۲۴ ساعت

17 اکتبر
۱ دیدگاه

بادِ خزان !

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : جمعه مؤرخ ۲۵ میزان  (مهر ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۷ اکتوبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

بادِ خزان !

غروب  آمد  و  بُرد  از  دل   امید  زندگانی را

گرفت از شاخه‌ها بادِ خزان، نغمه‌خوانی را

​اناری سرخ و دلخون، گوشه‌ی باغی ترک خورده

روایت   می‌کند   برما،   حدیث  ناتوانی  را

درخت از رَختِ زرینش به زیر پای می‌ریزد

که عریان بنگرد در خود شکوهِ جاودانی را

نشستم بر لب ایوان که شاید بشنوم از باد

سرودِ    آشنایِ     روزگارِ     نوجوانی  را

بیا پاییز و دستم گیر، مگذارم در این طوفان

که با تو دوست‌تر دارم سکوت بی‌زبانی را

​بیا بنشین که دیگر هیچ نوری برنمی‌تابد

مگر از اشک و آهی در شبِ بی‌همزبانی را

پروانه شیرین سخن

 

یک پاسخ به “بادِ خزان !”

  1. admin گفت:

    بسیار زیبا قلم زدید بانو شیرین سخن گرامی ، سعادتمند و کامگار باشید.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی
    ملبورن – آسترالیا

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما