حدیث روزگار !
تاریخ نشر: جمعه ۶ دلو ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۶ جنوری ۲۰۲۴ میلادی – سندیاگو – کلیفرنیا – امریکا
حدیث روزگار !
هــزاران قصۀ نــاگـفـته دارم
ز کــاخ دل نـهــان و آشــکــارم
حکایت هاست زین چـرخ زمـانه
نهـفــتــه در کـتــاب روزگــارم
گـهـی افـــتــاده وگــه دربـلـنـدا
در ایــن وادی تپیدن بــود کارم
بسی اسرار دارد چرخ گردون
کــه گم شد ازکـفـم لیل ونهــارم
ولی شکـرا که درهستی دوران
چــراغ راه ست لطف کردگارم
چه نعمت هاعطا کرده به عالـم
سرسجـده به شکــرش میگذارم
چـو بــوی گل بـیا بگــذر از اینجا
که بــاتـو چون گلاب نوبهــارم
“عزیزه” رمز دل را بــا تو گوید
بـیـا بشنو حــدیــث پــرشــرارم
عزیزه عنایت
جنوری ۲۰۲۴
محترمه بانو عنایت گرامی زیبا قلم زدید ، طبع زیبای تان را رسا می طلبم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
جناب قیوم بشیر شاعر گرانقدر سپاسگزارم ازاینکه سروده را نشر کردین .
باید بگویم زحمات شما عزیزان قابل قدر است ان شاالله که همیشه موفق و سلامت باشید .
سرفراز باشید بانو عنایت گرامی.