یادم میکنی ؟
تاریخ نشر: چهارشنبه ۱ول حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
یادم میکنی ؟
شب چو کردی گیسوان بر دوش ، یادم میکنی؟
چون نمودی باده ها را نوش ، یادم میکنی ؟
چون روی د ر بسترت با عطر ِ گرم ِ یاد ها
چون نمودی شمع ها خاموش ، یادم میکنی ؟
در سحرگه با گلاب و نرگس و بوی بهار
چون کنی اندام ِ خود گلپوش ، یادم میکنی؟
شبنم ّ ِ نرم و لطیف ِ کابل زیبای من
چون بگیری تنگ در آغوش ، یادم میکنی؟
ازشراب ِعشق و مستی ونفس های خوشت
چون کنی میخانه ها پرجوش ، یادم میکنی؟
از شمیم سینه و از بوی ِ موی دلکشت
چون شود شاه و گدا مدهوش ، یادم میکنی ؟
گر شوی بیرون ز خانه با هزاران کبر و ناز
چون ضرورت باشَدَت پاپوش ، یادم میکنی؟
مسعود خلیلی
جناب آقای خلیلی عزیز غزل زیبا و دلنشینی را قلم زدید ، سعادتمند و سرفراز باشید، سال نو و نوروز دلانگیز خجسته باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی