افغانستان و دموکراسی
تاریخ نشر شنبه ۲۹ جوزا ۱۴۰۰ – ۱۹ جون ۲۰۲۱ هالند
-۱۵-
هنوز تجربیات وفعل انفعالات آن جریانات وارزیابی های محمد ظاهر شاه از دموکراسی تفننی اش به پایان نرسیده بود که بازهم دستی از همان پیکر پرورش یافته از دیدگاه ها واعمال استبداد خوی سردار هاشمی ومخالف آزادی ها وارزشهای مورد استفادۀ مردم، برای قلع وقمع دموکراسی برون آمد.
کودتای ۲۶ سرطان پاسخی به قدرت جویی، پاسخی مخالفت آمیز با دموکراسی بود و راهی به سوی احیأ شیوۀ سنتی- استبدادی شهرت یافته به استبداد هاشم خانی . ازهمین روشکل نظام جمهوری با آن مضمون عاری از ارزشهای دموکراسی، جز ترفند فریبکارانۀ شکلی از نظام استبدادی نبود.
کودتای ۲۶ سرطان، فضای نسبی مساعد پیشین را با جمهوری استبدادی محمد داؤود خان از میان برداشت. و این تنها نبود. این کودتای پیروزمند اما مصیبت زا با برنامه های سیاسی خودرایانه و بی اعتنایی به سایر اقشار جامعه، زمینه های نابودی خود و ژرفتر وگسترده ترکردن همه ابعاد ضد دموکراسی را فراهم کرد.
برایند راه وروش دلبسته گی به سیاست های اتحاد شوروی که با کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ حاکمیت یافت، ظرفیت سیاسی را به نمایش نهاد وکارمورد نیازاش را انجام داد. کار مورد نیازش این شد که برای تطبیق عقیده و فکر و مرام خود با سرکوب های خونین کوشید و دگراندیشان یا دارنده گان سایر اندیشه ها وعلایق را نه تنها از فعالیت فرهنگی و سیاسی باز داشت، بلکه کمر به نابودی آنها بست. سوکمندانه جامعۀ مواجه با چالشهای نداشتن سواد بیشترین مردم، حتا بیشترین دانشوران و تحصیل یافته گان خود را با سرکوب های خونین “جمهوری دموکراتیک افغانستان”، به “رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان” از دست داد.
این بود که دامنۀ مصیبت برای فعالیت های زیانمند فردا ها بیش از پیش شد.
پیامد های خونین کودتای هفتم ثور۱۳۵۷خورشیدی نتیجۀ منطقی آن بینش سیاسی غلط از دموکراسی و افزون برآن نتیجۀ درهم جوشی با نیازهای اتحاد شوروی بود. زیرا تداوم استبداد چند ساله درافغانستان را بدون اتکأ به اتحادشوروی از میان رفته، با دیکتاتوری حزبی و ضد دموکراسی نمی توانست جواب بگوید
از آنرو بود که مردم ما طی بیش ا ز دهسال حاکمیت خونبار و جفا پیشه یی را به نظاره نشستند که بیش ازهمه ستم وشکنجه، سرکوب واعدام زیرنام «دموکراتیک»انجام یافت.آن “دموکراسی”حامل عناصر سیاسی- فرهنگی خفقان زا، تنها با کارکرد استبدادی ونفی دگراندیشان معرفی نشده است بلکه؛ اثرات منفی وآسیب های آن به ارزشها و اساسات دموکراسی درذهن وروان بخش قابل ملاحظۀ مردم افغانستان سایه گسترد
اما گرچه بر بنیاد آن علایق، از “دموکراسی” و “حکومت دمکراتیک” همیشه سخن میگفتند این هم زیانبار بود که جامعۀ نا آشنا با دموکراسی، در معرض استفادۀ نیروهای ضد دموکراسی قرار گرفت. در نتیجه در اذهان مردمان بسیاری، مقولۀ دموکراسی، چنان القأ شد که گویا کارنامه های “حزب دموکراتیک خلق افغانستان”، معرف آن است. این بود که در برابر اصطلاح و واژۀ دموکراسی، ذهنیت وکارکرد خشونت بار شکل گرفت.
ادامه دارد
تشکر جناب مهرین عزیز از ادامه این نوشته . موفق باشید. مهدی بشیر
ممنون لطف همیشه گی شما که این نوشته ها را منتشر میکند.