۲۴ ساعت

28 می
۱ دیدگاه

لایحه های آزادی

تاریخ نشر: سه شنبه ۸ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۸ می ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

لایحه های آزادی

من

تکرار خواهم شد

در باغچه ها بکاریدم

من بذری هستم

از جنس مهر

در لایحه های آزادی

مرا به انوار

نور ببندید

تا از تپش نبضم

بر زمین عشق ببارد

و انگشتانم را

برای کودکان سرزمینم

قلمی بسازید

تا آیه های انسانیت را

در اوراق سبز

به تحریر نشینند

گوش هایم را

در کوچه ها بیآویزید

تا از عدالت پاسبانی کنند

و چشم هایم را

به آسمان راستگاری

امیل کنید

تا سپیده فردا را

به طلوع نشیند

آری !

من تکرار خواهم شد

تکرار .

میترا وصال

۲۸ می ۲۰۲۴

لندن

27 می
۱ دیدگاه

ترا نفس می کشم

تاریخ نشر: دوشنبه ۷ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۷ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

ترا نفس می کشم

اعتبار این قلم

فقط نام زیبای توست

که حرف به حرف

واژه به واژه

سطر به سطر

ورق های سپید قلبم را

زینت میبخشد

تو بر دلم خیلی نشستی

صدای قدم هایت را میشنوی ؟

در شعر های من

از تو که مینویسم

شعر هایم جاودانه میشوند

هر کجای این جهان که باشی

تو در من زندگی خواهی کرد

و من ترا نفس میکشم .

میترا وصال

۲۵ می ۲۰۲۴

لندن

24 می
۱ دیدگاه

صدای کلام تو

تاریخ نشر: جمعه چهارم جوزا ( خرداد )  ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

صدای کلام تو 

نفس هایم را
در باغچه‌ی عاشقانه هایت
می کارم
تا همیشه سبز بمانند
و حقیقتم را
در واژه واژه شعر های ناسروده ات
نقاشی می کنم
تا کسی جز من
تصویر وصدای کلام تو
نباشد
میترا وصال

۲۴ می ۲۰۲۴ 

لندن

15 می
۱ دیدگاه

بی نقاب

تاریخ نشر: چهارشنبه ۲۶  ثور (اردیبهشت)  ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۵ می ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

بی نقاب

تنهایی را آموختم

غربت را لمس کردم

انتظار را زندگی میکنم

کوچه ها را بلد شدم

قطار ها

ماشین ها

مغازه ها

نمبر پلیت ها …

حتی دیگر

در هیاهوی فصل ها گم نمیشوم

اما !

اما من میان آدم ها گم میشوم

آدم ها را بلد نشدم

آدم ها نقاب دارند

آخ ،

من چه بی نقابم !

میترا وصال

۱۵ می ۲۰۲۴

لندن

06 می
۱ دیدگاه

بیدار شوید !

تاریخ نشر: دوشنبه ۱۷ ثور (اردیبهشت)  ۱۴۰۳ خورشیدی – ۶ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا .

  بیدار شوید !

هر آئینه ،

وقتی از جنس برتر حرف میزنند

مادامی که آیین برتر را فتوا میدهند

وقتی خویش را از قوم و نژاد برتر میدانند

مادامی که تعصب و خرافات را می زایند

هنگامی که در های نور را بسته میکنند

از « ابلیس » زادگان اند

اما در پیرهن انسان اند

یا ایها المردم!

بیدار شوید

آگاه شوید

بیاموزید

و آنچه که نمی دانید

بدانید

سوال کنید

اعتراَض کنید

متحد شوید

پرواز کنید

خدا را محدود به بهشت و دوزخ نسازید!

خدا یعنی عشق

عشق یعنی خدا

هر آئینه تو

هر آئینه من

هر آئینه ما

که هدایت شده است به :

اقرأ باسم ربک الذی خلق

میترا وصال

۶ می ۲۰۲۴

لندن

24 آوریل
۱ دیدگاه

راز چشم هایت

تاریخ نشر : چهارشنبه ۵ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

رازِ چشم هایت

اگر به دیدارم آمدی !

برایم بوسه های بیشتر هدیه کن

عشق را به پیرهنی به رنگ آبی ات

سنجاق کن

و عطر بدنت را فقط

به من بسپار

من

گل های را که دوست دارم

برایت میچینم

اینجا کسی در میان راز چشم هایت

نفس میکشد

و دوست داشتنت را زندگی میکند .

میترا وصال

۲۴ اپریل ۲۰۲۴

لندن

23 آوریل
۱ دیدگاه

رنگین کمان

تاریخ نشر : سه شنبه ۴ ثور ( اردیبهشت ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۳ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

رنگین کمان

مرا ،

پروانه کن

بالم ببخش

بگذار در ملکوت نگاهت

دیوانه‌ای شوم که فقط

عشق ترا طواف میدارد

و در پرتو لبخند آسمانیت

رنگین کمان بوسه هایم را

روی لبان شرابی ات پهن کنم

و بر تارک قلب مهربانت

پروانه وار تا پای جان

غزلی دوست داشتنت را

جان دهم .

میترا وصال

۲۲ اپریل ۲۰۲۴

لندن

20 آوریل
۳دیدگاه

آزاده پرست

تاریخ نشر: شنبه ۱ ثور(اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۰ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

آزاده پرست

من

‏‎بانوی از شهری خورشید

‏‎ماه ام،

‏‎مهر ام

‏‎پروین ام

‏‎گل میدمد از ابعاد بلوغ پیرهنم

‏‎مرز ندارم

‏‎زن اهورایی نژادم

‏‎ازدوشنبه نبضم

‏‎از کابل قلبم

‏‎از تهران روحم

‏‎که من همزاد « رابعه » ام

‏‎خار چشم دشمنان

‏‎آفتاب نگنجد در حجابم

‏‎که من آزاده پرستم

‏‎آفریدگار انسانیتم

‏‎با عشق هم مذهبم

‏‎چون که

‏‎ دخترم گل باغ تنت

‏‎خواهرم سایه‌ای سرت

‏‎همسرم عطر بدنت

‏‎مادرم گهواره چمنت

‏‎آقا !

‏‎به هوش آی

‏‎بدان که غرور خراسان در ریشه ام

‏‎خون لاله درجگرم

‏‎لبریز از حیاتم

‏‎تنها به چادرم مپیچ

‏‎عقاب اندیشه ام دایم در پرواز است

‏‎ترسی هم از شکار ندارم

که من سخت بلند پروازم .

میترا وصال

۲۰ اپریل ۲۰۲۴

لندن

19 آوریل
۱ دیدگاه

غافلگیرم کن

تاریخ نشر : ۳۱ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۹ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

غافلگیرم کن

غافلگیرم کن

بی خبر از راه برس

شبیه باران های بهاری

شبیه قاصدک ها

شبیه خبر های خوب …

که سالهاست من سنگ جان

چشم براه

منتظر

آمدن تو ام

های آزادی !

ترا میگویم .

میترا وصال

۱۸ اپریل ۲۰۲۴

لندن

16 آوریل
۱ دیدگاه

عروسِ بهار

تاریخ نشر: سه شنبه ۲۸ حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۶ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

عروسِ بهار

تنها خیال تو

تمام جهانم را

شگوفه باران میکند

و در من هزاران

نیلوفر سپید میرویاند

و من میشوم عروس بهار .

میترا وصال

۱۲ اپریل ۲۰۲۴

لندن

11 آوریل
۱ دیدگاه

سیراب

تاریخ نشر : پنجشنبه ۲۳ حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۱ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

سیراب

منتظرم

تا تو بیایی

و من

بوسه هایت را به تنم

پیراهنی بدوزم

که لب هایت را مدهوش کند

و زنانگی های ناکرده ام را

در آغوشت رها کنم

تا عطش این دل دیوانه را

فقط تو

سیراب کنی

که فقط تو سزاواری .

میترا وصال

۱۰ اپریل ۲۰۲۴ میلادی

لندن

07 آوریل
۱ دیدگاه

سرزمین من

تاریخ نشر : یکشنبه ۱۹ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۷ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

سرزمین من

در سر زمین من

آسمان همیشه سرخ است

ستاره های شهید

شب را همچو روز روشن کرده اند

در سر زمین من

ستاره ها با مرگ میرقصند

با مرگ دست و پنجه میزنند

مرگ را میبوسند

هراسی نیست

جلادان که در پی شکار این ستاره ها اند

روزی خود شکار این ستارگان می‌شوند

تاریخ از تقویم خراسان آغاز می‌شود

در سر زمین من

پنجشیر، اندراب، بدخشان، کابل …

دست های خویش را حلقه به کمر خورشید بسته اند

سر بلند ، مغرور، با اراده و مقاومتگر

ایستاده اند

آنقدر سربلند که

آزادی

بر پیشانی های شان سجده میکند.

میترا وصال

۵ اپریل ۲۰۲۴

لندن

03 آوریل
۱ دیدگاه

بال های آزادی

تاریخ نشر: چهارشنبه ۱۵ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

بال های آزادی

نه در ظلمت چشمان شب

نه در دیده گان پر فروغ روز

میخواهم در سایه دلاویز تو

به عبادت  باغچه روحت بنشینم

و به پرستشگاه سبز قلبت

به سجده بپردازم

میخواهم با تو دور از خود

در آبی امواج اقیانوس ها

با بال های آزادی به پرواز در آیم

وسفر نو آغاز کنم

ای رویایی بی فرجام من !

خورشید را بگذار بدرخشد

تا دور از سنگینی لحظه ها

تجسم بهار بودن را بیآموزم

و سکوت عشق را

با ترنم شعله های لبخندت

بر هم زنم.

      میترا وصال      

سوم اپریل ۲۰۲۴

لندن

01 آوریل
۳دیدگاه

میدانی ؟

تاریخ نشر: دوشنبه ۱۳ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

میدانی ؟

‎غم انگیز ترین لحظه همان است

‎که نه بتوانی بنویسی!

‎نه بتوانی بسرایی!

‎نه بتوانی زمزمه کنی

‎که مبادا آوار بدنامی

‎گریبان لحظه ها را بدرد

‎که مبادا واژه ها سنگسار شوند

‎وقتی که در شهر ما

‎ عشق گناه است

‎و من عاشقانه هایم را

‎به پنجره میبندم

‎که یک سرش به کوچه ی بن بست

‎به دار میرسد

‎و سر دیگرش به نخلی که

‎قد کشیده تا آسمان

‎و من تا هنوز

‎به خاطر دارم که

‎« فروغ »میگفت

‎” پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنیست “

میترا وصال

۳۱ مارس ۲۰۲۴

لندن

20 مارس
۱ دیدگاه

بهار

تاریخ نشر: چهار شنبه اول حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی  – ۲۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا 

بهار

زنیست که جوانه میزند

شگوفا میشود

جهان را با لبخندش

هستی میبخشد

آری ، این هستی

با زن

با بهار

آغاز میشود

و در نهایت

با زن بهشت خواهد شد .

میترا وصال

اول حمل (فروردین ) ۱۴۰۳ خورشیدی

لندن

18 مارس
۱ دیدگاه

بهار

تاریخ نشر : دوشنبه ۲۸ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

بهار

صدای بهار می آید

و مرغکان در شاخه های بلند کاج

نوید آزادی می‌دهند

صدای بهار

صدای زن

صدای زندگی

صدای سبز آزادی

آه که چه شگفت انگیز است اینها !   

میترا وصال

۱۷ مارس ۲۰۲۴

لندن

16 مارس
۱ دیدگاه

لبریز از مهر

تاریخ نشر: شنبه ۲۶ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۶ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

 لبریز از مهر

پروردگارا !

ز کهکشان خویش بیرون شو

تنهایت را با من قسمت کن

و آیه های ناگفته را

به اضطراب دل من بسپار

دست هایت را به من اعتماد کن

و حضورت را با خوشبختی فردایم

که به بلوغ میرسد

ببخشا

آنچه را که به من عطا کردی

و من شکرگزار نبودم

من دیگر

هستی ام را

به تو بخشیده ام

من لبریز از مهرم

بگشا درت را

آمده ام

به حضورت امشب

که به قربان برسم .

میترا وصال

۱۵ مارس ۲۰۲۴

لندن

12 مارس
۳دیدگاه

زیستن

تاریخ نشر: سه شنبه ۲۲ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۲ مارچ ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

زیستن

زیستن را

در لابه لای روزمرگی های مدام

گم کرده ایم

و این جان کندن ها

افتادن ها

نرسیدن ها

دل کندن ها …..

قصه هایست تکراری

کمی از زندگی برایم بگو !؟

میخواهم در جاری لبخندت

عشق را از زمین

به آسمان بکشانم .

میترا وصال

۱۲ مارچ ۲۰۲۴

لندن

26 فوریه
۱ دیدگاه

رؤیای شیرین

تاریخ نشر: دوشنبه ۷ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۶ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

رؤیای شیرین

چه عاشقانه امشب

‎حریر دستان خیالت

‎شانه های شعرم را نوازش میکند

‎و من میخواهم

‎غزل چشمانت را

‎قافیه بدوزم

‎تا مو های بلند خیالت

‎به ماه برسد

‎و برای

‎کودک احساسم

‎قصه ی دلبری ترا گوید

‎تا رویای شیرین

‎داشتنت را

هر شب

‎در کنار خویش باور کنم .

میترا وصال

۲۶ فبروری ۲۰۲۴

20 فوریه
۱ دیدگاه

ای خراسان من !

تاریخ نشر : اول حوت ( اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۰ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

ای خراسان من !

ترا روزی از این جهل و جنون

آزاد میخواهم

پامیرم را سر بلند

و مردمم را شاد میخواهم

ترا ای خراسان من!

به قله های بیستون سبز آزادی

نماد عاشق ترین پری زاد میخواهم

هندوکشت را

باغ سبز شمشاد میخواهم

ترا ای خراسان من !

ای خانه‌ی کهن زرتشت

کانون ایجاد میخواهم

ترا از ابتدای جهان هستی

تا آن جا که کوروش گفت :

پندار نیک ،

گفتار نیک ،

کردار نیک میخواهم

ترا برای پر کشیدن

ترا برای پرواز

تا دل یک کهکشان عشق و برابری

ترا ای افغانستان من !

جاوید و آزاد میخواهم.

میترا وصال

۱۷ فبروری ۲۰۲۴ 

لندن

18 فوریه
۱ دیدگاه

ای آزادی !

تاریخ نشر: یکشنبه ۲۹ دلو (بهمن) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۸ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

ای آزادی !
زیر برف کدامین زمستان
خفته ای
که آرزو هایت
هنوز
به امتداد
فصل یاءس و نامیدی
یک به یک
رنگ باختند
و من به کدامین کتاب
ایمان بیاورم
که مرا به جرم
پرواز
حلق آویز نکنند.
میترا وصال
۱۴ فبروری ۲۰۲۴ 
لندن 
13 فوریه
۱ دیدگاه

پروانه

تاریخ نشر : سه شنبه ۲۴ دلو ( بهمن ) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۳ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

پروانه

مرا ،

پروانه کن

بالم ببخش

بگذار در ملکوت نگاهت

دیوانه‌ای شوم که فقط

عشق ترا طواف میدارد

و در پرتو لبخند آسمانیت

رنگین کمان بوسه هایم را

روی لبان شرابی ات پهن کنم

و بر تارک قلب مهربانت

پروانه وار تا پای جان

غزل «دوستت دارم» را

هستی بخشم .

میترا وصال

۱۱ فبروری ۲۰۲۴ 

لندن 

10 فوریه
۱ دیدگاه

صبحانهِ عشق

تاریخ نشر: شنبه ۲۱ دلو (بهمن) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۰ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

صبحانهء عشق

یک پیاله بوسه داغ

یک بشقاب بزرگ عشق بی پیرایه

یک قابلمه آغوش

یک کف دست نان صداقت

از عسل لبانت هم کمی بریز

راستی یک چاینک لبخند یادت نرود!

این صبحانه“عشق”است

باتو خوردن صفا دارد

میدانی ؟

میترا وصال

۹ فبروری ۲۰۲۴

لندن

07 فوریه
۱ دیدگاه

خورشیدِ عالمتاب

تاریخ نشر : چهارشنبه ۱۸ دلو (بهمن) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۷ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

خورشید عالمتاب

بگو ای مرد !

ای مردی از تبار همه عاشق

ای در تو جاری همه خون شقایق

بگو ای مرد من ! 

ای کوه ایستاده!

ای کهکشان بی نیاز!

ای خورشید عالمتاب !

بگو ! 

با من بگو !

کدام اندوهی ترا با خودش برد ؟

کدام طوفان کتاب عشقت را دزدید ؟

بگو ای مرد همیشه عاشق !

در کدام زمستان لبخندت را یخ بست ؟

که من اینگونه غریب شدم و پر ، پر

به انتظار یک لحظه لبخند تو .

میترا وصال

۳ فبروری ۲۰۲۴

لندن

02 فوریه
۱ دیدگاه

” سودابه ” دخترِ صدای من

تاریخ نشر : جمعه ۱۳ دلو ( بهمن ) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – سندیاگو – کلیفرنیا – امریکا

 “سودابه”، دختر صدای من

صدای من ، صدای آزادی یست

 که هر چه بیشتر خفه اش کنی

 دوباره جوانه میزند

 و عطر زندگانی میدهد

 در صدای من

نبض نفس های” تهمینه ” 

می تپد

 در صدای من

“رودابه “یست

 که ترا به اسارت می کشاند

 پرواز” سیندخت” صدای من

 آغاز ویرانی توست

 “سودابه”، دختر صدای من

 در انتهای این عصر جهل

 آزادی و برابری را

فریاد دارد

در صدای من گل عشق “رابعه”

 پیچان پیچان است

 صدای من، صدای ترس نیست

صدای من به بلندای” پامیر “

 استوار می ایستد

 و ترانه ی زن زندگی آزادی را

میسراید

و تو از جهل مرکب خویش

پایین بیا

 ترا با من مقایسه‌ای نیست

 که من سر به آسمان دارم

 و تو سر به زیر خاک

 مرا به عمق

 نر بودنت

جهالت ات

 به صحبت

 دعوت کن

 که مهرم

 را به چشمان نفرین بار تو

 بریزم

 تا

زندگی را

 نامم را

 هویتم را

 و حضورم را حذف نکنی .

میترا وصال

۲ فبروری ۲۰۲۴

لندن