آزادی
روز یکشنبه ۲۳ اکتوبر ۲۰۱۱ شاعران مولانا عبدالکبیر ( فرخاری )، محمد اسحق ( ثنا ) ، انجنیر محمد یونس ( عثمانی ) و داکتر عزیز ( فاریابی ) فرصت یافتند تا یکجا باهم به یکی از تفریحگاه های شهر وانکوور بریتیش کولمبیا کانادا بروند .در آنجا طبیعت ، گوشه ای از زیبایی خود را به نمایش گذاشته بود .
زیبایی و طراوت به گونه ای سحر انگیزی در هوای آزاد جنگل در هم آمیخته بود . سکوت خمار آلود دره ، کاج های جوان را در آغوش کشیده بود . همه چیز آزاد و همه جا زیبا بود . شاعران با تماشای آن منظره ای الهام برانگیز غزلی را در باره ای آزادی فی البدیهه سرودند که آنرا به مثابه نشانه ی آن سفر با دوستان در میان میگذارند.
آزادی
بشنو از من نوای آزادی
خوش طنین است درای آزادی .
می بده ساقی دلاور من
مطرب ار زد نوای آزادی .
شمع روشن بزم همنظرا ن
روح پرور نوای آزادی .
عزیز فاریابی
خمار دو صد جام می دهد
جرعه ای ز مینای آزادی .
یک باغ گل شگفتد در بستان دل
دمی گر دمد آوای آزادی .
زبام پامیر هم بلند تر است
سر شکسته در سودای آزادی .
محمد یو نس عثمانی
بزبان خود شنو سخنم
سر نهم پیش پای آزادی
کاخ را روشنی دهد به هنر
جلوه ی هر لوای آزادی .
میرسد آشنا به ساحل ناز
زورقم با شنای آزادی .
مولانا عبدالکبیر فرخاری
باد دایم نوای آزادی
جان نوازد صدای آزادی .
می پرد مرغ دل به ذوق تمام
دم به دم در هوای آزادی .
مرگ باشد بزیر بیرق غیر
زیستن ما سوای آزادی .
می سزد روز شب بصدق تمام
تا بگویم ثنای آزادی .
محمد اسحق ثنا
۲۴ اکتوبر ۲۰۱۱
شهر وانکوور کانادا
دیدگاه بگذارید