بادهٌ الفت
تاریخ نشر سه شنبه ۱۵ جدی ۱۳۹۴ – پنجم جنوری ۲۰۱۶ هالند
بادهٌ الفت
سيدجلال على يار
راز دلِ هيچكس پرسان مكن
آنچه ميدانى زعلم پنهان مكن
فتنه گربسيار است در شهرما
آنچه ايشان ميكنند تو آن مكن
از تغافل اين جهانِ چون بهشت
برخود و بر ديگران زندان مكن
پشه را هرگز مقام فيل مده
دون صفت را رهبر و سلطان مكن
با دلِ پر خون لبِ خندان باش
از غمت كس را تو پريشان مكن
بادهٌ الفت به مردم عرضه كن
ساغر ايشان تهى از آن مكن
خسته و بيمار را يارى نما
جز به الفت درد شان درمان مكن
شاد باش وجان و دلرا تازه دار
از جفاى زندگى گريان مكن
مستمندى را عنايت ها نما
قصهٌ از دولت و سامان مكن
با محبت دست دوستان مى فشار
كس به نيرنگ و جفا مهمان مكن
كاذب و غدار و قاتل را جلال
رهبر و سرلشكرِ كاروان مكن
05/01/2016
سيدجلال على يار
درود به استاد محترم جناب آقای سید جلال علی یار ، تشکر از سروده زیبا و عالی تان . مانند همیشه جالب است. همیشه زنده وسلامت باشید و سال نو 2016 میلادی را با خوشی همراه با خانواده محترم و هموطنان عزیز سپری کنید. موفق باشید. مهدی بشیر
عاليقدر و گرامى محترم مهدى بشير با عرض ادب و احترام از لطف و مهربانى كه به اين حقير داريد نميدانم بكدام زبان ابراز تشكر كنم سايت ٢٤ ساعت شما هميشه در خدمت مردم بوده ، صحت و سعادت شما را از خداوند كريم خواسته سال نو ميلادى را من نيز برايتان تبريك و تهنيت گفته وجودت دور از گزند باد