۲۴ ساعت

26 جولای
۱ دیدگاه

شرابِ آغوش

تاریخ نشر : جمعه ۵  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۶ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

شراب آغوش

 

شراب مست آغوشت

شراب گرم و مطبوع نفس‌ها یت

شراب داغ دستانت

مرا با خود به اوج جان فزای عشق خواهد برد

و من این ساغر خالی‌

 در آغوشت

میان پنجه‌های داغ دستانت

در انبو ه صدا‌ها و نفس‌ها یت

 چو مومی آب خواهم شد‌

 و تو ای‌ مظهر هستی‌!

که اندر رگ ،رگ  تو می‌‌به جای خون بود جاری

مرا در خود_

در آن آغوش پر مهرت

از این دنیا به آن دنیای مست و خوب خواهی‌ برد

در آن لحظه:

تو از عشق و از پاکی‌-

 و از خوبی‌

برایم قصه خواهی‌گفت .

و من چو کودک خاموش

در آغوش زیبایت

به گرمی‌ نفس هایت

نوازش‌های دستانت

به خواب شرم خواهم رفت…

به خواب ناز خواهم رفت…

و تو با من_

                     یعنی‌ (ما)…

چه نیکو بستن یک نطفه را آغاز خواهیم کرد

بله یک نطفه ی‌ پاک و مقدس را …

یک نطفه ی‌ معصوم و خامش را …

و یا…

یک نطفه ی‌ ناپاک و ننگین را –

که در رگ‌های نرمش خون ناپاک تو جا دارد…

هما طرزی

۲۳ اپریل ۱۹۷۲

کابل – افغانستان

24 جولای
۳دیدگاه

مهمانِ چرچرک ها

تاریخ نشر : چهارشنبه ۳  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۴ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

مهمان چر چرک *ها

 و من امشب مهمانم.

مهمان باغ

و مهمان چر چرک‌های درختان گیلاس.

و مهمان هوای خنک و صاف پغمان*!

چر چرک‌ها مرا به عشق بازی دعوت کرده اند

چر چرک‌ها زبان مرا می‌‌فهمند!!!

و من از خوشه‌های گیلاس‌های خوش مزه

گوشواره ساخته ام،

 تا خود را برای مهمانی چر چرک‌ها آما ده سازم.

و از پوست خشکیده چر چرک‌ها

برایم گلٔ سینه ساخته ام.

 

باغبان بخواب رفته،

پدر سخت مشغول مطالعه است،

شاید کتاب تازه‌ای می‌‌نویسد؟

انگار همه شهر در خواب اند…

و من دستان گرمم را _

در آب “چشمه دلاکان”* فرو می‌‌برم.

از سردی آب

سرا پام می‌‌لرزد،

و از سرما بخود می‌‌پیچم.

عابری مست از کوچه می‌ گذرد و شعری از مولانا زمزمه می‌‌کند:

چون جان خراباتم

جانان خراباتم… 

و چر چرک‌ها با او هم آواز اند.

 

و من امشب مهمانم،

وه که چه مهمانی …؟

من و چر چرک ها،

 و گیلاس ها،

و آب چشمه دلاکان،

و مستی در کوچه،

بله !همه مهمان خرابات چر چرک‌ ها شده ایم.

هما طرزی

۶ جون  ۱۹۷۱

کابل – افغانستان

*جیر جیرک

*شهر ییلاقی در شمال کابل

*چشمه ی آب معروفی  در شهر پغمان

 

 

 

22 جولای
۳دیدگاه

مرگِ مادر

تاریخ نشر : دوشنبه ۱ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۲۲ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

مرگ مادر

 فغان که مرگ تو روز خوشم سیه کرده ست

گلٔ  جوانی   من   پرپر   و   تبه   کرده ست

خراب   گشت  و   بهم   ریخت   کاخ   امیّدم

که غم به کلبه ی دل همچو سیل ره کرده ست

 ********

چه گویمت که ز مرگ تو بر سرم چه گذشت؟

ببین  ،  که   دخترت   اکنون   اسیر  ماتم  شد

ز  آه   سینه ی   پرسوز ،    شام   شد   سحرم

که  درد   و  زخم  دلم  بی‌ دوا  ،   مرهم   شد

  ********

چه  بود  مادر  من  ؟    رونق     جوانی   من

نوازش   و   سخنش  ،  عشق  و  کامرانی من

عتاب   او    شرر     خار     های     بلهوسی

نگاه    او     گلٔ     باغ    غم     نهانی     من

  ********

ولی‌  گذشت  دریغا ،  و  پر  ز اشک   گذشت

براه    تیرهی     غم    چشم      انتظار    مرا

ز مرگ  خویش شکست  او پر “هما ” یش را

به     باد     حادثه     بسپرد      اختیار    مرا

هما طرزی

۱۰ اپریل ۱۹۶۰

کابل – افغانستان

15 جولای
۳دیدگاه

بوسه گاه

تاریخ نشر : دوشنبه ۲۵  سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۵ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

 

بوسه گاه

به همسرم

شب در بستر تنهایی

و تاریکی غوغا میکرد

بالشت با من سر یاری نداشت

و لحاف بامن قهر بود

از پهلو به پهلو

چشمانم بسته…

از خواب پریدم

وای که خانه روشن شد

در آیینه تابیدم

لبهایم چون آتشی شعله ور

و نورش تمامی اطاق را روز کرد

یادم آمد:

که لبانم عمری-

بوسه گاه توبود

که نورش تا امروز

خانه ام را روز کرده…

هما طرزی

نیویورک

 ۲۹ اپریل ۲۰۲۳

12 جولای
۳دیدگاه

خوبی ها

تاریخ نشر : جمعه ۲۲   سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۱۲ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

خوبی ها

                   به هموطنانم

بامن از خوبی ها بگو

و با من از دوست داشتن ها بگو

 دستانم با کدورت ها آشنا نیست

دستان من در سرزمین عشق ها

روییده

و دستان من در آمیزش صمیمیت ها

بهم رسیده

من ترا در آیینه سرزمینم

در سرزمین باور های دیرین

 و یاد ها جاودانه

و آغوش های گرم و عاشقانه

و خوبی های پردوام

تراشیده ام و بتو عشق ورزیده ام

ولی امروز در آیینه به جز کدورت

چیزی نم بینم …

هما طرزی

۲ می ۲۰۲۳

نیویورک

09 جولای
۳دیدگاه

پاییز

تاریخ نشر : سه شنبه ۱۹  سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۹ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

پاییز

پاییز پر صداست

پاییز پر صداست

پاییز آغوش سرد رنگهاست

و پاییزهمان قصه های ناتمام

در افق های رنگین بی انتهاست

پاییز پر صداست

وپاییز خانه ی من و تست

در ادامه راه پر غرور

پراز رنگ های زیبا

رنگ های زنده و تابنده

رنگ های عشق بر انگیز

رنگ های با صفا

رنگ های شفاف و پر از صمیمیت ها

آری پاییز پر صداست

و پاییز چه زیباست

و چه زیباست…

ومن در آسمان های پر مهرت

ودر باغ های پراز ترانه ات

هنو ترا می سرایم

و ترا می سرایم

و ترا می سرایم

تا بی انتها

در آغوش رنگها

در شکوه باغ ها

و در سکوت نگاه ها

ای جاودانه یار!

هما طرزی

۲۳ اکتوبر ۲۰۲۳

نیویورک

07 جولای
۳دیدگاه

آهنگ

تاریخ نشر : یکشنبه ۱۷  سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۷ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

آهنگ

به همسرم

چند آهنگی نواختی در گوشم

صدایت گوارا بود

و دلکش

وقتی بیراه می سرایی

غم در گلوی باغ شکوفا می شود

و پروانه ها را باد می برد

وبرگ از روبوسی عشق فرار می کند

و آب بی جان و بی موج

ترا صدا می زند

و زندگی بی رنگ و بو

و فاخته ای در گوشه ای باغ

در نابینایی اش

دست و پا می زند

و هنوز ترا صدا می زند

ولی باغ همیشه باغ تست

و من همیشه مرغ پر صدای این باغ  !!!!!!!!!!

هما طرزی

۲۲ جنوری ۲۰۲۴

نیویورک

05 جولای
۱ دیدگاه

دریچه ها

تاریخ نشر : جمعه ۱۵  سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۵ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

دریچه ها

دریچه ها می خندند

و قفلی بر در نیست

مگر گله های صمیمانه

و شکوه های عاشقانه

هنوز بیدارم

و هنوز نفس می کشم

شاید در فردا هات نباشم

فقط امروز را ببین

و امید را به امروز واگذار

نمی دانم مترسک فردا

با خود چه به ارمغان دارد

شیوه ی خندیدنش عاشقانه خواهد بود؟

و شاید در سفره ی محبتش-

نان پر برکت

و سخاوت را بتو هدیه خواهد کرد؟

و تو در طراوت خنده های پر نور

شاداب تر از پیش

به افق های دور

ایمان بیاوری

و با خودت آشتی وار بخندی…

هما طرزی

۶ می ۲۰۲۳

نیویورک

03 جولای
۲دیدگاه

تلخیِ حادثه

تاریخ نشر : چهارشنبه ۱۳  سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳  خورشیدی – ۳ جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

تلخیِ حادثه

عشق تو یک جنون است

و یک حاثه

و کتابیست پر ازبرگه های نور

بر موهای سپیدت

از افسانه های درد

و برف و بارانی از اندوه

در قلب زنی

که ترا می ستاید

می ستاید

ومی ستاید

تا آخرین نفس های زندگی…

هما طرزی

نیویورک

 ۲۱ جنوری ۲۰۲۴

29 ژوئن
۳دیدگاه

خیابان های نور

تاریخ نشر : شنبه ۹  سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۹ جون ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

خیابان های نور

به لایزال

من در خیابان های عشق

راه می روم

و راه می روم

و ثروت زندگی را –

که چند کتاب پر نقش است

با خود می برم

خیابن ها –

پر از پیچ و خم های هولناک

شیب و فراز ها دردناک

راهزنان در کمین

و گرگان و سگ های وحشی

منتظر حمله

ولی این عشق تست-

تنها چراغ راهنمایم

ای لایزال بی انتهایم…

هما طرزی

۲۳ اپریل ۲۰۲۳

نیویورک

26 ژوئن
۱ دیدگاه

تو می خندی

تاریخ نشر : چهارشنبه ۶ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۶ جون ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

تو می خندی

به یار

دلم برای عشقی می تپد

که مرا به تو وصل می کند

شتابان و پر ماجرا

خورشید چه عاشقانه صدایم می زند

و ماه و ستاره گان در سجده ی عشق خفته اند

و من در محراب نگاه هات

همان کولی بی سر زمین و سرگردانم

پا هام هنوز

در زمین چرکین گیر کرده

و یارای کوچیدنم نیست مگر…

و بالها یم در دستان تو می رقصند

و چشمان منتظرم

سیلاب عشق را مهمان شده

وقتی صدایت می زنم

در کنارمی

و وقتی می بینمت

در تمام هستی ام  می چرخی

دستان سردم را در دستان گرمت نگهدار

و منی مسافررا در سفر کوتاه اش تنها مگذار

بنده بودن چه زیباست

تا ذات تو خدا باشد

و چشمان تو نور راه باشد

و در هستی من

بخندی

و بخندی

و بخندی

هما طرزی

۱۰ جنوری ۲۰۲۴

نیویورک

24 ژوئن
۳دیدگاه

دریچه ها

تاریخ نشر:  دوشنبه ۴  سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

دریچه ها

دریچه ها می خندند

و قفلی بر در نیست

مگر گله های صمیمانه

و شکوه های عاشقانه

هنوز بیدارم

و هنوز نفس می کشم

شاید در فردا هات نباشم

فقط امروز را ببین

و امید را به امروز واگذار

نمی دانم مترسک فردا

با خود چه به ارمغان دارد

شیوه ی خندیدنش عاشقانه خواهد بود؟

و شاید در سفره ی محبتش-

نان پر برکت

و سخاوت را بتو هدیه خواهد کرد؟

و تو در طراوت خنده های پر نور

شاداب تر از پیش

به افق های دور

ایمان بیاوری

و با خودت آشتی وار بخندی…

هما طرزی

۶ می ۲۰۲۳

نیویورک

21 ژوئن
۳دیدگاه

بامداد

تاریخ نشر:  جمعه ۱ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۱ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

بامداد

چون خورشیدی

پر از واژه های نور

پر شتاب و پر توان

در بامداد تنهایی ام درخشیدی

هنوز ستاره ها چشمک زنان

به دنبالم می دویدند

و من در نور تو دست و پا می زدم

درخشیدنت معجزه بود

تمامی ستاره ها

در نور تو ناپیدا شدند

و به دنیای شب در پناه

و من در آغوش نورت رها شدم

و در قصه های عشق دوباره پیدا

و هنوز در معجزه ای نورت

تابنده ای و درخشان

و در سرزمین من جاودان!

هما طرزی

۱ فبروری ۲۰۲۴

نیویورک

19 ژوئن
۳دیدگاه

ترانه

تاریخ نشر: چهارشنبه ۳۰ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۹ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

ترانه

تو پر شورترین ترانه ی عشقی

که پیری را بهار می سازی

و در بازوانم

گل امید میکاری

تو پر شورترین ترانه ی عشقی

که سال های دل انگیز جوانی را

در کاسه ی سرم می چرخانی

تو پر شورترین ترانه ی عشقی

که در بامدادان عشق

(اذان یاری )می خوانی

و نغمه های عشق را در بدنم می رقصانی

آری تو پر شور ترین ترانه ی عشقی

که هنوز بسان من

در کوچه های عشق سرگردانی…

هما طرزی

۱۸ جنوری ۲۰۲۴

نیویورک

17 ژوئن
۳دیدگاه

بامدادان

تاریخ نشر: دوشنبه ۲۸  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۷ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

بامدادان

به یار

بامداد دمیده در هستی

و چشمانم منتظر دیدار است

منتظر دیدار تو

ای دوست!

پاورچین ، پاورچین به سراغت میام

ای گرمتین آغوش خورشید!

و ای واژه ی مهر و زیبایی!

آغوشت را باز نگهدار

و مرا از بسترم جدا ساز

دل شوریده ام هوای تو دارد

و فکر آشفته ام

به تو می اندیشد

و ترا در حمام نور می جوید

مهربان ترباش

و شوق دیدار را با لبخندی پایان بده

پایان بده

ای آفریدگارم!

ای خداوندگارم!

عمریست در انتظارم

عمریست در دنیای خاک ویلانم

و عمریست در سرزمینت

حیرانم

حیرانم

حیرانم

آه چه زیباست

ترا در سکوت پر نور بامداد دیدن

و به آغوشت پناه بردن

و جز تو هیچی نخواستن…

هما طرزی

۱ مارچ ۲۰۲۴

نیویورک

14 ژوئن
۳دیدگاه

خوشه خوشه

تاریخ نشر: جمعه ۲۵  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۴ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

خوشه خوشه

عشق ترا خوشه خوشه می چینم –

در سبد آرزو هایم

و دستانم هنوز

در آرزوی بودن هاست

و زیستن ها….

و من همان پرنده ای

که در آسمان های دور

هنوز ترا صدا می زنم

و هنوز برایت می سرایم

هما طرزی

۱۹ اپریل ۲۰۲۳

نیویورک

10 ژوئن
۳دیدگاه

برف

تاریخ نشر: دوشنبه ۲۱  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۰ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

برف

به همسرم

عشق تو چون برفی

بارید بر انگشتانم

تا بسرایمت

گرم و امیدوار

زندگی من پر از عاشقانه های تست

باد ترا می نوازد

و باران ترا می سراید

و زوزه ی باد بتو می رسد

در بی انتها

و من در برف عشقت گرمتر از خورشیدم

و در انگشتانم

شمع های نورانی شعله ورند

و درخشان

گرمای عشق از آسمان نزول کرده

و برگه های شعرم

همان خورشید نگاه های تست

در سرزمین غربت

که نقاشی میکند آیه های عشق را

در سوره های پر بار زندگی…

هما طرزی

نیویورک

 ۸ ماچ ۲۰۲۴

08 ژوئن
۳دیدگاه

پرنده تنهاست

تاریخ نشر: شنبه ۱۹  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۸ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

پرنده تنهاست

با بال عشق بسراغت آمدم

ای در کدامین سرزمین پیدایت کنم

ازنهانخانه ی جانم

تیری به بسویت رفت

و برگشت به اصالت یک موج

اکنون خاموشانه نگاهت می کنم

برگ ها از شاخه ها جدا می شوند

ولی باغ را با خود نمی برند

گلها درسنگفرش ها قربانی می شوند

ولی درخت هنوز استوار است

بهاران بار ها در سفر اند

ولی پرنده همیشه تنهاست

همیشه تنهاست

همیشه تنهاست

هما طرزی

نیویورک

 ۲۰ می ۲۰۲۳

07 ژوئن
۱ دیدگاه

آبستن

تاریخ نشر: جمعه ۱۸  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۷ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

آبستن

آه چه آبستنم از عشق

و از هوای پر عطر دوست داشتن ها

و چه آرام آرام نگاهت می کنم

در قاب قلبم

تا بی انتها

روزی از تو نگینی می سازم

بر انگشتر قلبم

و در دستان عشق

می کشانمت امیدوار

و چون حلقه ای مهری

در دستانم می چرخانمت پر صدا

و هروقت هوست کردم

لمست می کنم

و هر بارخواستمت

می بوسمت

و هر وقت آزارم دادی

روی میز می گذارمت

و از دور تماشایت می کنم

تا در چشمان فراموشی

جاودانه گردی

هما طرزی

نیویورک

 ۹ جنوری ۲۰۲۴

05 ژوئن
۳دیدگاه

آگاهی ( مگنولیا)

تاریخ نشر: چهارشنبه ۱۶  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۵ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

 

آگاهی (مگنولیا)

                        به یارم

پلی میزنم

به دیار (مگنولیا) های پر صدا

در گسترده باغ آرزو هایم

و تو آن آگاهی

و آن نور

و آن حقیقت

پیوندم بده به خانه ات

پیوندم بده به سرزمین فرشتگان سپید بالت

پیوندم بده به آسمانهای بیکرانت

و پیوندم بده به آنسوی کهکشان های آفتابی رنگت

به باغت که پر از (مگنولیا) های پر رنگ است

و به سرزمین درستی های بی انتهایت

و بدور از غفلت های ننگین

و سرکشی های پوچ و تو خالی

و من همان کولی شب زنده دار

که در چشم آسمانهایت

تنها ترا می بینم

و تنها در تو راه می روم

و تنها با تو آرامش دارم

و تنها با تو نفس می کشم

و تنها در خانه ی تو زنده ام

ای کاش این پل همیشگی باشد

ودر باغ (مگنولیا) همیشه باز

و خانه ها پر نور

و آغوش ها پر مهر

و دنیا در آشتی

دستانم می لرزند

دستانم می لرزند

و از هراس تنهایی

انگار آخرین روزها ست

و من در قیامت شرمندگی هام

خوشه خوشه اشک می ریزم

و دامن دامن اندوه می بارم

و ترا صدا می زنم

و خستگی هایم را رها می کنم

تا در سرزمین تو آرام گیرم

و در سایه (مگنولیا) هایت خود را از یاد برم

و با نوازش های همیشگی ات

به خواب روم

به خواب روم

به خواب روم

هما طرزی

۹ سپتامبر ۲۰۲۳

نیویورک

 

 

 

03 ژوئن
۳دیدگاه

آبی

تاریخ نشر: دوشنبه ۱۴ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

آبی

و دستانم بسوی آبی بزرگ دراز

و رودخانه پغمان شفاف و آبی

دریاچه قرغه آبی تر از…

هرچه بسویش می رفتم

                      از من دور میشد     

دستانم سرد شد وقلم را یخ زد

بخود آمدم که ۱۸ سال بیشتر نداشتم

و آبی چشمان تو

          هزاران سال از من دور بود

هما طرزی

۱۵ جولای ۲۰۲۳

نیویورک

01 ژوئن
۳دیدگاه

از ماه

تاریخ نشر: شنبه ۱۲ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

از ماه

از ماه گذشتم

و از خورشید

و از ستارگان

وآسمان های پر نور و تاریک

پرواز من در کهکشان های تو

چه زبیاست و چه دلپذیز

با بالهایم ابر های سپید را

کنار می زنم

و به سوی دیاری می روم

که ملکوت نام دارد

و (کروبیان) ابری بال

چنان مست و چنان شکوهمند

به رقص و پاکوبی برخاسته اند

که سلول های فکرم را به جهش می برند

تابناک و پر نوا…

سروده ها زیباست

و صدا ها پر از زمزمه های آسمانی

و من در سایه درگاه ات

چون پر کاهی می رقصم

شاید لحظه ی نگاهی-

به این ذره بیافگنی

و مرا از بندگی ات محروم نسازی….

هما طرزی

نیویورک

 ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۳

30 می
۳دیدگاه

آخرین سروده

تاریخ نشر: پنجشنبه ۱۰ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳۰ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

آخرین سروده

دلم میخواست

آخرین سروده ام بودی

وقتی کتابم بسته می شد

نام تو

در آخرین برگه

می درخشید

چون خورشید چشمانت

که آخرین سروده ای منست !

هما طرزی

۲۱ جنوری ۲۰۲۴

نیویورک

27 می
۳دیدگاه

ادراکِ عشق

تاریخ نشر: دوشنبه ۷ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۷ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

ادراک عشق

به پروردگارم

من به ادراک عشقی‌ رسیده ام

که رازش را در ملکوت باید یافت

من به وجود عشقی‌ دست یافته ام

که همیشه سبز و جاودان  است

و من در کاسه ای آب وجود

شربت احساس را نوشیده ام …

و هستی‌ و بزرگی او را

در هسته ای زنده بودنم یافته ام

من به ادراک عشقی رسیده ام

که به وسعت هستی بزرگ-

به پهنای وجودم پر رنگ-

ودر سخاوت مهر بی همتاست

من به ادراک عشقی رسیده ام

که بامن همیشه در آشتیست

وشبانگهان در آغوش پر مهرش بخواب می روم

و روزم را بنامش آغاز می کنم

و دستان سرد و تن پردردم رادر نوازشش از یاد می برم

من به ادراک عشقی رسیده ام

که به حرف هام گوش میدهد

در غم ها نوازشم می کند

و در تنهایی های سرد در آغوشم می گیرد

من به ادراک عشقی رسیده ام

که راز هایم را می داند

وبه نگفته هام لبخند می زند

و به گفته هام می اندیشد

و در سفر پر پیچ و تاب زندگی‌همیشه بامنست

                                               باشکوه و بزرگ !

من به ادراک عشقی رسیده ام

که احساس می کنم چه خوشبختم…

جه خوشبختم …

چه خوشبخت…

هما طرزی

نیویورک

 ۲۵ جون ۲۰۲۳

25 می
۳دیدگاه

اشک

تاریخ نشر: شنبه ۵ جوزا ( خرداد )  ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۵ می  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

اشک

              به کابل

می بارم

می بارم

برف …

بر زمین ترک خورده ای عشق

در گوشه ای تنهایی

و این اشک های من است

بادلی پر از غم

اما با چشمان روشن از نوردانایی…

هما طرزی

نیویورک

 ۲ فبروری ۲۰۲۳