۲۴ ساعت

آرشیو 'مناجا ت'

12 آوریل
۳دیدگاه

غــریــق مـعـصـیـت

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : شنبه ۲۳ حمل  ( فروردین ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۱۲ اپریل  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

غــریــق مـعـصـیـت

 

یا رب مـرا  به  نفس خودم  وا رهـا مکن

این بندهء حقیر خود  از  خـود  جـدا مکن

با آ نکه من ذلـیل و غـریقم به معـصیـت

فردای حشر زلطف و کرم روسیاه مکن

خود واقفی که چشم امیـدم بسوی توست

نـومـیـد من زرحمـتـت ای  کـبـریـا مکن

هـرروزتـوبه کـردم وبـشکسـتـم ازجـفـا

یا رب مـرا به جُـرم و جـفـا یم جزا مکن

هـرچـنـد گـنـاه خـود نـتـوانـم  شما ر کرد

محروم من زبخشـش وعـفو، خا لـقا مکن

هستم ز دوستا ن محـمّـدواهـل بیت(ص)

د ل را زمهـرسـا قی کـوثــرجــلا مـکـن

گـفـتی دعـا کـنـیـد که اجـا بـت کـنـم دعا

ازمـن دریـغ ِ وعـدهء خـود،خا لـقـا مکن

تـا داده ئی تـوجـا ن درایـن دهـر بی بـقـا

محـتاج ِمـن به غـیـرخودت ای خدا مکن

دروقـت مـردنم، برسان برسـرم علی(ع)

جا ن دادنم تو سخت به شـهء کـربلا مکن

بـرآ بـروی آ ن هـمـه خا صا ن درگه ات

افـغـا نْسِتا ن ِمـا ن بـه پـلـیـدان رهـا مکن

درآ خرت که روزحـساب است ز حیدری

بـرمـصطفی مـعـاصی وی بـرمــلا مکن

پوهنوال دا کتر اسدالله حیدری

٢٢ جنوری٢٠٠٧

سیدنی – آسترالیا

12 آوریل
۳دیدگاه

آرام جان

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : شنبه ۲۳ حمل  ( فروردین ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۱۲ اپریل  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

آرام جان

 

در وجودم  در  سرودم  جز تو  یکتا هیچ هیچ

هست و بودم تار و پودم غیر تو ما هیچ هیچ

هستى من مستى من، عشق تو شور آفرین 

جز ز شور عشق تو بس شور و غوغا هیچ هیچ

خالق  من   مالک  من ، دلبر بى  چون تویى

پیش روى خوب تو چون و چرا ها  هیچ هیچ

قایمى خود قادرى خود  ذات واجب  الوجود

قادرى  جز ذات  تو در دین  و  دنیا هیچ هیچ

دلبرى   تو    یاورى    تو    برترى  از  هر  ثنا

پیش تو هر آنچه مى باشد ثنا ها هیچ هیچ

صد دم عیسى ز تو  نشأت  گرفت  آباد شد

بى تو اى آرام جان روح مسیحا  هیچ  هیچ

پر  گناهم  بى  پناهم  جز تو  نبوَد  در گهى

جز ز دربار تو ام بس نیست ماوا هیچ هیچ

بى سر و پایم به غوغایم شها در عشق تو

در حضور عشق تو ما را سر و پا هیچ هیچ

 

شیبا رحیمی

06 آوریل
۴دیدگاه

یا مُدَبِر

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه ۱۷ حمل  ( فروردین ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۶ اپریل  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

یا مُدَبِر

 

یا مقلب    قلب   خود   را   باختیم

یا محول  حال  خود   بد  ساختیم

یا   مدبر   غافل    از     تدبیرِ    تو

یا   مصور   جلوه ات    نشناختیم

هر دمى از تو سخن ها رانده ایم

در عمل  اما  عدویت   خوانده ایم

***

یا رحیم بر رحمتت طغیان شدیم

یا کریم بر سفره ات مهمان شدیم

یا لطیف ازلطف تو بس دیده کور

یا ولى بر عشق تو حرمان شدیم

اشک  تمساحى  به ناحق ریختیم 

با  صفات  بد   چه   در   آمیختیم

***

یا  عزیز   عزت   ز تو  در  یافتیم 

لیک  اندر کوى  خوارى   تاختیم

مهربانى  ها  ز تو  دیدیم خاص

لیک  از   خاصانِ    تو   برتافتیم

ما چو ماهى غوطه درآب توییم 

لیک  فارغ  از  تب   و تاب توییم

***

بارى  و  ستّار  باشى   بار  اله

بر  سر ما  یار   باشى   بار اله

خار ها  ماندیم  ما  در  هر قدم

مانع  از هر  خار  باشى بار اله

ما  کمال  از   درگه   تو  یافتیم

خویشتن ناچیز و ناقص ساختیم

***

لیک   مى داریم   امیدى   هنوز

تا نمایى این سیه شب ها تو روز

بار الها  عاصى و سر گشته ایم

بس چراغى  بر  ره م ا بر فروز

جز تو ما را نیست غمخوار دگر

گر  نباشى  یار،   کو  یار  دگر؟

***

یا  مقلب  قلب  ما  گردان  بکن

یا  مدبر   کار  ما   سامان  بکن

یا  محول  حال   ما   را  بنگرى

حال ما را بِه دراین دوران بکن

غیرما بس رو سیاهى نیست نیست

غیر توما را پناهى نیست نیست

 

شیبا رحیمی

 

29 مارس
۱ دیدگاه

شب حریم اسرار و آستانه‌ی الهام

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : شنبه  ۹ حمل  ( فروردین ) ۱۴۰۴  خورشیدی -۲۹ مارچ  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

شب حریم اسرار و آستانه‌ی الهام

شب، حریم اسرار و آستان قدس الهام است، 
قلمرویی که در سکوتش، روح به بلندای افلاک عروج می‌کند 
و در ظلمتش، شعله‌های اشتیاق، فروزان‌تر از اختران می‌درخشند.
 هنگامی که جهان در ژرفای آرامش فرو می‌رود 
و زمان در ساحت سکوت متوقف می‌گردد، 
جان‌ های بصیر از حجاب‌ های روزمرگی عبور کرده
 و در اقیانوس بی‌کران معنا، غوطه‌ور می‌شوند. 
در این خلوتگاه قدسی، حقیقت با لطافت واژه‌ها تجلی می‌یابد 
و ادراک در بارگاه شب به کمال می‌رسد.
من نیز در سایه‌سار شب‌های جاودانه، از قید و بند عالم خاکی 
رهایی یافته و به آستانه‌ی معرفت پای نهاده‌ام.
 در خلوتی که آسمان، سرود حضور می‌خواند 
و ستارگان، رازهای ازلی را زمزمه می‌کنند،
 با قلمی برخاسته از جوهر عشق، سرنوشت محبت را بر الواح زمان حک کرده‌ام. 
در هر شب، نوری از سرچشمه‌ی ادراک در جانم طلوع می‌کند 
و در شعاع آن، جهان را از پنجره‌ای دیگر به نظاره می‌نشینم. 
در همین سکوت متبرک و آگاهی بی‌کران، 
ناله‌ی دلدادگان را به زبان حقیقت سروده‌ام و فریاد مظلومان را شجاعانه در هیئت نثر و نظم، به گستره‌ی هستی سپرده‌ام.
سپاس بی‌حد معبود را که در این تیرگی‌های شبانه، قلب و ذهنم
 را از خورشید مهر و معرفت منور ساخته است. 
آن‌گاه که اختران در طاق کبود آسمان می‌درخشند، دل من در ژرفای تفکر بیدار است. 
آنچه در تابش روز پنهان می‌ماند، در حریم شب بر من مکشوف می‌گردد. هر خاموشی، آوایی از حقیقت را در وجودم بیدار می‌کند
 و هر تیرگی، نوری را در ژرفای جانم می‌افروزد.
بی‌شک، شب برای من حریم قدسی و فرصتی بی‌بدیل بوده است؛
 تا اندیشه‌هایم را در آسمان خیال پرواز دهم، 
عواطفم را در ساحت کلمات ابدی سازم و در فراسوی مرزهای 
عالم خاکی، حقیقت را جست‌وجو کنم. 
در این خلوتگاه آسمانی، با دلی آکنده از محبت و چشمی بینا 
به افق‌های معنا، اسرار هستی را در آیینه‌ی سخن منعکس ساخته‌ام. 
حقیقت را در آغوش واژه‌ها زنده کرده‌ام و نغمه‌ی خاموش دل‌های شکسته را با طنین عشق در گستره‌ی شب طنین‌انداز نموده‌ام.
با مهر و عشق
احمد محمود امپراطور
سه شنبه ۰۵ حمل ۱۴۰۴ خورشیدی

 

27 مارس
۴دیدگاه

مناجا تیه

تاریخ نشر پنجشنبه ۲۷ مارچ  ۲۰۱۴ م هالند

مناجا تیه

بنام نامی پروردگار منّانیکه اسم مبارکش دوای همه بیماری هاست.

بنام خداوند سبحانیکه ذکر مقدسش شفای همه بیماری هاست.

بنام آفریدگارجهان وجهانیانیکه طاعت وعبادتش سر آمد همه جاه و جلال ومکنت وهستی ودارائی هاست.

پروردگارا! ما بندگان مسکین،کوچک،ذلیل،خوار وبیمقداریکه غیراز توکسی نداریم. دست نیاز وگدائی را بطرف توقادرلایزال بلند کرده میگوئیم:

ادامه نوشته…