۲۴ ساعت

29 سپتامبر
۲دیدگاه

پیام محترم استاد محمد علی فرحتیار بمناسبت هجدهمین سال نشراتی سایت ۲۴ ساعت

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه مؤرخ ۷ میزان  (مهر ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۲۹ سپتامبر  ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

 همت ، پشتکار و تلاش مخلصانه ى برادر بزرگوار جناب مهدى بشیر فرزند برومند استاد فرزانه على اصغر بشیر هروى ، در راستاى نشر و گسترش فرهنگ پر غناى پارسى ، باز تاب اندیشه ها و افشاى ظلم و استبداد و بى عدالتى در جامعه ى ما در خور تحسین و تقدیر است.

من این پیروزى و موفقیت را براى دست اندر کاران سایت ٢۴ ساعت صمیمانه تبریک میگویم و براى عزیزانم مهدى جان وقیوم جان بشیر توفیقات مزید ، صحت، سعادت ، رفاه و آسایش از خداوند منان استد عا میدارم.

با عرض حرمت

محمد علی فرحتیار

فرایبورگ – آلمان

 

 

23 سپتامبر
۳دیدگاه

گفتگویی با استاد محمد علی فرحتیار شاعر آزادمنش و شخصیت وارسته

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه ۱ میزان  (مهر ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۲۳ سپتامبر  ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

در ادامهِ گفتگو  با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

اینک صحبتی داریم با محترم 

 استاد محمد علی فرحتیار

شاعر آزادمنش

و شخصیت وارسته

که خدمت خوانندگان

گرامی پیشکش میگردد.

پرسش :

جناب استاد فرحتیار گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده و بفرمایید دارای چند فرزند میباشید ؟

پاسخ :

 بنده محمدعلى فرحتیار متولد ٢٠ قوس سال ١٣٢٢ در جبرییل هرات ( حالا ناحیه ى ١٣ شهر ) میباشم و از سال ١٩٨٠ در المان زندگى میکنم . صاحب ٣ فرزند ( یک دختر و دو پسر ) هستم . پسر ودخترم را از افغانستان اورده بودیم پسر کوچک ما در شهر Volklingen Alman به دنیا امده وحالا ۴٢ ساله میباشد.

پرسش :

لطف نموده بفرمایید در افغانستان مصروف چه کار و فعالیت های بودید؟

پاسخ :

 بنده از کلاس هفتم تا دوازدهم در دارالمعلمین هرات در س خواندم . سپس وارد  دارالمعلمین کابل شدم و با فراغت از آن ، در بازگشت به هرات  به حیث معلم در لیسه ى سلطان غیاث الدین غورى مشغول خدمت شدم . اغاز کار من در هرات در حمل سال ١٣۴٨شمسى مصادف با تظاهرات وسیع دانش اموزان تمام مکاتب هرات بود که در  حدود چهار ماه دوام نمود . در ٢۶سرطان همان سال تظاهرات به خشونت گرایید و موجب اتش گرفتن وسایط نقلیه ى عسکرى گردید ، تا بالاخره تظاهرات را سر کوب کردندو شهر ارامش یافت.  سه روز بعد از کابل هیئت بررسى به هرات امد و همه کاسه کوزه هارا بر سر من و دوسه معلم دیگر شکستند ومخصوصاً شهر دار وبعض دیگر که از من در گذشته دل پر خونى بخاطر دفاع از حق ، داشتند مرا مقصر اصلى دانسته و همراه زنده یاد استاد سرور خان به کابل فرستادند. خلاصه کار من در هرات همان چهار ماه بود انهم روز دوساعت چون همه روزه در شروع تفریح اول تمام مکاتب به خیابانها میرفتند و تظاهرات راه میانداختند. بعد از مدتی مرا به قندهار فرستادند که معلم ادبیات فارسى در لیسه هاى زرغونه انا و احمد شاه بابا شدم و دوسال  را انجا بسر بردم. سر انجام در سال ١٣۵٠ خورشیدی بعد از گذراندن کانکور اختصاص وارد سال سوم دانشکدهء تعلیم و تربیه  دانشگاه کابل شدم و در رشته ی تاریخ  تحصیل نمودم. در ماه جدى سال١٣۵٢همزمان باختم تحصیلات با دختر دلخواهم که همکلاسى من بود ازدواج نمودم  و در حمل سال ١٣۵٣ شامل خدمت دوره ى مکلفیت عسکرى شدم و بعد از ان در سازمان رفاه اجتماعى وابسته. به هلال احمر افغانستان وارد خدمت به قشر مستضعف کشور گردیدم ودر این سمت تاروز پنجشنبه منحوس کودتاى ثور ادامه دادم.

پرسش :

علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال ناگزیر به ترک وطن شدید و در حال حاضر در کدام کشور زندگی می کنید و چه مصروف چه فعالیت ها می باشید؟

پاسخ :

در سوال قبل عرض کردم که درچوکات هلال احمر کار میکردم . بعد از پیروزى حزب شیاطین ، اولین روزِ کارى روز شنبه بود و طبع معمول صبح ماشین موسسه آمد ،  من با دو سه کارمند که در ماشین حضور داشتند به محل کار رفتیم اطاق کارم بزرگ بود بالا سر میز کارم عکس محمد داود رئیس جمهور نصب بود و در یک گوشه میز کوچک با سه چهار صندلى قرار داشت ، وقتى وارد اطاق شدم دیدم عکس رئیس جمهور را روى زمین زده خورد کرده بودند و روى میز کارم را در هم و بر هم و اوراق را هرطرف پراکنده ساخنه بودند (توخود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل) . فشرده و تلگرافى عرض کنم که از آن روز به بعد روى آرامش را ندیدم ،  اما حکمت و اراده ى خداوند بر این بود که زنده بمانم.

“شبى تاریک و سنگسنان و من مست

” قدح از دست من  افتاد و نشکست ”

”   نگهدارنده  اش      تدبیر      بنمود  ”

” وگر  نه  صد  قدح  نفتاده  بشکست”

هفته هاى اول که کشمش بین بول و غایط در جریان بود زیاد اذیت شدم بعد از انکه کله پز رفت و بجایش سگ نشست”کم کم من فرصت یافتم براى همسر و دو فرزندم رویا و رویین با یک دنیا مشکلات پاسپورت تهیه کنم ولى براى خودم مقدور نبود چون دوستان عزیز من گفته بودند که اگر به فرودگاه دیده شوم کارم تمام است ،  بناءً همسرم به المان نزد برادرم مسعود جان و خواهر خودش که داکتر بود و در بیمارستان. الیزابیت در شهر اسن کار میکرد رفت. منهم ارام ارام بخاطر انحراف ذهن دشمن نسبت به خود با وساطت قوماندان امنیه ى کابل بنام سیف الدین که از هرات بود و بامن اشنایی قبلى داشت به عنوان معلم در لیسه ى نادریه مشغول کار شدم و بافرارسیدن تعطیلات زمستان از طریق هرات وارد ایران وار انجا به پاکستان و سر انجام از کراچى پرواز لندن را که احتیاج به ویزا نداشت گرفتم و در توقف نیم ساعته فرانکفورت وارد سالون ترانزیت شدم و بعد از پرواز هوا پیما خودم را به پولیس معرفى نمودم. حالا دقیقن ۴۵سال است که در المان زندگى مینمایم . خاطرات آن مدت خیلى زیاد است درین مختصر نمیگنجد.  تصمیم دارم اگر حیاتى باقى بود با چاپ مجموعه ى گریه ى دل این خاطرات را در مقدمه ى ان مجموعه به چاپ برسانم .

در مورد بخش دوم سؤال شما باید فشرده و در یک جمله بگویم که در کار فرهنگی بخصوص در رابطه با وحدت و همگرایی بین مسلمانان زیاد تلاش کردم و با همکارى ، همراهى و همدلى مسلمانان شهر فرایبورگ عمارتى در چهار منزل بنام مسجد مصطفى ساحتیم که مورد استفاده ى مسلمانان قراردارد و براى فرزندان مهاجر مکتبی بنام استاد بیتاب تدویر نمودیم که متاسفانه حالا دیگر وجود ندارد .

پرسش :

جناب استاد ، تا بحال چند اثر از شما به زینت چاپ آراسته شده ، لطف نموده نام بگیرید و بفرمایید خوانندگان محترم چگونه میتوانند به این اثار با ارزش  دسترسی پیدا کنند؟

پاسخ :

در گذشته هاى دورمقدارى از سروده هاى دست و پا شکسته ام  را جمع آوری نموده بودم که متأسفانه در میان هیاهوى آمدن لا شخور ها مفقود شد .  از وقتى هم که مهاجر شدم فقط به فکر امور دینى و حفظ شعائر اسلامى مهاجران بودم و زیاد دنبال شعر و شاعرى نگشتم.

سال ٢٠١۴ به هرات رفتم مجموعه ى وزین ، باارزش وپرمحتواى ( کاج ها هنوز ایستاده اند) تالیف عزیز بزرگوار شاعر شور افرین جناب جناب محمد ظاهر رستمى را برایم دادند وقتى شعرى از خودم را انجا دیدم یادم امد که یک زمانى چیز هاى میسرودم. خلاصه تا اکنون همان یک مجموعه ى شیپور خون اقبال چاپ یافته و یکى هم در حال تکمیل شدن میباشد.

پرسش :

در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟

پاسخ :

سال ١٣۴٢هجرى متعلم صنف نهم دارالمعلمین هرات بودم ، آن زمان استاد بزرگوار ، رهنما و مرشد من زنده یاد استاد على اصغر بشیر هروى در هرات تشریف داشتند ومن بنا بر ارتباطات فامیلى و علاقه ى خاصى که به حضرت ایشان داشتم هر از گاهى مصًدع اوقات گرانبهاى ایشان میشدم و در همین سال اولین سروده ى من با عنوان پاییز به اثر تشویق ورهنمایی ایشان ،   در روز نامه ى اتفاق اسلام چاپ شد که از طرف پیش کسوتان وبزرگانى چون استاد بهره، جناب استاد شایق ، جناب فکرى ، جناب مطیع سلجوقی استاد بزرگوار جناب فدایی که ارواح همه ى ایشان باد مورد تشویق قرار گرفتنم  واز آن به بعد مقالات انتقادى و اصلاحى و اشعار دست و پا شکسته ى در روز نامه اتفاق اسلام مینوشتم که در اینجا لازم میدانم از حوصله مندى و گذشت جسورانه ى دانشمند بزرگوار مرحوم محمد علم غواص رییس اطلاعات وکلتور وقت یاد اور شوم .  ایشا ن بعضى نوشته هاى معترضانه ى مرا بدون سانسور چاپ میکردند که گهگاهى هم مشکل ساز میشد بطور مثال نوشته ى ” زنگ خطر ” که درسال ١٣۴۶ فکر کنم در ماه اسد سال ۱۳۴۶چاپ شد خیلى مشکل ساز شد و شهر دار باقهر و غضب نزد والى از من شکایت کرد که قصه ى آن جالب است و در اینده ى نزدیک باچاپ مجموعه ى دوم شعرم بیان میدارم.

پرسش :

آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی و اجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟

پاسخ :

 اشتغال به سرودن شعر براى من وظیفه نیست ، از جهتى مسؤولیتی است و از جهتى تفنن ،  من با انکه هیچگاه خود را شاعر به حساب نمیاورم به عنوان یک ناظم وقتى فریاد مظلومیت فردى یا گروهى را میشنوم وجدانم اجازه نمیدهد خاموش بمانم بنا بران جملاتى را سر هم میکنم و به عنوان فریاد دلم عرضه میدارم، ولى بیشتر فعالیت فرهنگى من تشویق ، تنویر و اماده سازى شرایط افهام وتفهیم امور اسلامى به خصوص براى جوانان بوده و حالا که حرکت روى جاده ى ٨٢ را دارم به پایان میبرم معلوم نیست که ادامه ى ٨٣ نصیب من میشود یانه.

پرسش :

شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟

پاسخ :

 شعر صداى دل است، نجواى عاشقانه است.  نوریست در تاریکى و فریادیست در سکوت، بنابران همه کسانى که دل بیدار ، احساس رقیق و اندیشه ى ژرفى دارند به گونه ى شاعر و سراینده هستند حالا سبک و سنگین بودن محتوا و ترکیب مربوط به برداشت شاعر از پدیده و نازک اندیشى و پیام رسانى شاعر است با این صفات انچه به عنوان اصل مطرح میباشد ذوق و استعداد شعرى میباشد که همه ندارد و امروز روى صفحات فیسبوک شعر گونه هاى زیادى از ادرس متشاعرین عرضه میگردد٠ شاعر خوب کسى میباشد که خصوصیات فوق را دارا باشد.

پرسش :

نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:

پاسخ :

سایت وزین ٢۴ساعت غنیمتى است بزرگ و دستاوردى ارزشمند درنشر فرهنگ ناب پارسى و پرتو افکنى در عمق وزوایا ى تاریک ارتباطات جمعى جامعه ى به خون خفته ى ما. 

در رابطه با بخش دوم سؤال شما باید بگویم که من از چندین سال بدینسو همکاری ام را با سایت ۲۴ ساعت اغاز نمودم.

پرسش :

برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه های دارید؟

پاسخ :

 پیام من براى فرزندان عزیز وطنم اینست که حالا که بستر مساعدى براى رشد علمى و کسب دانش میسر شده ازین نعمت بزرگ و موهبت خداوندى استفاده نمایید.  در گذشته ها جوانها به انتظار برس تحصیلی تلاش میکردند ولى به آسانى میسر نمیشد چون در انحصار آقا زاده ها بود و واسطه خیلى رول داشت امروز که شما عزیزان اکثراً در اغوش فامیل های خود هستید و همه امکانات به آسانی برای تان میسر است تلاش  و حرکت را از دست ندهید چونان موجى خروشان باشید ،بروید که اگر نروید نیستید. بادرود.

پرسش :

در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.

پاسخ :

با سپاس وقدردانی از شما که زمینه این گفت و شنود را فراهم نمودید ، مؤفقیت های روز افزون تانرا آرزومندم ، سرافراز باشید.

بشیر هروی:

جناب استاد فرحتیارگرانقدر از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از لطف  شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.

 

 

 

 

19 آگوست
۳دیدگاه

شیپور خون

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر :  سه شنبه ۲۸ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۹ آگست  ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

شیپور خون

دلگیر و  خسته  تن  ز  روال زمانه ام

من تیرهاى خوف وخطر را نشانه ام

عنقاى  پر شکسته به آغوش غربتم

در حسرت دوباره   پریدن  به لانه ام

نخجیر  تیر  خورده  ز  صیاد   روز گار

افتاده ام  ز پاى  ولى  رو به  لانه ام

زخمى تنم عمیق ترازعمق غصه ها

امواج   حادثات   زمان   را   کرانه ام

خون  مرا   مباح     بدانند    غاصبان

توجیه خبث  طینت شان را بهانه ام

جرم وجنایت وجدل وجورجحد(۱) وجهل

تکرار بى هو یت بهتان به  شانه ام

فریاد تعزیت به عزاى  ستم  کشان

بگرفته جا  به  زمزمه ى عارفانه ام

از چار سو  هجوم شیاطین  روزگار

من از در سوى راه نجاتم  روانه ام

شیپور خون و خفت و خوف و خروش خصم

بر هم زده است خلوت  انس شبانه ام

کمرنگ و گنگ و بى اثر افتاده واژه ها

بهر   سرودن     غزل    جاودانه ام.

٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠

محمد على فرحتیار

فرایبورگ – آلمان

۲۰ جولای ۲۰۱۶ 

۱ – جحد به معناى انکار کردن امرى یا حق کسى با علم بر ان.

 

 

 

 

 

30 ژانویه
۱ دیدگاه

رستخيز عزت

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه 11 دلو  ( بهمن ) ۱۴۰۳  خورشیدی  30  جنوری   2025   میلادی – ملبورن استرالیا

اين سروده پياميست به دلير مردان و شير زنان سنگر دفاع از حق و عدالت ، به ان عزيزانيكه جان خويش را در طبق اخلاص گذاشته و در راه اعاده ى حيثيت ، عزت و حفظ تماميت ارضى كشور عاشقانه به مصاف غاصبين و مزدوران بيگانه ميروند. پيكار تان رهگشا باد.

محمدعلى فرحتيار
رستخيز عزت
ويران اساس خانه ى ظلمت نهاد كن
خاكستر    تعصب   و   ذلت   بباد كن
بيخ     بناى   باطل    بيداد    را   بكن
ايجاد طرح تازه ى با   عدل  و داد كن
تا رستخيز   عزت   و   ازادگى   رسد
توفان خشم و نفرت خود  را زياد كن
منشور عدل و راءفت وعلم و ثبات را
باخامه ى تعقل و  فكرت سواد  كن
حالا كه تيغ ظلم رسيده به استخوان
برخيز و بر اراده ى خود   اعتماد كن
بامحو  ظلم  و فتنه ى  حكام بيخرد
دلهاى مر دمان  ستمديده شاد كن
حق دادنى نبوده به طول زمانه ها
بايد گرفت ،   در ره ان    اجتهاد كن
با دست قهر خويش ، درفش و كمان بگير
از شور عشق ارش و هم كاوه ياد كن
پيك مراد ، در قفس فتنه شد اسير
بشكن قفس ، رها ره پيك مراد كن
اين روز  ها  نويد   نجات   تو ميدهد
غافل مشو به همت خود استناد كن.
محمدعلى فرحتيار
فرايبورگ –  المان

8 آگست 2017 

25 اکتبر
۱ دیدگاه

بسیج عام

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : جمعه 4 عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 25 اکتوبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

        بسیج عام

 

درخت خشك تعصب، شراره مى طلبد

پيام  همدلى  بى  استعاره مى طلبد

طلوع  فجر سعادت  ز  قيد  استبداد

رهايي  افق از  برج  و باره مى طلبد

شكوه  رويت  فرداى  بى  تعصب را                  

ز چشم  باز  تعقل ، نظاره مى طلبد

گذشت و مصلحت وقت، كار گر چو نشد

زديدگاه دگر ، راه  و  چاره مى طلبد

نجات از ستم و هجمه ى تعصب ها

نثار خون و شهادت، دوباره  مى طلبد

به يمن همت تو ، جامه ى ريا وستم

ز  پيكر زعما   پاره   پاره  مى طلبد

قيام  سرخ  تو  بهر  فناى   استكبار

نه فال و قرعه و نه استخاره مي طلبد

بس است ناله و نفرين و اشك و سوز و گداز

سرى مبارز حق سنگ خاره مى طلبد

به پاى مردى ز گرداب. انتحارى ها

نجات كشتى ميهن كرانه مي طلبد

بداد خواهى ميرزا اولنگ و “دايكندى”

بسيج عام شمارا. هزاره مى طلبد.

 

          محمد على فرحتيار

           25 اگست 2017

          فرايبورگ –  المان

 

 

26 سپتامبر
۲دیدگاه

پیام تبریکی محترم استاد محمد علی فرحتیار

تاریخ نشر : پنجشنبه 5 میزان  ( مهر ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 26 سپتامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

پیام تبریکی محترم استاد

محمد علی فرحتیار

 

 با عرض تبریک به دوتا گوهر گرانمايه كه يادگار استاد دانشمند ، موءرخ، منجم ، محقق و شاعر بلند پايه ى ادبيات فارسى مرحوم على اصغر بشير هروى هستند ، عزيز بزرگوار مهدى جان بشير و شاعر شور افرين و شيوا بيان قيوم جان بشير در طول ساليان متمادى در راه معرفى وتوسعه ى فرهنگ پارسى زحمات زيادى را متقبل شدند كه قابل قدر و در خور سپاسگزارى ميباشد.

براى هر دو عزيز خردمند توفيقات مزيد ارزو مينمايم.

 

باعرض حرمت

محمد علی فرحتیار

فرایبورگ – آلمان

 

29 جولای
۱ دیدگاه

تاجِ کرامت

تاریخ نشر : دوشنبه 8 اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 29  جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

سروده ى براى ميهنم

تاجِ کرامت

از سر هواى عشق تو  هرگز نمى برم

جز ياد  تو ،  به  باغ  خيالم    نپرورم

در پيش مفسدان ستم پيشه همچو كوه

در پرتو  شكوه  تو   از    ذره   كمترم

من  صيد  دام و دانه ى  ذلت نميشوم

عنقايم   و   به   غير   بلندا  نمي پرم

تا چشم دل به پستى دنيا گشوده گشت

بى ميلى  بر متاع  جهان  شد  ميسرم

بفروختم ذخارف  دنياى دون به هيچ

جز از  قماش  عزت  فردا  نمي خرم

با تار اعتماد  كنم  وصل  ،   فصل را

با خنجر  جفا  صف وحدت  ، نميدرم

چون سوزنم  كه  دامن عزت رفو كنم

چون خار بن به پاى خليدن نه در سرم

بى قدر تر ز خاك رهم در مقام عجز

تاج كرامت است ازين عجز بر سرم

هشدار زانكه با همه  عجز و فروتنى

بر ديدگان خصم وطن ، همچو نشترم

چون موم نرم در كف ارباب  راءفتم

فولاذ  گونه ،  در بر خصم  ستمگرم

پژواك  خشم  و نفرت   مظلوم  بينوا

با دشنه ى  سخن جگر  خصم ميدرم

خواهان عدل باشم  و جوياى  حريت

از بهر اين دو، از سر جان نيز بگذرم

با  ارزوى  صلح  و  عدالت براى تو

اى از رفاه و عدل ، تهى مانده ميهنم.

محمدعلى فرحتيار

فرايبورگ المان

26 جولای 2024.

16 ژانویه
۳دیدگاه

نايره ى فتنه

تاریخ نشر شنبه   ۲۷ جدی   ۱۳۹۹ –  ۱۶ جنوری ۲۰۲۱ هالند
با الهام از غزل زيبا و افشاگر
” توپ فتنه” اثر طبع گهر بار استادگرانمايه نور الله وثوق :
نايره ى فتنه
چشم دل تو ز گنه گشته كور
عاطفه از ديده ى تو گشته دور
28 سپتامبر
۳دیدگاه

غم جانكاه

تاریخ نشر دو شنبه هفتم  میزان  ۱۳۹۹ –  ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۰ هالند
اين سروده را از روى بستر بيمارستان دانشگاه فرايبورگ براى شما عزيزان تقديم ميدارم
برايم دعاكنيد.
محمد على فرحتيار
غم جانكاه
دلم هواى پريدن به گلستان دارد
به شاخه ى طربى ميل اشيان دارد
30 آگوست
۲دیدگاه

مرثيه ى ماتم

تاریخ نشر  یکشنبه  نهم  سنبله  ۱۳۹۹ –  ۳۰  آگست  ۲۰۲۰ هالند

شهادت اباعبد الله الحسين و ياران باوفايش را محضر قطب عالم امكان ، بقيه الله الاعظم امام زمان ع و همه ى مسلمانان عالم تسليت ميگويم
اين سروده را به عنوان عرض تسليت به شما عزيزان تقديم مينمايم :

محمد على فرحتيار

مرثيه ى ماتم

فلك مرثيه ى ماتم سروده

به ناى نينوا ، غم را فزوده

ادامه نوشته…

31 ژانویه
۳دیدگاه

مگو دير شده

تاریخ نشر پنجشنبه ۱۱ دلو ۱۳۹۷  –  ۳۱ جنوری  ۲۰۱۹هالند

مگو دير شده

محترم استاد محمد على فرحتيار
30/ 01/ 2019

بس كه خونا ب دل از ديده سرازيرشده

ناله در سينه گره ، آه گلو گير شده

ادامه نوشته…

26 آگوست
۳دیدگاه

بسيج عام

تاریخ  نشر شنبه چهارم  سنبله   ۱۳۹۶ – ۲۶ آگست ۲۰۱۷–  هالند

بار دگر دست جنايتكار استكبار جهان از استين كثيف ترين و منفور ترين فرزندان آدم داعش طالب بدر امد و عده ى موءمنان نماز گذار را حين اداى نماز در مسجد جامع امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به خاك و خون كشيد ، ننگ و نفرين بر جنايتكاران و حاميان ارگ نشين انها.

استاد محمد على فرحتيار
جمعه 25/08/2017
فرايبورگ المان

بسيج عام

درخت خشك تعصب ، شراره ميطلبد

پيام همدلى ، بى استعاره ميطلبد

ادامه نوشته…

07 آگوست
۳دیدگاه

طغيان داد خواهى

تاریخ  نشر دوشنبه ۱۶ اسد  ۱۳۹۶ – هفتم  آگست ۲۰۱۷–  هالند

بمناسبت هفتمين روز شهادت نماز گذاران مسجد جواديه ى بكر اباد هرات ، و باشعار مرگ و نفرين بر زمامداران بى كفايت و عاملان اين عمل وحشيانه ى غير انسانى
استاد محمد على فرحتيار

دوشنبه 07/08/2017

طغيان داد خواهى

واحسرتا كه دست ستم كار گر فتاد

درمسجد جواديه ، بس شور و شر فتاد

ادامه نوشته…

04 آگوست
۳دیدگاه

قربانى خشم

تاریخ  نشر جمعه  ۱۳ اسد  ۱۳۹۶ –  چهارم  آگست ۲۰۱۷–  هالند

بياد ميهن به خون نشسته ام وبياد شهداى مسجد جواديه :

قربانى خشم

استاد محمد على فرحتيار

وطن ، قربانى قهر و خشونت تابكى باشى؟

اسير پنجه ى بيداد ظلمت تا بكى باشى ؟

ادامه نوشته…

18 جولای
۲دیدگاه

دست ناقص

تاریخ نشرسه  شنبه  ۲۷ سرطان  ۱۳۹۶ – ۱۸  جولای ۲۰۱۷–  هالند

دست ناقص

محترم محمدعلى فرحتيار

*******

ازخوان روزگار ، بجز غم، نخورده ايم

سهمى بغير ذلت و حسرت ، نبرده ايم

ادامه نوشته…

10 جولای
۲دیدگاه

پيام جا بر كفان خيمه ى تحصن

تاریخ نشر دوشنبه  ۱۹ سرطان  ۱۳۹۶ –  دهم  جولای ۲۰۱۷–  هالند

پيام جا بر كفان خيمه ى تحصن

محترم استاد محمد على فرحتيار
08/07/2017
فرايبورگ المان

خود باورى

من، نه ان تن پرورم ، كز پرنيان بستر كنم

خيمه ام گر سوختى ، بستر ز خاكستر كنم

ادامه نوشته…

08 ژوئن
۲دیدگاه

رستخيز عزت

تاریخ نشر پنجشنبه ۱۸ جوزا ۱۳۹۶ – هشتم  جون   ۲۰۱۷  –  هالند

اين سروده پياميست به دلير مردان و شير زنان سنگر دفاع از حق و عدالت ، به ان عزيزانيكه جان خويش را در طبق اخلاص گذاشته و در راه اعاده ى حيثيت ، عزت و حفظ تماميت ارضى كشور عاشقانه به مصاف غاصبين و مزدوران بيگانه ميروند. پيكار تان رهگشا باد.

محترم استاد محمدعلى فرحتيار
فرايبورگ08/06/2017

رستخيز عزت

ويران اساس خانه ى ظلمت نهاد كن

خاكستر تعصب و ذلت بباد كن

ادامه نوشته…

16 مارس
۲دیدگاه

نور نوروز

تاریخ  نشر پنجشنبه  ۲۶ حوت   ۱۳۹۵ –  ۱۶  مارچ  ۲۰۱۷  –  هالند

اين قصيده را بعنوان هديه ى نوروزى بشما عزيزان پيشكش مينمايم ، اميدوارم سالى پر فيض و بركت ، درصلح و امن و ارامش ، براى همه ى ملل جهان بويژه هم ميهنان رنجديده ى ما باشد. از اساتيذ سخن و شعراى بزرگوار ، بخاطر كمى وكاستى و نارساييهاى اين سروده پوزش ميخواهم.

محمدعلى فرحتيار
فرايبورگ المان

دست كوته دارم و در در ى كج سفته ام

دانه هارا تار احسان تو درمان ميكند
،،،،،،،،،،،

نور نوروز

عندليب طبع من شوق گلستان ميكند

با پر و بال شكسته ، ميل طيران ميكند

ادامه نوشته…

18 فوریه
۲دیدگاه

همت آزادگى

تاریخ  نشر شنبه ۳۰ دلو  ۱۳۹۵ –  ۱۸  فبروری  ۲۰۱۷  –  هالند

همت آزادگى

محترم استاد محمدعلى فرحتيار
فرايبورگ المان
17/02/2017

نخل عدالت شده از بر تهى

گشته دوتا قامت سرو سهى

ادامه نوشته…

21 ژانویه
۲دیدگاه

دست عدالت

تاریخ  نشر شنبه  دوم   دلو  ۱۳۹۵ –  ۲۱ جنوری ۲۰۱۷  –  هالند

دست عدالت

محمدعلى فرحتيار
فرايبورگ المان
03/10/2014

به كشتزار ستم بذر و بر نميماند

درخت مظلمه هارا ثمر نميماند

ادامه نوشته…

05 ژانویه
۲دیدگاه

عقلانيت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تاریخ  نشر پنجشنبه ۱۶ جدی  ۱۳۹۵ –  پنجم  جنوری ۲۰۱۷  –  هالند

عقلانيت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پنجشنبه 05/01/2017
محمدعلى فرحتيار
فرايبورگ المان
دوچيز است كرده بشر را هراسان

يكى بمب اتم ، دوديگر سرطان

ادامه نوشته…

22 نوامبر
۲دیدگاه

حق در محاق

تاریخ  نشر سه شنبه  دوم  قوس   ۱۳۹۵ –  ۲۲ نوامبر   ۲۰۱۶ – هالند

انا لله و انا اليه راجعون
شهادت مظلومانه ى بيش از هفتاد تن مو منان نماز گذار در مسجد امام باقر عليه السلام را به محضر ولى عصر امام زمان عج ، فاميلهاى داغدار و مردم شريف كشور تسليت ميگويم.
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
استاد محمدعلى فرحتيار
دوشنبه 21/11/2016
فرايبورگ المان

حق در محاق

اسير نفس هوس جو، بهاى جان تو ندانى

طلسم بغض و شقاوت، خط امان تو ندانى

ادامه نوشته…

11 اکتبر
۲دیدگاه

محرم ماه قيام حق عليه باطل

تاریخ  نشرسه شنبه ۲۰ میزان   ۱۳۹۵ – ۱۱  اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

محرم ماه قيام حق عليه باطل

استاد محمد على فرحتيار

يكشنبه 09/10/2016

محرم ماه قيام حق عليه باطل است ، ماه كه در ان خون بر شمشير پيروز ميگردد ، به تعبير شهيد علامه بلخى ، رهروان اين قيام فرياد ميزنند كه :

” زور است گلوى من از خنجرت اى گردون

برم رگ استبداد با حنجر ا زا دى “

ارى ، حنجر بر خنجر و نور بر ظلمت پيروز شدنيست.
اميد است از مكتب پربار و فياض حسينى درس ازاد منشى و ازاد انديشى و دفاع از حق و عدالت را بگيريم.

تند يس جهل

جغد ستم زپهنه ى شامات سركشيد

تنديس جهل ، رخت شقاوت ببر كشيد

ادامه نوشته…

08 اکتبر
۲دیدگاه

ثمر جهل

تاریخ  نشر شنبه  ۱۷  میزان   ۱۳۹۵ –  هشتم    اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

خطاب به والى كهندژ

شنبه 08/10/2016
استاد محمد على فرحتيار

ثمر جهل

نفرين خدا بر تورسد والى كندوز

برقلب تو اهن بخلد والى كندوز

ادامه نوشته…

05 اکتبر
۱ دیدگاه

عقلانيت

 تاریخ  نشر  چهارشنبه  شنبه   ۱۴  میزان   ۱۳۹۵ – پنجم   اکتوبر  ۲۰۱۶ – هالند

 استاد محمد على فرحتيار
فرايبورگ المان

يكشنبه 02/10/2016

فكر ازاد

دست و دل و پا و سر توان بشكستن

باخنجر بيداد ، بدن را خستن

ادامه نوشته…