۹ – ۱۶ اپریل ۲۰۲۰ هالند
طالبان
وروزهاي دشوارهرات
رسول پويان
مبارزه و پایداری استراتیژیک
افغانستان در مرحلۀ حساس و تاریخی قرار دارد. مردم به مبارزه و پایداری همه جانبۀ استراتیژیک برای به دست آوردن حق آزادی، استقلال و حقوق شهروندی خود نیاز دارند.
اشغالگران امریکایی به سرکردگی ناتو پس از چهل سال جنگ خونین، مرگ و معلول شدن ملیونها انسان بی گناه و مظلوم افغانستان ارمغان تسلیمی خاک و مردم ما را به ملیشه های خونخوار طالب به رهبری نظامیان و استخبارات پاکستان می دهند. اکنون برای مردم کشور ثابت شده است که از همان ابتدا دست استعمار نوین در پشت این جنگ دراز دامن قرار داشته و همه شعارهای دیموکراسی، دفاع از حقوق زنان، مبارزه با تروریزم و کمک برای بازسازی افغانستان کاملاً دروغ بوده است.
امریکا همیشه در پی منافع استعماری خود است و افغانستان را به حیث پایگاه نظامی برای جنگ با چین و روسیه و غارت منابع جنوب آسیا و شرق میانه ضرورت دارد. از خاک پاکستان و ایران در دوران جنگ با شوروی سابق به حیث پشت جبهه جنگ استفاده می شد. بیشتر تروریستان در آن دوره در خاک پاکستان تربیه شدند و در افغانستان تمرین جنگ چریکی کردند. طالب و داعش ابزار جنگ در دست امریکا می باشند و برای کشتار و تخریب ساخته شده اند.
پاکستان از همان ابتدا به دالرهای نفتی عربستان سعودی و حمایت امریکا نیاز داشته و تا کنون محتاج است؛ به آب، منابع زیرزمینی و موقعیت جیوپولیتیک افغانستان به عنوان عمق استذاتیزیک در جنگ هندوستان چشم طمع دوخته است. تجارب بیش از چهل سال جنگ خونین و ویرانگر به ما می آموزد که یگانه راه نجات از این بن بست موجود پایداری و مبارزه تا کسب آزادی و استقلال کامل و تمامیت ارضی می باشد. راه و چارۀ دیگری وجود ندارد.
در شرایطی که خطر ویروس کرونا مردم مظلوم افغانستان را تهدید می کند، این آدمکشان طالب مردم غیر نظامی را قتل عام می کنند؛ لیکن خلیل زاد نمایندۀ امریکا از خدا بالاتر نشسته به بفرمان کاخ سفید حق الله و حق العبد را می بخشد و در همکاری با رئیس تقلبی ارگ کابل اشرف غنی خواهان آزادی فوری زندانیانی می شود که دستهای شان تا به آرنج به خون مردم بیگناه افغانستان رنگین است. براستی این اوج بی عدالتی، ظلم و جفا به حق مردم بی دفاع افغانستان میباشد. هدف امریکا صلح نیست؛ بلکه ادامۀ جنگ در اشکال دیگر است. رهایی زندانی های طالب در این راستا طرح ریزی شده است.
جهان پس از بحران کرونا جهانی نخواهد بود که امریکا در آن بتواند به مثل گذشته یکه تازی کند؛ بلکه وضعیت و شرایطی به وجود خواهد آمد که دنیا در بین قدرت های بزرگ (چین، روسیه، امریکا، اروپا، هند…) تقسیم خواهد شد و به تعادل ممکن خواهد رسید؛ پس نخبگان، جوانان و مردم افغانستان باید برای روزهای آینده آمادگی های لازم بگیرند و با مبارزه و پایداری همه جانبۀ استراتیژیک پوز جنگ افروزان اشغالگر را به خاک بمالند. کسب استقلال و آزادی افغانستان بیطرف و مستقل با حقوق مساویانۀ شهروندی برای تمام اقوام در زیر چتر تعادل قطبین ممکن شده می تواند. تسلیم شدن به مشتی ملیشۀ پاکستانی آدمکش، جاهل و مزدور خطای تاریخی و نا بخشودنی می باشد.
برای شناخت ماهیت امارت خونین و استبدادی طالبان لازم دیدم که یک بار دیگر کتاب (طالبان و روزهای دشوار هرات) را به خوانندگان گرامی تقدیم کنم تا به عنوان مشتی نمونۀ خروار درسی باشد برای پرهیز از پذیرفتن این امارت جهنمی ننگین. چه خوشن گفته اند: آزموده را دوباره آزمودن خطاست.
رسول پویان
15 / 4 / 2020
فهرست مطالب
مطالب صفحه
مقدمه………………………… 5
ابلاغية شوراي نظامي طلبهها 10
اطلاعية طلبهها و رياست محاکم 10
هرات پس از حادثة خونين مزار. 32
اجراي فرايض و سنتها در زير شلاق. 36
صف قومانداني امنيه و پاسپورت.. 37
سوء استفاده از انجمن ادبي هرات.. 40
اجراي حد شرعي و لغو قوانين سابقه در محاکم 41
مقدمه
از طالبان پديدة مبهم و پيچيدهيی ساخته اند تا در راستای اهداف منطقهای، بينالمللی و داخلی خود بهتر از آنها استفاده کنند. تجارب تلخ نشان داده است که بار جنگ و نا امنی و بیثباتسازی کشور توسط طالبان بيشتر از همه کمر مردم فقير و مظلوم افغانستان را شکسته است. برای شناخت طالبان نياز به درک و تحليل استراتيژيک منطقوی و بينالمللی میباشد؛ زيرا ضـرورت وجـودی طالبان با اهداف استراتيژيک منطقوی پاکستان، عربستان سـعودی، بريتانيا، ايالات متحدة امـريکا و هـم پيمانـان آنها گـره خورده است.
در اين نبشتة مختصر به ابعاد بينالمللی و منطقوی طالبان پرداخته نشده است؛ بلکه بيشتر به عملکر واقعی و اجرايی طالبان در هرات اختصاص دارد. معلومات و مطالب اين نوشته در زمان حکومت طالبان بر مبنای مشاهدات عينی نويسنده، مشاهدات عينی کسانی که در آن دوره زندگی میکردند، مصاحبه با هراتيان و اخبار راديو و روزنامة همان وقت استوار میباشد.
مطالب اين اثر به مثابة مشتی نمونة خروار میتواند چهرة واقعی طالبان و ماهيت حکومت استبدادی آنان را آشکار سازد. همچنان از لابلای معلومات متذکره میتوان به مظلوميت و محروميت مردم هرات در آن دوره پي برد. اميدوارم اثر حاضر بتواند ماهيت اصلی اين گروه را برای خوانندگان روشن سازد و به مردم کشور آگاهی فشردهای ارايه کند . در اخير از خوانندگان محترم آرزومندم که از انتقادات و پيشنهادات سازندة خود دريغ نورزند.
ورود طالبان به شهر هرات
پس از شکست آخرين مقاومت قواي مشترک هرات و کابل در برابر هجوم برق آساي نيروهاي طالبان در منطقة شاهبيد ادرسکن زمينة ورود طالبان به شهر هرات فراهم شد. سران حکومت محلي هرات و هيئت بلند رتبة دولت برهان الدين رباني بعد از متواري شدن قواي موصوف روحية خود را از دست دادند. از شهر و مردم و امکانات وافر نظامي و اقتصادي دفاع نکردند؛ هزاران نيروي مسلح را بيسرنوشت رها کرده و به فکر نجات جان خود شدند. آنان در شب سه شنبه 14 سنبله 1374 خورشيدي به کشور ايران فرار کردند. طالبان بدون هيچگونه مقاومتي وارد شهر شدند. فقط در پايان شب فير گلوله هايي براي لحظاتي کوتاه سکوت را شکست.
سيماي عمومي شهرهري در روز سه شنبه نخستين روز ورود طالبان از قول شاهد عيني: ساعت هشت و نيم صبح بود که از منزلم واقع درپاي مسجد جامع بزرگ هرات بيرون شدم و جهت ديدن اوضاع در سرکهاي شهر به گردش آغازيدم.
در مقابل قومانداني امنيه براي نخستين بار چشمم به چهرة يک جنگجوي طالب که با منديل سياه، پيراهن بلند و تنبان گشاد ملبس بود، افتاد. تويوتاهاي مزين با مرميهاي راکت خبر از حرکت نظامي جديد و جنگ سرعتمند ديگري میداد. دورة دستههاي مسلح پياده گرد و سنگرنشين مجاهدين و تانکهاي سنگين و زيلهاي کند روسي به سر رسيده بود. طالب راکت به دوش و شلاق به دست تويوتا سوار در حقيقت سنبل نبردي تازه و مرحلة جديدي بود.
در مراکز حساس و مهم شهر تعدادي از اين قوا مستقر شده بودند. در کنار درب غند نظم جهادي که تا ديروز مرکز فرماندهي نيروهاي امنيتي و نظامي فعال شهر محسوب میشد و هزاران نيروي مسلح در اختيار داشت، فقط يک نفر طالب نوجوان نشسته بود و از مجاهدين مسلح سابق اثري ديده نمیشد. در جنوب دفتر ولايت هرات به تعداد 20 نعش بيجان نيروهاي بيسرنوشت کابلي به روي زمين افتاده بودند که شب هنگام حين ورود طلبه ها از نابلدي به قتل رسيده بودند.
مردم شهر هرات با حيرت و تعجب به بازارها ريخته و قواي پراکنده و گرد زدة طالبان را تماشا میکردند. از وقوع بسيار سريع حوادث جاري گيج و منگ به نظر میآمدند. اگرچه به غم شکست قوماندانهاي سابق نبوده و از حکومت مجاهدين دل خوشي نداشتند؛ ليکن از قواي طالبان احساس بيگانگي میکردند. شوخي کنان باهم میگفتند که چه گونه اردو و پشتو ياد گيريم. قندهاريهاي ساکن شهر هري خوش و خندان در جادهها موتر دواني میکردند و با طالبان همکاري مستقيم داشتند.
بيشتر دوکانهاي بازار شهر بسته بود. بعد از چاشت دوکاني را باز نديدم. ديگرگاهان بازارها خلوت شده بود. مردم بسيار خسته و افسرده معلوم میشدند. مثل اينکه اندکي به خود آمده و به حال و آينده ميانديشيدند. از چهره هاي خاکزده و رنجور شان هويدا بود که به آينده هيچ اعتمادي ندارند. به نظر میآمد که از زير ناودان بر خاسته و در زير شرشره نشسته اند. از صحبت با اقوام و خويشان چنين بر میآمد که زنان و دختران تحصيل کرده از همه بيشتر نگران بودند. در اين روز هيچ نوع درگيري و ناامني رخ نداد. مردم هرات در يک نوع سکوت، ابهام و سردرگمي روز را به شب رسانيدند.
در شهر آوازه بود که دو لب شاهراه هرات ادرسکن و ادرسکن گرشک پر از اجساد کشته گان هراتي و کابلي است؛ آنان در جنگ با طالبان کشته شدند؛ کسي از ترس طالبان جرئت جمع آوري و دفن اين اجساد را ندارد. اين سنگدلي و بيرحمي طالبان در پايان روز بر ترس و نگراني مردم بسي افزوده بود.
ادامه دارد
جناب پویان عزیز ، تا اینجا کتاب تانرا مطالعه نمودم ، جنایات وحشیانه طالبان را بطور واقعی نوشته اید .
هموطنان عزیز ما باید این گروه خایین را خوب بشناسند و فریب دروغ های آنها را نخورند . موفقیت تانرا آرزو میکنم. مهدی بشیر
از تلاشهای فرهنگی و دلسوزی دوست گرانقدر مهدی بشیر به مردم مظلوم افغانستان، جهانی سپاس؛ شاد، تندرست و سرافراز باشید.