۲۴ ساعت

18 آوریل
۳دیدگاه

گرد و غبار خود همــه را میدهم به باد

تاریخ نشر جمعه  ۱۸ اپریل  ۲۰۱۴ هالند

شعر

احمد محمود امپراطور

چهارشنبه 27 حمل 1393 هجری آفتابی

احمد محمود امپراطور

احمد محمود امپراطور

اینجــا بهــــار جلوه نما شد نشد نشد

صوت هـــزار نغمه سرا شد نشد نشد

باغ خیــــال و خاطره باشد بهشت من

خلد برین مسکن و جا شد نشد نشد

خون دل و سرشک نگه می کنم نثـــار

در پای یــــــار رنگ حنا شد نشد نشد

باشد فضـــولی نالـــه و فریـــاد نابجـا

قلب تپـــیده دست دعـا شد نشد نشد

گرد و غبار خود همــه را میدهم به باد

قصـــــرِ به آسمان خدا شد نشد نشد

از سجده ای ریـــــایی ندارم امید وصل

نضـج نفس درود و ثنــا شد نشد نشد

پاس حضـــــور مملکت عشق می کنم

بی باک یــار و اهل وفـا شد نشد نشد

جان داده ایم و نیست دگر شوق انتظار

دل را مقابل آیینــــه ها شد نشد نشد

اندیشـــــه ام ز پرتو طالعیست در رفاه

سیمـــرغ بخت کام روا شد نشد نشد

در بحر بیــــکران خــــرد من شنـــاورم

محمود دُر نصیبه ای ما شد نشد نشد

—————

چهارشنبه 27 حمل 1393 هجری آفتابی

که برابر میشود به 16 اپریل 2014 میلادی

ســــــرودم

احمد محمود امپراطور

 

 

۳ پاسخ به “گرد و غبار خود همــه را میدهم به باد”

  1. admin گفت:

    محمود عزیز ، سروده زیبا و خواندنیست . خط بردم و خوشم آمد. موفق باشید. مهدی بشیر

  2. احمد محمود امپراطور گفت:

    درود به رهبر خردمند سایت استعداد پرور 24 ساعت محترم محمد مهدی بشیر هروی صاحب..!
    از نوازش بیکران شما ممنون و مشکورم.
    با عزت باشید.

  3. صفیه گفت:

    ﺩﺭﻭﺩ و ﻣﻬﺮ ﻧﺜﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺎﺩ احمد محمود جان گرامی ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺯﻳﺒﺎ سروده اﻳﺪ,,, ﺳﺒﺰ و ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺟﺎﻭﻳﺪ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ.

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما