غزل حماسی در باره شجاعت ایران و مظلومیت غزه
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : جمعه ۳۰ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۴ خورشیدی – ۲۰ جون ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
غزل حماسی در باره شجاعت
ایران و مظلومیت غزه
خون غزه همچو دریای جوشان میرود
بانگ زنان فلسطین نا به اسمان میرود
طفل بیگهوارهاش خوابش به خون تعبیر شد
آتش ظلم صهیونیست تا به تهران میرود
کیست بیدار از میان خفتگان دهر ما؟
لشکر کودک کشش سوی ایران میرود
ظلم نتواند بماند در جهان هرگز مدام
لشکر حق بی درنگ در بین ایشان می رود
مرد اگر هستی مشو در دام اسراییل اسیر
در مصاف دشمن دین شیر مردان میرود
چشم دشمن کور گردد ز آتش غیرت، که باز
پرچم قدس از میان شیر مردان میرود
ظلم، بیتردید خود در چاه نیرنگش فتد
حق چو شمشیر از نیام راد مردان میرود
کودکی با چشم تر، سنگی به دستی میزند
تیر او تا قلبِ صهیونی ، شتابان میرود
گر تو را درد فلسطین نیست در جان و نظر
بی محابا غیرتت از بیخ و بنیان می رود
نیست ایران را هراس از نعره دیوان ظلم
شیرمردانش به سوی کارزاران میرود
دشمن از یک جرقه ترسد، از صفیر عاشقان
نور شمشیر از دل شب تا سحرگان میرود
چشم دشمن کور گردد ز آتش غیرت، که باز
پرچم قدس از میان شیرمردان میرود
کودکی با چشم تر، سنگی به دستی میزند
تیر او تا قلبِ صهیونی ، شتابان میرود
انوری فکری
جناب انوری صاحب گرامی قلم زیبا و احساس پاک تان را می ستایم ، سعادتمند باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی