به نثارت
شهلا ولیزاده
(به نثارت)
گلبرگی ز لبخندم
نثارت
قطره شهدی نابِ کندویی شهاب
غلطان گُهری سپید
ز موج دیده گان
و طرب انگیزیی
لمسی خیالاتم
نثارت
نرمین التماسی عشق
از شاخچهء سبز
خوشه های مرمرین
پاک روحم
به نثارت
ز آهو بره ای چابک قلب ستره ام
ذره گامی سبکبالی ز وقارش
به نثارت
شهلا
شهلا جان ، بازهم زیباست . زنده باشید. مهدی بشیر
شهلا جان سلام
زِموج دیده گهر کرده ای نثار ورا
زِموجِ خامه شَکر میکنم نثار ترا
خامه ات زیبا ، کلامت خوشنما
هر چه میخواهی ازین دو خوشنما
جهانی سپاس از دانشمند خوب مان جناب بشیر عزیز!
ممنونی دوست عالیقدرم آقای فروغ، از دوست چون شما هر چه آید،خوش آید و صفا آورد به قلب و روح!
جناب ظفر عالیقدر،مرهون شما و محبتهای شاعرانهء تان!
در وصف تو مارا نبود حرف و کلامی
تا تحفهء درویش بسازیم به نثارت
بسيار ظريف و زيبا سروده ايد. به انتظار تازه هايتان.
I think this is a poem which com up from feeling not making words or thinking of using fancy words to show of knowledge , I love your magnificent poems Shahla jaan and thanks for the massages on my face book I will take any advice and guidance and I will respect people whom convey advises.
wish you all the best
بانوی عزیز صالحه جان وهاب واصل، بی نهایت متشکرم!
با عرض سپاس جناب آقای حکیم ارجمند،از لطف کلام تان ممنونم!
دوست عالیم جناب آقای عالمی، مرهون مهربانیهای شما و این صفای بیان تان! و خواهش میکنم،از ژرفای قلبم آرزوی بهروزی و درخشنده گی شما را دارم!
شهلا جان، گل هميشه بهار،
چكا مه هاي زيبا ودلپزير تانرا مي خوانم و محظوظ ميگردم. گذشته از آن قابل تذكر مي دانم
ديد گاه بيطرفانه وعادلانه توأم باوسعت نظر تان در مورد ” انقلابات …” نشان مي دهد كه شما
فطرتا با خصلت هاي خوب شاعري و نويسند گي خلق شده ايد وبر عكس بعضي عفت زبان وقلم را نگه مي داريد. جدال هاي فرهنگي را مي توان با نواميس أدبي و فرهنگي ادامه داد، نه با دشنام وبي عفتي.
ديدگاه همايون جان رآهم خوب ومودبانه يافتم، واقعا كه در آ ن منظومه از لحاظ تعداد أركان وهجا ها كمبودي ها وجود دارد وخودم قبلا متوجه شده بردم.
” گر بود عمر ببينيم به پيكار دگر”
جناب آقای پیکار عزیز،لطفأ! مرهون محبت کلام و بینشی پر از عاطفهء تان! شما هر یک بزرگی منید و هم هر یک برم محترم. و بلی،باید از شکر رنجیها کناره جُست،یکطرفش گذاشت و با همدلی و راستین این گروپ فرهنگی را حفظ کرد و تقویه.در غیر تفاوت بین مان و آن معصومانی که از معرفت و دانشی بهره ای ندارند، چیه؟ من شخصأ سعادت هر یک را آرزومندم و هم درخشنده گی هر یک را خواستار. با عرض امتنان و سپاسم!
اوجناب سرایش تان طوفانی تر از اینها باد خواهر گرامی…
خیلی ها زیبا بود. درود بر قلم تان.
شاعر خوش سرا جناب رهنوش عزیز،متشکرم! و هم چنین آرزومندیم تقدیم شما!
شهلا جان بانو سروده ها وفرهیخته خانم ګرامی روز تان به خیر باز هم فرصت مساعد شد تا سیری در امواج سروده هایتان داشته باشم این چکامه نوین با ګلبرګی از لبخند لبریز از لطافت و صداقت ونازک خیالی رقم خورده است وچه بسا که ازاین کار به درستی و هماهنګی سروده های نوین سرایش شده است. ازاین سروده پیداست که شما عمری در دنیای شعر وسرایش ونویسندګی زیسته اید واز دبستان ادبیات دری ما خوشه چینی دارید . موازات ادبی را با زیبایی کلام آراسته و در صفحه سرایش به تصویر کشیده اید. الفاظ به زیبایی کلام شما ندارم که نثارتان نمایم صرف امیدوارم که دراین مسیر نیایش وسرایش که بس دشواراست فرزانه به ساحل مقصود برسید .
جناب آقای عفیف،از نگرشی دقیق و دیدی پُر از سخای تان بینهایت ممنونم. شما به سلامت باشید و با سعادت!