۲۴ ساعت

08 سپتامبر
۳دیدگاه

عطش قدرت

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دو شنبه ۱۷ سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۸ سپتامبر  ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

شاعر : زنده یاد استاد صابر هروی – فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار

 

عطش قدرت 

هژده سالست  جنگ  لعنتی  پایان نیافت 

درد بیدرمان و کشتار و ستم درمان نیافت 

عطش قدرت خواهی و زور  آزمایی ددان 

کم نگشت و ملت و کشور خلاصی زان نیافت 

هر قدر دادیم شهید پیرو طفل و نو جوان 

کس خلاصی از ستم های ستمگاران نیافت 

در وطن از بس که بسیارند دزدان هر طرف 

گوشهٔ امنی کسی زان نا مسلمانان نیافت 

صد هزاران طفل و مرد و زن علیل و ناتوان 

نرس و داکتر ، دارو و درمانی به بیماران نیافت 

قحطی و قلت ز صد ها خانواده جان گرفت 

کس به سیری لقمهٔ نانی بدستر خوان نیافت 

بس ز هر سو راکت آمد گشت کابل طشت خون 

آنقدر شد کشته که تدفین و گورستان نیافت 

ایخدا  با  آن  همه  بیچارگی   ها باز هم 

کشور افغان نجات از دست گمراهان نیافت . 

صابر هروی

راولپندی

دلو ۱۳۷۵.

21 آگوست
۴دیدگاه

می ترسم

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر :  پنجشنبه ۳۰ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۲۱ آگست  ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

 

شاعر : زنده یاد  استاد صابر هروی  – فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار

 

می ترسم 

من نگفتم که ز رنج  و  ز بلا  میترسم 

ز آه نیم شب مردان  خدا  می ترسم 

بسکه اغوا گری از زاهد  ره گم دیدم 

من ز عمامه و تسبیح و ردا  میترسم 

از فضولان که فضولند فضولی شاید 

ز اشتباهات عقول و  فضلا  میترسم 

هرگز از چشم حسودان حذرم نیست ولی 

از نگاهای پر از شرم و  حیا میترسم 

ترسم از حملهٔ رویا رویی دشمن نبود 

زو که بر من کند حمله ز قفا میترسم 

ظالم هر چند جفا کرد  بمن می گذرد 

لیکن از سفسطهٔ  اهل وفا میترسم 

هر چه دیوانه  کند  رسم  جنونش خوانم 

از   جفا  و   ز  خطای  عقلا  میترسم 

خانقه گشته ز بس لانهٔ افساد وورع 

من ز شیخ و ز مرید و خلفا میترسم 

قلم پاک ز بس آلت افسون شده است 

از نویسنده و  خبط  شعرا  میترسم 

از خدایی که ( رحیم )  است ندارم بیمی 

بل ز عصیان خود و روز جزا میترسم 

زیر پا بسکه شده عاطفه و شرم و خرد 

هم ز خود هم ز دگر ها و شما میترسم 

بسکه اغواگری ساده دلان افزون است 

از خود ای نفس جدا ، از تو جدا میترسم .

صابر هروی

حمل ۱۳۷۲