سرگذشت بهار
تاریخ نشر سه شنبه چهارم سرطان ۱۳۹۸ – ۲۵ جون ۲۰۱۹ هالند
محترم حسن شاه فروغ
اندر بهار غنچه بخنده بگفت زود
جانا بيا ببوس مرا ، دير مى شود
عاشق به آرزوى دل خود نمى رسد
گل دركنار خار بهم پير ميشود
بلبل به آه و ناله و فرياد جان دهد
خار از وجودِ گلشن و گل سير ميشود
بادِ خزان و موسمِ سرما كه مى وزد
خشكيده شاخ هاى گلاب تير ميشود
چلچله، تركِ خانه و كاشانه مى كند
مُرغان ز باغِ دهكده دلگير مى شود
در تنگناى حادثه جان ميدهند مگر
شرح فراق و قصه جهانگير مى شود
اينست سر گذشتِ بهاران و زندگى
روزى فروغ مرگ بهم چير ميشود
فروغ 25/6/2019
درود به دوست محترم جناب آقای حسن شاه فروغ ، تشکر از سروده زیبا و عالی تان. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
بشیر عزیز و گرامى ام بسلامت و کامگار و در پناه خداوند متعال باشید.