حاصل موعظهّ خواجه عبدالله « انصاری »
تاریخ نشر سه شنبه پنجم قوس ۱۳۹۸ – ۲۶ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
حاصل موعظهّ خواجه عبدالله « انصاری » در رسیدن
به سعادت و مراتب عالیه و در صحبت با اهل و نفرت از غیر اهل .
تالیف زنده یاد مولانا داکتر محمد سعید « سعید افغانی »
« بخش دوم »
ای عزیز !
به راستی که مصباح سعادت ابدی د مفتاح دولت سرمدی در حصول طریق حق است .
کسی که آن را نشناسد ، جاهل مطلق است .
پس اگر طالب حق هستی این راه را پاکیزه کن .
به موانع مادی« آب و خاک » پشت بده؛ زیرا هرگاه موانع را برداشتی ، مسافت را قطع کرده ای.
وقتی از خود بریدی ، به دوست خود رسیدی ، و عنقریب چیزی را بینی که ندیده ای . پس از آن راهی نیست که به آنجا اشاره شود ، و زیان این سر را نداند .
انگاه شیخ الاسلام با کلمات ارزشمند خود به مطالب بلندی اشارت کرده است .
مست باش و داد مزن.
داغ و سوزان باش وجوش مزن .
شکسته و آرام باش ؛ زیرا کسی که از مستی داد می زند ، مردم دستهای او را می گیرند و شکسته بر شانه های خود حمل می نمایند .
خواجه عبدالله « انصاری » با این گفته های خود ، روشن می کند که بر سالک لازم است به گونه ای جذبه و حرارت عشق داشته باشد که هیچ کس آن را نفهمد و درد و سوز عشق را با سکوت توام کند ، تا عوارض و موانع بر او عارض نشود .
سپس گفته است : اگر نجات می خواهی ، بر گرفتاریها شکیبا باش .
اگر بقا را میخواهی ، خود را فانی کن .
هرگاه از این مراتب دستگیرت شود ، پس شادمان باش و اگر بدان نرسیده ای در جست و جوی آن باش .
همدم باش نه دشمن .
یار فروشی شیوهّ اسلام است .
خود فروشی کفر خالص است .
شیخ الاسلام با این رمز ، این نکته را بیان داشته است که از اخلاق اسلام این است که به رفیق خودهمه اخلاص و احسان را پیشکش کنی ، به گونه ای که به تو اعتماد کامل کند ، تا جایی که اگر او را به فروش برسانی ، چیزی به تو نگوید .
منظور او از کفر بودن فروختن نفس ، این است که هرگاه سعادت ابدی او را ملاحظه نکنی و غرق در لذتهای زودگذر از آن باشی او را فروخته ای .
یا شاید منظورش این باشد که کسی که نقص خود را در راه دوستی خدا به فروش رساند ، او نسبت به ما سواء الله تعالی کافر است .
سپس گفته است : به راستی کمال انسان در این است که قلب او در تمامی تصرفاتش در اختیارش باشد ؛ اما سایر جوارح ، مثال آب و گل است « یعنی هرگاه قلب در اختیارت باشد ، می توانی با جوارح خود هرچه بخواهی بنانمایی . » .
انگاه گفته است : هرگاه رفیق تو صالح باشد ، کار آسان است .
همنشین با اهل ، قلب و جسد را یاری می کند و همنشینی با غیر اهل ، دوستان را متفرق و اهل و عیال را پراگنده می سازد ؛ زیرا یار اهل ، قوت قلب را زیاد می کند و غیر اهل یاری است که با تو همراهی می کند تا لقمه تو را برباید .
از رفیق اهل به شفیق قلب تعبیر کرده و از صدیق غیر اهل به رفیق خوردن تعبیر کرده است . بنابر این از همه علاقه ات را قطع کن ، مگر از سه کس :
۱ــ عالمی که تو را از عیب باز می دارد و به تقوا متوجه می سازد .
۲ــ درویشی که به سبب همدمی او متواضع می شوی و به برکت وی به خیرات می پیوندی .
۳ــ صاحبدلی که ابر های رحمت بر سر و روی او می بارد ، شاید از آن بر سر و روی تو نیز ببارد .
سپس گفته است : اگر دو دست و پای خواجه عبدالله « انصاری » به خامی بسته باشد ، سزاوارتر است که با خامی نشسته باشد .
با این بیان خواسته بگوید که لازم است عدم تجربه سبب جمود نباشد ، به این معنا که شخص بگوید من عمل نمی کنم ؛ زیرا احتمال خطاء کاری می رود و این خلاء در جمود او تآ ثیر نماید .
بلکه بر هرکسی لازم است که به قدرت عمل کند ، هرچند به سبب عدم تجربه خطا نماید ؛ زیرا خطا با نشاط و دقت ، انسان را در آخر امر به صواب و تجربه می رساند .
***
مولانا داکتر محمد سعید « سعید افغانی »
کتاب شیخ الاسلام خواجه عبدالله « انصاری ـ هروی »
سال ۱۹۶۶ م ــ پوهنتون الازهر ـ مصر
ترجمه دری : عزیز الله علی زاده « مالستانی »
سلسله نشر موعظهّ خواجه عبدالله « انصاری » ادامه دارد .
تهیه و ترتیب کننده : برهان الدین « سعیدی»
دوست محترم و دانشمند گرا می آقای برهان الدین سعیدی تشکر از شما ، روح زنده یاد مولانا داکتر محمد سعید « سعید افغانی » شاد و یاد و خاطره هایشان گرامی باد . این قسمت کتاب هم عالی و خواندنیست خداوند ایشان را مغفرت کند و شما سلامت باشید . مهدی بشیر
سلام برادر بزرگوار و دانشمند بشیر صاحب !
سپاس گزارم از لطف و محبت شما که با وجود مصروفیت و مشکل صحی در نشر مطلب مولانا صاحب ، کمافی السابق همکاری نمودید.
الله سبحانه و تعالی برای شما و فامیل محترم فرهنگی خیر و برکت بیشتر نصیب فرماید .
دوست کوچک شما سعیدی