هنگامه
هنگامه
دوکتور نور احمد خالدی
سدنی ۲۴ اپریل ۲۰۰۹
تاریخ نشر دو شنبه دهم دلو۱۳۹۰ – ۳۰ جنوری ۲۰۱۲
هنگامه ئی چیست برپا گر جرعهَ نوشیدم
راهی که نه بستم من چیزی که نه دزدیدم
داشتم گذری یاران از کوچهُ بتخانه
بت گفت مرا کافر چون بت نپرستیدم
بستند به شلاقش زلفش چو پیدا بشد
میگفت چه خطا کردم خونی که نپاشیدم
از محفل بیدردان کردند برون مارا
مدحی چو نگفتم من دستی چو نه بوسیدم
دانی چه گفت واعظ خندیده به یارانش
این ” نور” بکرد تکرارآن خامهُ اردویم
دوکتور نور احمد خالدی
دیدگاه بگذارید