تاریخ نشر یکشنبه هفتم سنبله ۱۳۹۵ – ۲۸ آگست ۲۰۱۶ – هالند
رقص دوره ای
محترم نورالله وثوق
ازین قبیله امیدی به در نمی گردد
که آب رفته به این جوی برنمی گردد
ز نسلِ سرو وصنوبر که می شود ضامن
که رأی ریشه ای اینجا تبر نمی گردد
.مسی که دشمنی کیمیا به دل دارد
به دستِ باورِ افسانه زرنمی گردد
مگرد گردِ گذشته که چرخه ای فردا
دگر به گویشِ گنگِ اگر نمی گردد
کسی سروده گمانم به گوشِ پروازت؟
که تیر خدعه به بالت شرر نمی گردد
ز سر سپردگیِ سیلِ سنگِ همسایه
روانِ خندهای خوابت خبر نمی گردد
شب است ویورشِ دشنام و دشنه ای دشمن
سری علیه سیاهی سپر نمی گردد!؟!؟
نورالله وثوق
یک شنبه دوم مهر/ سنبله/ هزار وسه صد ونود ویک خورشیدی
دیدگاهتان را بنویسید