چشمۀ امید
تاریخ نشر یکشنبه ۱۷ مارچ ۲۰۱۳ هالند
ولی پوپل
چشمۀ امید
این چکامۀ معنوی را با حرمت و اکرام به جناب سعیدی عزیز هدیه مینمایم
ولی پوپل
ویرجنیای شمالی امریکا
***
چشم ا ست همه هوشم، کز پرده بیرون آئی
هوش ا ست همه گوشــم ، جانا که چه فرمائی
فرمــا، که چه میخواهی؟ زین عاشق شــیدائی
خواهی که برت آیم ، یا خود به کنـــــار آئی
بیتو شب دیــــجورم ، با تو مۀ پر نورم
بی نور تو من کورم ای آیت بینــــائی
تو چشـــمۀ امیدم ، تو زهره و ناهیدم
من ذره تو خورشـــیدم ، ای ماه تماشــائی
من مســـــت لب جامت ، من رند می آشــــامت
من عاشــق ناکامـــــــت ، شوریده و ســــودائی
گه افــــــــتم و گه خیزم ، پیـــمانه زمین ریزم
مســــــــتانه درآویزم ، در رندی و رســــــوائی
من زردم و من زارم ، از هـــجر تو بیمـــــارم
نه ره به وصـــــال تو، نی صـــبر و شکیــــبائی
در دشــــــت و دمن جایم ، مجنون تو لیـــــــلایم
داغــــت به جــگر سایم ، چون لالۀ صـــــحرائی
در ســــــــینه عیان باشی ، وز دیده نهــــــان باشی
شهــدی به زبان باشـــی ، ای شـــاهد رعـــــــنائی
در خلوت تنهایم ، تو همـــــدم و همـــرایم
دلدادۀ تنـــها را ،تو مونس تنــهائی
نی درد نه الم باشد ، نی غـــصه نه غم باشد
از خوشــی چه کم باشد ، در دیده چو بنمائی
در بزم ولی پا نی ، در ســـینۀ او جا نی
ولی پوپل
پوپل عزیز ، بازهم عالیست . موفق باشید. مهدی بشیر
چه خوشبو!
برادر گرامی و بزرگوار محترم پوپل صاحب ! از فاصله های دور سلامهای اخلاصمندانه این فقیر را قبول نماید ، از لطف و محبت شما در حق من که سخت علاقمند اشعار زیبا ، پر مفهوم و عالمانه شما شده ام ، یک جهان اظهار تشکر و قدردانی مینمایم .
با کمـال نهایت ادب و احــترام ، به حضور فرزانه شما خاطر نشان سازم که :
رب العزت را سپاس گزارم که با علم غیب و محبت خویش ، زمینه معرفت بنده گان خود را با طرایق و وسایل مختلف ارزانی میدارد ، بنآ بجاست که بگویم :
کار فرهنگی دوست دانشمند مهدی بشیرصاحب و فامیل فرهنگی شان باعث آن شده که قلبها را از طریق سایت وزین « ۲۴ ساعت » باهم نزدیک سازد و زمینه سالم فرهنگی را بدون هرگونه ملاحظات و تعلقات بمیان آورد ، که شاهد مدعا من صفحات وزین ۲۴ ساعت و نشر اشعار با مثل شما صاحبدلان است ، که هر خواننده از آن حظ و لذت میبرد .
در پایان کلام به حضور شما شاعر توانا و صاحبدل ؛ مطلب تحت عنوان « عشق حقیقی » را که سالهای قبل نوشته ام ، تقدیم میدارم و با مساعد شدن وقت ، سلسله آن را ادامه خواهد داد .
صحت و سلامتی شما را از بارگاه حق تعالی استدعا دارم .
بااحترام
دوست شما
برهان الدین « سعیدی»
****
عشـق حقیقی !
چـــون قلـم در عشق سبحانی رسید
هــم قلــم بشکست و هم کــاغذ درید
« مــولانا بلخی »
الــــــهی !!
فــطرتـــم در خــیال تــو و عشقــــم در جستجوی تـوست .
فـقــط در جستجوی تــو !
زیـــرا !! جمال خالص و کمال مطلق ؛ منحصر به ذات یگانه توست و دربار کمــال و جمالت ؛ حـــد و حـــد ود نــدارد .
پس ؛ آی سزاوار عشق و محبت حقیــقی !
سجــده عشق حقیــقی ام را بـپذیر و به حالــم رحمت فـــرما !
فقــط رحمت !
تا جــذبه ، الــهام و انــوار مقــد ست ؛ تجـلی قلبـــم گــردد . ( امین )
برادر بزرگ و صاحبدلم جناب سعیدی عزیز را سپاس میگویم و
ارجگذارم .
ازینکه نبشته های کم بهاء این بینواء بی برگ و نوا پذیرای خاطر عزیز شان بوده است ،اسباب سعادت این من هیچمدان است .
الحق که سایت وزین ۲۴ ساعت پیوندگاه دل هاست و این زمینه را فراهم چیده است . پس باید خدمات ارزشمند فرهنگی جناب بشیر را احسنت و تحسین گفت و در حلی ستایش پیچید .
جناب بشیر ما در پیوند دلهای همراه به شما بدهکاریم . واز درگاه عز وجل مر شمارا پاداش استدعا داریم .
و اجر جزیل .
با ابراز عرض حرمت
و سپاس مجدد
ستایش بى پایان قلم رساى جناب پوپل را که با الفاظ چه ماهرانه بازى کرده و درد فراق را تجسمى دلپذیر بخشیده اند. سروده تان با همه معیار ها ستودنى است موفق باشید.
دوست همدل و هم زبانم شریف عزیز را سپاس میگویم که این بی متاع کم بها را قدر و قیمت میخشند .
منت گزارم .