برخيز هموطن
تاریخ نشر جمعه پنجم سرطان ۱۳۹۴ – ۲۶ جون ۲۰۱۵ هالند
برخيز هموطن
برخيز هموطن كه ترا خواب برده است
دزدان اساسِ خانه و أسباب برده است
طوفانِ وحشت آمده هرسو غبارِ جنگ
منزل خراب و باديه سيلاب برده است
هر كاروان به منزل ومقصود خود رسيد
پاي صفينه بر صفِ مهتاب برده اند
هرسو نگر كه نغمه و سازو ترنم است
دستِ هنر بزخمه و مضراب برده است
دشمن ز بارگاهِ تمدن براى ما
زنجير پا و چرخه ى دولاب برده است
در گلستانِ پُر گُل ما گُل نمانده اند
از زُلفِ پُر شميمِ بُتان تاب برده است
از لعل و از گُهر همه أحجار قيمتى
هر آنچه ناب بوده و ناياب،برده است
ما را فروغ ديده و نورِ دو چشم كو ؟
از شام گاهِ زندگى مهتاب برده است
فروغ كابل
5 / 4 / 1394
درود به جناب فروغ عزیز ، سروده زیبا و واقعیت های جامعه را مملو از احساس و خیلی مقبول و مانند همیشه انعکاس داده اید. موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر
بادرود فر اوان خدمت آقای فروغ، بسیار عالی سروده و حقایق را
بیان نموده اید.خداوند مردم مارا از این خواب غفلت با چشمان بینا وگوشهای شنوا بیدار نماید.داکتر حیدری