سوگند !
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : چهار شنبه ۲۸ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۴ خورشیدی – ۱۸ جون ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
شاعر: زنده یاد استاد صابر هروی . فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار
سوگند !
سوگند به هر دره و هر دشت و بیابان
سوگند بهر قطرهٔ رگبار بهاران
سوگند به ( کابل ) که شده درهم و برهم
سوگند به ( غزنی )و به (نیمروز) و به( پروان )
سوگند به ( کندهار) و (شبرغان ) و به ( لوگر )
سوگند به ( گردیز) و به (پکتیا ) و به (لغمان )
سوگند به (بلخ ) و به ( هرات ) و (چک وردک )
سوگند به (بامی ) و (تخار ) و به ( بدخشان )
سوگند به ( کهندژ ) به ( غورات ) و به ( بادغیس )
سوگند به ( فاریاب ) و به ( فرخار ) و (ارزگان )
سوگند به (خوست) و به ( کنرهار) و به ( زابل )
سوگند به (هیرمند) و ( فراه) (جاجی ) و(میدان)
سوگند بهر برگ و گیاهی که خزان دید
سوگند بهر لاله که روئید ز بیابان
سوگند به آن خانه که شد چور و چپاول
یا خورد به بام و در او راکت و هاوان
سوگند بهر کلبه که بی سقف و چراغ است
سوگند به فریاد گلو سوز یتیمان
سوگند به سوز جگر مادر غمگین
سوگند به چشمان پر از اشک یتیمان
سوگند بهر دانهٔ هر خرمن پر بار
سوگند به سیل و به زمین لرزه و توفان
سوگند به آن خواهری کز مرگ برادر
دارد همه شب تا به سحر دیدهٔ گریان
سوگند بهر چه که بود ماهی به دریا
سوگند بهر چه که بود برگ درختان
سوگند به هر چه که طیور است و خوش است
سوگند بهر چه که بود کوکب رخشان
سوگند بدل های پر از غصه و ماتم
سوگند به توفندگی خون شهیدان
سوگند بدرد دل پر داغ پدر ها
سوگند به بی شیری و بیماری طفلان
سوگند به ( پنج ) و به ( هریرود ) و به ( آمو )
به ( کوکچه ) و ( ارغندو ) و ( هلمند ) زرافشان
سوگند به ( هندوکش ) و ( بابا ) و ( سیاه کوه )
سوگند به ( سپین غر ) و ( پامیر ) و ( سلیمان )
سوگند به ( دیواندر ) و ( دو شاخ ) و ( للندر)
بر (سوزک) و(فیروزکوه) و(قورغ) وبه (واخان)
سوگند به هر شهر و ده و قریه و قشلاق
یعنی که بهر بسوهٔ این کشور ویران
از آنچه به اخلاص عمل یاد نمودم
سوگند بهر یک به جز از کعبه و قرآن
کز عشق وطن لحظهٔ آرام نگیرم
تا هست نفس در تنم و هست مرا جان .
صابر هروی
سرطان ۱۳۷۴
راولپندی – پاکستان
خواهر گرامی ممنونم از ارسال این سروده ی زیبای زنده یاد استاد صابر هروی ، روان شان را شاد وخشنود می طلبم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی