۲۴ ساعت

24 ژوئن
۱ دیدگاه

مبهوت

تاریخ نشر:  دوشنبه ۴  سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

مبهوت

تو مجنون نیستی
اما من لیلی لحظه هایت میشوم
مبهوت شعرهای ناگفته ات
دیوانه ی خنده های ناکرده ات
عاشق دست هایت
که با زلفکان من نرقصیدن تا هنوز
آه ! دلبر من ،
تو دلبسته نیستی
اما من
صخره های شب انتظار را
آنقدر میتراشم
تا خورشید از مشرق چشمانت
طلوع کند
و‌ من خویش را
در آغوش تو
پر نور ببینم .
میترا وصال
۲۴ جون ۲۰۲۴ 
لندن
18 ژوئن
۱ دیدگاه

عیدانه

تاریخ نشر: سه شنبه ۲۹   جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۸ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

عیدانه

شنیدم عید است !
میایی ،
یک چاینکی بوسه
یک نلبکی لبخند
یک جام شراب صداقت
یک دسترخوان عشق بی انتها
یک کاسه سلات وفا
یک چاشنی نگاه
یک دل سیر نان آغوش
عیدانه منست
با خود بیاوری
مبادا فراموش کنی !
میترا وصال
۱۷ جون ۲۰۲۴ 
لندن
No photo description available.
12 ژوئن
۱ دیدگاه

کوچه ی ممنوعه

تاریخ نشر: چهارشنبه ۲۳  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۲ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

کوچه ی ممنوعه

هنوزم که هنوز است

« اندر خم » کوچه ی ممنوعه ی دوست داشتن  

تو ام

نشانی من :

از ازل تا ابد و یک روز

عوضش نمیکنم

هرگز، نه

شاید راه گم کنی

و از« من » بودن عبور ،

و به معراج « ما » شدن

پرواز کنی

که من عروس سیه پوش

تو ام

میترا وصال

۱۲ جون ۲۰۲۴

لندن

11 ژوئن
۱ دیدگاه

در عطش ِ باران

تاریخ نشر: سه شنبه ۲۲  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۱ جون ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

در عطش ِ باران

به من بگو

خورشید از کدام سمت شانه هایت

طلوع میکند ؟

آسمان شانه هایت را بوسیده آیا ؟

توکاها و سار ها

از چشم های تو

پر های شان را سیه کردند ؟

بگو چندمین گل انار بر لبانت جوانه زده؟

من ترنم شعر هایم را

به آغوش تو میسپارم

فقط

آهنگی بخوان

آوازت زمزمه رود ها ست،

در ابر و باد

در عطش باران

و نیاز من به تو

شراب دیر پای همیشه مست یست

که در تنهایی

پیمانه ی عشقت را

جرعه ،

جرعه مینوشد .

میترا وصال

۱۱ جون ۲۰۲۴

لندن

07 ژوئن
۱ دیدگاه

اسپندِ شوق

تاریخ نشر: جمعه ۱۸  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۷ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

اسپندِ شوق

دور دستانت اسپند شوق

دود می کنم

تا گشوده بماند تا ابد و یک روز

روی قامت زنی که

از جنس آفتاب است

و قسم به چشمانت !

آنگاهست که

میلاد شعر نو تنت را

سپید ،

سپید

جشن می گیرم .

میترا وصال

۵ جون ۲۰۲۴

لندن

03 ژوئن
۱ دیدگاه

نیمهِ گمشده

تاریخ نشر: دوشنبه ۱۴ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳ جون  ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

نیمهِ گمشده

من شرابت میشوم

تو جام من میشوی ؟

تمام هست و بودم فدایت

بگو بببنم

در نماز عشق

قنوت و سلام من میشوی ؟

ای نیمه گمشده !

ای همه پنهان و هویدای من !

تو تمام من میشوی؟

چشمم اینطرف و آنطرف

مقصدم همه تو

بگو ببینم

رام من میشوی ؟

عمرم کفاف بی تو بودن ندارد

کوتاه بگم

آغاز و انجام من میشوی ؟

میترا وصال

۳ جون ۲۰۲۴ 

لندن

31 می
۱ دیدگاه

رازِ نهانی

تاریخ نشر: جمعه ۱۱ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳۱ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

رازِ نهانی

با تو بودم

با تو گشتم

با تو آسمانی شدم

با تو خالق

با تو واحد

باتو راز نهانی شدم

با تو عاشق

با تو صادق

با تو همبازی شدم

با تو شاعر

با تو شعر حافظ شیرازی شدم

با تو جان

با تو جانان

با تو یار جانی شدم

با تو لعل و جواهر

با تو یاقوت کانی شدم

با تو « تهمینه»

شاه دخت قصه طوسی شدم

با تو زینت بخش شاهنامه فردوسی شدم

با تومست

پیمانه بدست

با تو بلخی شدم

تو شمسم شدی

و من با تو معنوی شدم

با تو نیست

با تو هست

با تو زندانی شدم

با تو بنده

با تو خدا

در پیکر انسانی شدم.

میترا وصال

۲۹ می ۲۰۲۴

لندن

 

30 می
۱ دیدگاه

بانو !

تاریخ نشر: پنجشنبه ۱۰ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳۰ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

بانو !

آهسته و پیوسته عشق بورز

لبخندی روی لبانت بکار

خورشید را ببوس

و سرود که دوست داری را زمزمه کن

یک سری به دریا هم بزن

پرواز را فراموش نکن

بگذار هرچه حال خوب است

میان آغوش تو چشم باز کند

چون تو خود خالقی

و نیم پیکر از هستی

خود را دریاب .

میترا وصال

۳۰ می ۲۰۲۴

لندن

28 می
۱ دیدگاه

لایحه های آزادی

تاریخ نشر: سه شنبه ۸ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۸ می ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

لایحه های آزادی

من

تکرار خواهم شد

در باغچه ها بکاریدم

من بذری هستم

از جنس مهر

در لایحه های آزادی

مرا به انوار

نور ببندید

تا از تپش نبضم

بر زمین عشق ببارد

و انگشتانم را

برای کودکان سرزمینم

قلمی بسازید

تا آیه های انسانیت را

در اوراق سبز

به تحریر نشینند

گوش هایم را

در کوچه ها بیآویزید

تا از عدالت پاسبانی کنند

و چشم هایم را

به آسمان راستگاری

امیل کنید

تا سپیده فردا را

به طلوع نشیند

آری !

من تکرار خواهم شد

تکرار .

میترا وصال

۲۸ می ۲۰۲۴

لندن

27 می
۱ دیدگاه

ترا نفس می کشم

تاریخ نشر: دوشنبه ۷ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۷ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

ترا نفس می کشم

اعتبار این قلم

فقط نام زیبای توست

که حرف به حرف

واژه به واژه

سطر به سطر

ورق های سپید قلبم را

زینت میبخشد

تو بر دلم خیلی نشستی

صدای قدم هایت را میشنوی ؟

در شعر های من

از تو که مینویسم

شعر هایم جاودانه میشوند

هر کجای این جهان که باشی

تو در من زندگی خواهی کرد

و من ترا نفس میکشم .

میترا وصال

۲۵ می ۲۰۲۴

لندن

24 می
۱ دیدگاه

صدای کلام تو

تاریخ نشر: جمعه چهارم جوزا ( خرداد )  ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

صدای کلام تو 

نفس هایم را
در باغچه‌ی عاشقانه هایت
می کارم
تا همیشه سبز بمانند
و حقیقتم را
در واژه واژه شعر های ناسروده ات
نقاشی می کنم
تا کسی جز من
تصویر وصدای کلام تو
نباشد
میترا وصال

۲۴ می ۲۰۲۴ 

لندن

15 می
۱ دیدگاه

بی نقاب

تاریخ نشر: چهارشنبه ۲۶  ثور (اردیبهشت)  ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۵ می ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – آسترالیا

بی نقاب

تنهایی را آموختم

غربت را لمس کردم

انتظار را زندگی میکنم

کوچه ها را بلد شدم

قطار ها

ماشین ها

مغازه ها

نمبر پلیت ها …

حتی دیگر

در هیاهوی فصل ها گم نمیشوم

اما !

اما من میان آدم ها گم میشوم

آدم ها را بلد نشدم

آدم ها نقاب دارند

آخ ،

من چه بی نقابم !

میترا وصال

۱۵ می ۲۰۲۴

لندن

06 می
۱ دیدگاه

بیدار شوید !

تاریخ نشر: دوشنبه ۱۷ ثور (اردیبهشت)  ۱۴۰۳ خورشیدی – ۶ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا .

  بیدار شوید !

هر آئینه ،

وقتی از جنس برتر حرف میزنند

مادامی که آیین برتر را فتوا میدهند

وقتی خویش را از قوم و نژاد برتر میدانند

مادامی که تعصب و خرافات را می زایند

هنگامی که در های نور را بسته میکنند

از « ابلیس » زادگان اند

اما در پیرهن انسان اند

یا ایها المردم!

بیدار شوید

آگاه شوید

بیاموزید

و آنچه که نمی دانید

بدانید

سوال کنید

اعتراَض کنید

متحد شوید

پرواز کنید

خدا را محدود به بهشت و دوزخ نسازید!

خدا یعنی عشق

عشق یعنی خدا

هر آئینه تو

هر آئینه من

هر آئینه ما

که هدایت شده است به :

اقرأ باسم ربک الذی خلق

میترا وصال

۶ می ۲۰۲۴

لندن

24 آوریل
۱ دیدگاه

راز چشم هایت

تاریخ نشر : چهارشنبه ۵ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

رازِ چشم هایت

اگر به دیدارم آمدی !

برایم بوسه های بیشتر هدیه کن

عشق را به پیرهنی به رنگ آبی ات

سنجاق کن

و عطر بدنت را فقط

به من بسپار

من

گل های را که دوست دارم

برایت میچینم

اینجا کسی در میان راز چشم هایت

نفس میکشد

و دوست داشتنت را زندگی میکند .

میترا وصال

۲۴ اپریل ۲۰۲۴

لندن

23 آوریل
۱ دیدگاه

رنگین کمان

تاریخ نشر : سه شنبه ۴ ثور ( اردیبهشت ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۳ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

رنگین کمان

مرا ،

پروانه کن

بالم ببخش

بگذار در ملکوت نگاهت

دیوانه‌ای شوم که فقط

عشق ترا طواف میدارد

و در پرتو لبخند آسمانیت

رنگین کمان بوسه هایم را

روی لبان شرابی ات پهن کنم

و بر تارک قلب مهربانت

پروانه وار تا پای جان

غزلی دوست داشتنت را

جان دهم .

میترا وصال

۲۲ اپریل ۲۰۲۴

لندن

20 آوریل
۳دیدگاه

آزاده پرست

تاریخ نشر: شنبه ۱ ثور(اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۰ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

آزاده پرست

من

‏‎بانوی از شهری خورشید

‏‎ماه ام،

‏‎مهر ام

‏‎پروین ام

‏‎گل میدمد از ابعاد بلوغ پیرهنم

‏‎مرز ندارم

‏‎زن اهورایی نژادم

‏‎ازدوشنبه نبضم

‏‎از کابل قلبم

‏‎از تهران روحم

‏‎که من همزاد « رابعه » ام

‏‎خار چشم دشمنان

‏‎آفتاب نگنجد در حجابم

‏‎که من آزاده پرستم

‏‎آفریدگار انسانیتم

‏‎با عشق هم مذهبم

‏‎چون که

‏‎ دخترم گل باغ تنت

‏‎خواهرم سایه‌ای سرت

‏‎همسرم عطر بدنت

‏‎مادرم گهواره چمنت

‏‎آقا !

‏‎به هوش آی

‏‎بدان که غرور خراسان در ریشه ام

‏‎خون لاله درجگرم

‏‎لبریز از حیاتم

‏‎تنها به چادرم مپیچ

‏‎عقاب اندیشه ام دایم در پرواز است

‏‎ترسی هم از شکار ندارم

که من سخت بلند پروازم .

میترا وصال

۲۰ اپریل ۲۰۲۴

لندن

19 آوریل
۱ دیدگاه

غافلگیرم کن

تاریخ نشر : ۳۱ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۹ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

غافلگیرم کن

غافلگیرم کن

بی خبر از راه برس

شبیه باران های بهاری

شبیه قاصدک ها

شبیه خبر های خوب …

که سالهاست من سنگ جان

چشم براه

منتظر

آمدن تو ام

های آزادی !

ترا میگویم .

میترا وصال

۱۸ اپریل ۲۰۲۴

لندن

16 آوریل
۱ دیدگاه

عروسِ بهار

تاریخ نشر: سه شنبه ۲۸ حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۶ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

عروسِ بهار

تنها خیال تو

تمام جهانم را

شگوفه باران میکند

و در من هزاران

نیلوفر سپید میرویاند

و من میشوم عروس بهار .

میترا وصال

۱۲ اپریل ۲۰۲۴

لندن

11 آوریل
۱ دیدگاه

سیراب

تاریخ نشر : پنجشنبه ۲۳ حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۱ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

سیراب

منتظرم

تا تو بیایی

و من

بوسه هایت را به تنم

پیراهنی بدوزم

که لب هایت را مدهوش کند

و زنانگی های ناکرده ام را

در آغوشت رها کنم

تا عطش این دل دیوانه را

فقط تو

سیراب کنی

که فقط تو سزاواری .

میترا وصال

۱۰ اپریل ۲۰۲۴ میلادی

لندن

07 آوریل
۱ دیدگاه

سرزمین من

تاریخ نشر : یکشنبه ۱۹ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۷ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا

سرزمین من

در سر زمین من

آسمان همیشه سرخ است

ستاره های شهید

شب را همچو روز روشن کرده اند

در سر زمین من

ستاره ها با مرگ میرقصند

با مرگ دست و پنجه میزنند

مرگ را میبوسند

هراسی نیست

جلادان که در پی شکار این ستاره ها اند

روزی خود شکار این ستارگان می‌شوند

تاریخ از تقویم خراسان آغاز می‌شود

در سر زمین من

پنجشیر، اندراب، بدخشان، کابل …

دست های خویش را حلقه به کمر خورشید بسته اند

سر بلند ، مغرور، با اراده و مقاومتگر

ایستاده اند

آنقدر سربلند که

آزادی

بر پیشانی های شان سجده میکند.

میترا وصال

۵ اپریل ۲۰۲۴

لندن

03 آوریل
۱ دیدگاه

بال های آزادی

تاریخ نشر: چهارشنبه ۱۵ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

بال های آزادی

نه در ظلمت چشمان شب

نه در دیده گان پر فروغ روز

میخواهم در سایه دلاویز تو

به عبادت  باغچه روحت بنشینم

و به پرستشگاه سبز قلبت

به سجده بپردازم

میخواهم با تو دور از خود

در آبی امواج اقیانوس ها

با بال های آزادی به پرواز در آیم

وسفر نو آغاز کنم

ای رویایی بی فرجام من !

خورشید را بگذار بدرخشد

تا دور از سنگینی لحظه ها

تجسم بهار بودن را بیآموزم

و سکوت عشق را

با ترنم شعله های لبخندت

بر هم زنم.

      میترا وصال      

سوم اپریل ۲۰۲۴

لندن

01 آوریل
۳دیدگاه

میدانی ؟

تاریخ نشر: دوشنبه ۱۳ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

میدانی ؟

‎غم انگیز ترین لحظه همان است

‎که نه بتوانی بنویسی!

‎نه بتوانی بسرایی!

‎نه بتوانی زمزمه کنی

‎که مبادا آوار بدنامی

‎گریبان لحظه ها را بدرد

‎که مبادا واژه ها سنگسار شوند

‎وقتی که در شهر ما

‎ عشق گناه است

‎و من عاشقانه هایم را

‎به پنجره میبندم

‎که یک سرش به کوچه ی بن بست

‎به دار میرسد

‎و سر دیگرش به نخلی که

‎قد کشیده تا آسمان

‎و من تا هنوز

‎به خاطر دارم که

‎« فروغ »میگفت

‎” پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنیست “

میترا وصال

۳۱ مارس ۲۰۲۴

لندن

20 مارس
۱ دیدگاه

بهار

تاریخ نشر: چهار شنبه اول حمل ( فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی  – ۲۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا 

بهار

زنیست که جوانه میزند

شگوفا میشود

جهان را با لبخندش

هستی میبخشد

آری ، این هستی

با زن

با بهار

آغاز میشود

و در نهایت

با زن بهشت خواهد شد .

میترا وصال

اول حمل (فروردین ) ۱۴۰۳ خورشیدی

لندن

18 مارس
۱ دیدگاه

بهار

تاریخ نشر : دوشنبه ۲۸ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

بهار

صدای بهار می آید

و مرغکان در شاخه های بلند کاج

نوید آزادی می‌دهند

صدای بهار

صدای زن

صدای زندگی

صدای سبز آزادی

آه که چه شگفت انگیز است اینها !   

میترا وصال

۱۷ مارس ۲۰۲۴

لندن

16 مارس
۱ دیدگاه

لبریز از مهر

تاریخ نشر: شنبه ۲۶ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۶ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا

 لبریز از مهر

پروردگارا !

ز کهکشان خویش بیرون شو

تنهایت را با من قسمت کن

و آیه های ناگفته را

به اضطراب دل من بسپار

دست هایت را به من اعتماد کن

و حضورت را با خوشبختی فردایم

که به بلوغ میرسد

ببخشا

آنچه را که به من عطا کردی

و من شکرگزار نبودم

من دیگر

هستی ام را

به تو بخشیده ام

من لبریز از مهرم

بگشا درت را

آمده ام

به حضورت امشب

که به قربان برسم .

میترا وصال

۱۵ مارس ۲۰۲۴

لندن