یاد شرین …
تاریخ نشر یکشنبه هفتم سپتامبر ٢٠١۴ هالند
یاد شرین …
پروین مشتعل
یادی ایام که داشتیم خانه گکی
گا ه گلی و زیبا با غچه گکی
درودیوار همسایه های مهربان
مثل وخواهر ومادر و بیادرکی
دم دیگرکه میشد ان بر همسایه ما
سری دیوارپخشک هرشام قصه ما
هم خنده و مزاق و م دادو گرفت
شرم نبود بین ما هم کاسگی وهمسایه ما
دختران جوان شرم وحیاداشتن زپدر
مادر و برادر وخواهر هم سر
سرسفره ما نان گرم تنوری
شوربا گندنه مرچ و نوش پیازکی
چقدر بانمک شرین بود ان ایام
روز جمعه میله پغمان بود
یا باغ بابرو یا باغ زنانه بود
یا باغ بالا پارک شهر نو
شهر کابل چقدر کوچک مقبول بود
دخترها وزن و بچه های شیک پوش
همه کاکه بچه های کابل
پطلون پاچه تنک شپو پوش و پیپ بدهن
موترهای فولوکس و تاکسی های والگاه
تقلید از مستر کچالو میکرد
در شهرکابل درجاده مندوی
زنی بنام تاج و رگدای میکرد
اخ چه ایامی که یاداش بخیر
شهر کوچه چه زیبای میکرد
امروز نیافی ان کوچه ها
سرتپه نادرشاه خانه سازی میکرد
اخ بیاد جانمن کابل زیبای من
هرکوچه کوچه باغ خاطر من
پ مشتعل
خواهر گرامی خانم پروین مشتعل جهانی سپاس از سروده زیبا و عالی که ما را بیاد کابل انداخت و چقدر خوب بود که همۀ مردم اتفاق و اتحاد داشتند و متحدانه با هم از هر گوشه کشور بودند بدون تعصبات زبانی و قومی زندگی میکردند و با آمدن یکتعداد دزد ، وحشی ، چپاولگر و تفنگسالار همه جیز را از ما گرفتند و ملیون ها انسان را آواره و در بدر کردند که نمونه آن من شما هستیم . به امید روزی که مردم ما مانند آن ایام زندگی خوش وشیرین خود را از سر بگیرند. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
محتم محمد مهدی بشیر!
با ابراز سپاسگذاری ازشما و همکاران نازنین تان که شعرم بدست نشر سپردید تشکر میکنم و افتخار بلی واقعن همه مردم داغدار افغانستان خاطره ازاین وحشیها که تا امروز بکام مرگ بدبختی میرود وهنوزهم لحظه ای ارام نداریم وچندی پیش شاهد صحنه وحشتناک حادثه پغمان بودیم روز تا روز بدتر میشود نه خوبتر و گاهی گاهی خاطره های دوره شرین زادگاهی ادم بیاد میاید انروز ها کجاست ؟