چون نور آفتاب بگشتيم بر زمين
تاریخ نشر شنبه ششم قوس ۱۳۹۵ – ۲۶ نوامبر ۲۰۱۶ – هالند
سرودۀ از عم ِ خدابیا مرزم مرحوم سید منصور خان عالمی تقدیم شما میدارم.
ایشان ازجمله بیدل شناسان بودند و در سبک هندی و بخصوص صائب تبریزی اشعار نابی بجا مانده اند، از مصاحبین مولانا خسته، مولانا قربت ، بسمل کابلی و شاعران بزرگ محسوب میشوند حسن خط عالی داشته و حافظ قرآن کریم نیز بودند، از جهت شاعر بودن شان علاقۀ وافری به تربیت گل داشتند، در شعر (عالمی) تخلص میکردند.
اولین شعرم را که برایشان فرستادم نامۀ با ارزشی که محتوای آن نصایح و تشویق من در عرصۀ شعر بود دریافت کردم، همیشه با من مهربان بودند.ایشان در کشور ترکیه وفات یافتند خداوند جنت نعیم نصیب شان گرداند روح شان شاد و یاد شان گرامی باد.
( همایون عالمی)
نمونۀ شعر شان:
در زير چرخ ديدۀ عبرت نمانده است
غافل مشو وفا و محبت نمانده است
از بسكه تلخ ميوه اين باغ شد بكام
در شوق آن مباش حلاوت نمانده است
اهل غنى! چه ناز به تعمير خود كنيد
قصر شما بلند بجنت نمانده است
در هر نفس تو ظلم مرا ميكنى رواست
مهر است بر دهن كه شكايت نمانده است
چون نور آفتاب بگشتيم بر زمين
هر چيز هست و لیک مروت نمانده است
هر جا كه هست ساغر ِاز حرص بشكنيد
در دست خلق جام قناعت نمانده است
اين پند ” عالمى” تو گرفتى از آنكه گفت
صائب بتوبه كوش كه فرصت نمانده است
مرحوم سید منصور خان عالمی
تشکر از برادر گرامی سید همایون شاه عالمی ، روح مرحوم سید منصور خان عالمی شاد ، سروده زیبا و عالیست. شما به سلامت باشید . مهدی بشیر
درودو سپاس برادر نهایت عزیز و عالیقدرم جناب مهدی بشیر و یک جهان سپاس از نشر سرودۀ عم بزرگوارم خدا رحمتی سید منصورخان عالمی، شما سلامت و کامگار باشید