قافلۀ اشک !
تاریخ نشر شنبه ۳۰ دلو ۱۳۹۵ – ۱۸ فبروری ۲۰۱۷ – هالند
قافلۀ اشک !
محترمه خانم عزیزه عنایت
بــازکن پنجـره را که بـوی طوفان برود
بــوی کین بوی عــداوت زگلـستان برود
غنچه هــای گل و بستـان وطن زارشدند
بگـو، زین گلشن مـا چوچۀ شیطان برود
دست وحدت بدهیم دشمن خود خوارکنیم
ورنــه زین خـانۀ دیرینه کی آسـان برود
همچولاله بــدل اسـت داغ شهیـدان وطن
کی شود مادرمیهن خوش وخندان برود
پــا بــرهنـه ســربــازار بـؤد طفل وطن
بــاشـد آنــروزکــه غم یـاد یتیمـان برود
شـرم بــاد آنکه فـروشد وطنـم بهـرعـدو
نــرود ازکف ما تـا ســروهم جـان برود
یــاربــا ر! روزنـۀ بــازکن ونــور فشـان
که شب ما به سحــرخـانـۀ خنـدان برود
تا ” عزیزه ” غم میهن بؤدت اشک هنـوز
روزوشب قــافـلۀ خسته به دامـان برود
۱۵/۲/۲۰۱۷ – هالند
سلام ودرود به خواهر گرامی ام خانم عزیزه عنایت ، تشکر از سروده عالی که مملو از احساس وطنپرستانه است و از خواندن آن لذت بردم . زنده و موفق باشید. مهدی بشیر
سلام و درود خدمت برادر مهربانم جناب مهدی بشیر تقدیم است !
باسپاس بیکران که زحمت کشیدین و افتخار بخشیده اید .
خداوند شما را عمر طولانی و سعادت جاویدان نصیب کند .